سئوال نکنید. فقط دوست بدارید تا به رمز عشق دست یابید.

در برابر پدیده پیچیده ی عشق ، بجاست که حرکتی خردمندانه داشته باشیم ؛ به خصوص زمانی که احساسی عاشقانه به ما دست می دهد. جراحت های روحی زمانی بیشتر می شود که احساس کنیم دوست داشتنی نیستیم. در واقع ، همه مسائل را پیوسته تجزیه و تحلیل کردن موجب قطع ارتباط ما با عشق و قضاوت نادرست می شود. پس فقط دوست بداریم و از طرح سئوال هایی نظیر چرا ، چه کسی و چگونه دوست بداریم ، بپرهیزیم زیرا هیچ فایده ای نصیب ما نمی شود.

حقیقت عشق این است که ما بی آن که دیگران را کم ارزش جلوه دهیم ، شخصیت خود را حفظ کنیم.

گرانبهاترین دارایی ما شخصیت ماست ؛ اگر آن را از دست بدهیم دیگر چیزی نداریم. همه ما با ارزش و در عین حال با دیگران متفاوتیم. پس نابجاست که ارزش کسی را با دیگری بسنجیم. اگر همه در نظر خداوند برابریم پس چرا عده ای از ما خود را برتر از دیگران می دانیم؟ در واقع ما هنگامی که دچار این توهم می شویم که اجازه می دهیم دیگران تعیین کننده ی ارزش ما باشند. تا زمانی که به خود ایمان داریم و ا حترام خود را حفظ می کنیم و غرور خود را نگاه می داریم ، از این داوری ها در امان هستیم.

وقتی که ما برای با ارزش نشان دادن خود ، دیگران را کوچک می شماریم در حقیقت ضعف خود را نشان داده ایم. ما با محبت کردن به دیگران ، بیش از اهانتِ به آنها با ارزش می شویم. چون در واقع ، نیاز به دوست داشتن خویش را آشکار ساخته ایم.

عشق ما را بیشتر می کند

عشق به ما جسارت می دهد تا مکانهایی را در ذهن و قلب خود پیدا کنیم که هرگز کشف نکرده بودیم؛ که آنها را هرگز جز برای عشق نگشوده ایم. در اصل عشق ما را به خودمان آشکار می کند.

درعشق نوعی ایمنی می یابیم که ما را به خطر کردن تشویق می کند؛ اینکه دوباره بکوشیم و برای راههای کهنه چاره های جدیدی پیدا کنیم. هرچه بیشتر یکدیگر را کشف کنیم خودمان را بهتر خواهیم شناخت و در مقام عشاق دید تازه ای پیدا می کنیم. شناخت از دنیایی که برای خودمان تعریف کرده بودیم و ممکن است ما را از محدودیت  درآورد. تشویق می شویم که ادراکی جدید به دست آوریم که تنها از راه دید شخص دیگری ممکن می گردد.

عشق حاصلخیزترین خاک را برای رشد کردن به ما می دهد. ما این خاک را با  رها کردن خودِ کهنه و ادراکات بی فایده غنی می سازیم  و در عوض دید وسیعی پیدا می کنیم و دنیایی از امکانات نامحدود برای کشف خود به دست می آوریم. عشق کور نیست دیدی کامل دارد. عشق برای ما امکانی را به وجود می آورد تا آن گونه ببینم که هرگز پیش از آن ندیده بودیم.

عشق هدفی بزرگتر از آن دارد که صرفاً راحتی ما را فراهم آورد

به نظر می رسد عده بی شماری از ما، از اینکه شاهد بی اعتنایی عشق باشیم خرسندیم و گمان می کنیم از آنجا که ما برای عشق ورزیدن خلق شده ایم، مشکلی پیش نخواهد آمد. همین که عشق باعث ناراحتی شود یا خواسته ای را در پی داشته باشد، بطور غریزی کنار می کشیم و خود را متقاعد می سازیم که نبایستی درگیر این کار شویم.

هیچ کس نگفته که عشق آسان است، جست و جویی است دایم که بخشی از آن پُر از آشفتگی، محرومیت و ناامیدی است. اگر در پی راحتی هستیم بایستی تمرکز خود را روی خودمان بگذاریم؛ جایی که می توانیم ارباب باشیم و به واسطه درگیری و سازگاری عقب نیفتیم. اما تا زمانی که دیگران را به زندگی خود راه می دهیم باید مطمئن باشیم که درگیر خواهیم شد. از سویی عشق هم از اینکه فقط وسیله ای برا ی راحتی شود بی ارزش می گردد و از این بی اعتباری رنج می برد. عشق همیشه چیزی بیش از یک وسیله برای برطرف کردن کمترین نیازهای دو انسان است.

