بازگشت به ساختمان سازی سنتی
تاكيد بر كار انساني
اين سيستمها به جاي استفاده از سرمايه، تكنولوژي بالا يا ساير مهارتهاي خاصي كه جزو لاينفك سيستمهاي كنوني ساخت بنا هستند، تنها بر نيروي كار انساني و خلاقيت تكيه دارند.
تكنولوژيهاي ساخت بناهاي طبيعي تقريباً در تمام محدودههاي جغرافيايي و آب و هوايي قابل اجرا هستند.
مصالح ساخت اين نوع بناها عبارتند از: خشت خام، چوب، پوشال و كاه به هم فشرده و رس.
همچنين در برخي ساختارها از مواد بازيافتي نظير تايرهاي ماشين، كنسروهاي آلومينيومي، فيبرهاي كاغذي و بطريها نيز استفاده ميشود.
به منظور اتصال و چسباندن مواد بازيافتي گاه از سيمان يا حتي از ساير عاملهاي طبيعي استفاده ميشود. اگر نگوييم هزاران سال، به طور قطع حداقل صدها سال است كه بشر خانههايي از اين قبيل در اشكال و فرمهاي گوناگون ساخته است.
در ساخت خانههاي يزد و روستاهاي نيومكزيكو از خشت خام و گل به عنوان مصالح ابتدايي استفاده شده است. اين خانهها را بايد مهمترين نمونه از اين دست تلقي كرد.
در جنوب يمن نيز خانههاي قرون وسطايي وجود دارد كه ارتفاع آنها به 13 طبقه هم ميرسد. در آخر بايد اشاره كرد كه براي ساخت اهرام بزرگ مصر و ديوار بزرگ چين هم از چنين مصالحي استفاده شده است.
هواداران ساخت خانههاي طبيعي به اين مساله اشاره ميكنند كه صنعت ساختمانسازي مدرن مسبب اصلي بسياري از مشكلات زيستمحيطي امروز بشر است.
آنها معتقدند سيستمهاي مدرن ساخت و ساز همگي وابسته به مصنوعات چوبي و تكنيكهاي مخرب استخراج معادن هستند.
استخراج گچ، سنگ، آهن، آهك و حتي توليد مصنوعاتي همچون سيمان و... را بايد از نمونه تخريبهاي آشكار زيستمحيطي تلقي كرد.
كاهش خطرات زيستمحيطي
تقريباً هر مادهاي كه در صنعت ساختمانسازي مدرن و امروزي استفاده ميشود، محصول فرآيندهاي پرمصرف انرژي است.
كارخانههاي چوببري كه چوب را به تخته و الوار تبديل ميكنند، كارخانههاي توليدكننده نئوپان، كارخانههايي كه با قرار دادن لايههاي نازك چوب روي يكديگر و چسباندن آنها تختههاي محكم و سنگين توليد ميكنند، كارخانههاي توليدكننده ابزارآلات استيل، كارخانههايي كه مواد طبيعي را در معرض گرماي فوقالعادهاي قرار ميدهند تا سيمان توليد كنند؛ همگي مقادير عظيمي انرژي هدر ميدهند.
انرژي مصرفي اين كارخانهها عمدتاً ذغالسنگ و نفت است كه جزو منابع تجديد ناپذير هستند. اين فرآيندها معمولا باعث ورود حجم قابل توجهي از آلايندهها، از مواد سمي و فاضلاب گرفته تا مواد شيميايي بسيار خطرناك به آب، خاك يا هوا ميشوند اما برعكس مصالحي كه در ساخت و سازهاي طبيعي به كار ميروند، خطرات زيستمحيطي معدودي را به همراه دارند.
قابليت دسترسي آسان به آنها سبب شده كه توجه عده كثيري به اين نوع مصالح جلب شود. استفاده از اين مصالح مشكلاتي نظير جنگلزدايي، آلودگي و استخراجهاي پرمساله معادن را به همراه ندارد.
اين مصالح به هيچ وجه با محصولات فرآوري شده يا ابزارهاي پرمصرف انرژي سر و كار ندارند. جالب اينجاست كه سازندگان بناهاي طبيعي اغلب از استراتژيهاي ساخت و ساز سازگار با محيط بهره ميبرند.
سايبانهاي طبيعي، تكنيكهاي طبيعي تهويه مطبوع هوا، انرژي خورشيدي و انرژيهاي ژئوترمال را ميتوان از نمونههايي دانست كه سازندگان چنين بناهايي در طرحهايشان معمولاً از آنها براي كاهش مصرف انرژي و افزايش پايداري استفاده ميكنند.
با در نظر گرفتن تمام اين مزايا اين سوال پيش ميآيد كه چرا هنوز هم سازندگان بناهاي طبيعي آنطور كه بايد در روند كلي صنعت ساختمانسازي مورد استقبال همكاران خود قرار نگرفتهاند؟ يك مشكل اين است كه تنها عده كمي تجربه كار و استفاده از چنين مصالح طبيعي را دارند. معماران و سازندگان بنا عمدتا در كار با سيمان، چوب يا ساير مصالح سنتي خبره هستند.
با وجود اينكه اغلب مصالح مصنوعي و سنتزي كيفيت چندان مطلوبي ندارند اما اين نكته را هم بايد در نظر داشت كه چنين مصالحي ارزان هستند.
ساخت و حتي كاربرد آنها نيز راحت است. در ضمن متاسفانه تاكيد عمده بازار هم بر استفاده از چنين محصولاتي متمركز شده است.
بيترديد ايجاد تغييرات عمده در هر صنعتي چالشبرانگيز است. هرچند اكنون زمان مناسبي براي سازندگان بناهاي طبيعي است كه ايده فكري خود را از يك زيرمجموعه جزء وارد خط فكري كلي اين صنعت نمايند، چرا كه مقتضيات زمانه امروز پذيراي تغييراتي از اين دست است.