قدرت سازگاری در عشق

یکی از اساسی ترین اصول علم این است که سازگاری را رمز بقا می داند. این امر در مورد عشق نیز صادق است. عاشق راستین کسی است که خواسته های خود را تابع نیازهای فردی سازد که دوستش دارد و خوبی و سلامت او مثل سلامت و خوبی خودش وشاید هم بیشتر اهمیت داشته باشد.

بسیاری از انسان ها حاضر نیستند رفتار خود را با دیگری تطبیق دهند؛ چون سازگاری را علامت ضعف روانی می دانند و این بدترین نتیجه ای است که از تطابق می گیرند. این افراد نمی توانند بین تسلیم شدن اجباری و مشتاقانه فرق بگذارند.

برای دو نفر که یکدیگر را دوست دارند، تسلیم  نوعی گذشت با اهمیّت است در واقع ، چیزی که تصور می کنیم با خودداری به دست می آوریم، در یک همزیستی مسالمت آمیز، ده برابر بیشتر می یابیم. ما با سازگاری چیزی از دست نمی دهیم، بلکه چیزی هم کسب می کنیم.

روز را با عشق شروع کنید، با عشق سپری نمایید و با عشق به پایان ببرید

با تسلط کامل در انجام این روش، ما یکی از بزرگ ترین الگوهای انسانیت می شویم. دقیقاً همانند معصومین و قدیسین که به انسانیت خدمت کردند. با وجودی که تسلط بر این روش مشکل است، اما برای دستیابی  به آن هر تلاشی ارزشمند است.

 سپری کردن روز با عشق یعنی شما تلاش کنید که سخاوتمند باشید ، از بقیه تعریف کنید و متواضع و صادق باشید.

حکمت نهفته در این روش ساده است. در طی روز به دفعات اهمیت زندگی با عشق را به عنوان بالاترین اولویت به خود یادآوری نمایید. بدین ترتیب، وقتی موردی مهمتر از عشق در زندگی شما وجود نداشته باشد معجزه ای در زندگی شما رخ می دهد. «مسائل بی اهمیت» در حد خود در نظر گرفته می شوند و فرد به زیبایی و شاد ی زندگی آگاه می گردد. هر روز از زندگی روزمره ما کیفیتی فوق العاده می یابد و ما مهمترین واقعیت زندگی را تجربه می کنیم.

ادامه نوشته

عشق یعنی کوچه ای دور و دراز

عشق

شور عشق ( یا همان عشق رمانتیك) احساسی موقت، زودگذر و غیر قابل اعتماد است؛ پس چه چیزی ضامن بقای یك زندگی زناشویی است. شور عشق، یعنی همان احساساتی كه اوایل آشنایی با یك نفر، ما را مشغول می‌كند و خواب و خوراكمان را می‌گیرد، مبنای درستی برای زندگی مشترك نیست؛ یعنی این قبیل عواطف مثل استارت ماشین عمل می‌كنند. خداوند آنها را در وجود انسان قرار داده كه آدم را به حركت درآورد. ولی ما نمی‌توانیم فقط با استارت‌ زدن و باك ِ بدون بنزین حركت كنیم. پژوهشگری به نام آرون تعداد زیادی از افرادی را كه دچار عشق حاد و آتشین بودند زیر دستگاه FMRI كه از كاركرد مغز عكس می‌گیرد گذاشت و از آنها خواست به معشوق خود فكر كنند، یا عكس آنها را نشانشان داد. كاركرد مغزی این افراد نشان داد كه هنگام فكر كردن به معشوق، فقط آن قسمت‌هایی از مغز فعال می‌شود كه مربوط به «پاداش فوری» است " همان قسمت‌هایی كه اگر گرسنه باشیم و غذا بخوریم فعال می‌شود". این قسمت‌های مغز، تشكر فوری را اعلام می‌كنند و یك چیز فوری طبعاً دوام زیادی هم ندارد. در حالی كه مغز، قسمت‌های دیگری هم دارد كه مربوط به پاداش‌های طولانی‌مدت‌است.

یك حس مثبت كلی نسبت به خودمان داشته باشیم. و بتوانیم عواطف فرد مقابلمان را نیز درك كنیم و نسبت به آن واكنش اجتماعی یا بین فردی مناسب داشته باشیم.

دو پژوهشگر همین آزمایش را روی كسانی پیاده کردند كه عشقشان تداوم پیدا كرده بود و به اصطلاح عشق رفیقانه داشتند؛ همان نوع عشقی كه شور و هیجانش از بین رفته اما صمیمیتش مانده و با مرور زمان، بیشتر هم شده است . عكس كاركرد مغز این افراد نشان داد كه

ادامه نوشته

عشق پاك، هوس شعله‏ور، نشانه‏ها

عشق نبوَد عاقبت ننگى بود

عشق پاك، هوس شعله‏ور، نشانه‏ها (3)

متأسفانه عشق پاك و حقیقى در زمانه ی ما بسیار كم است و بسیارى از عشق‏هاى ادعایى، عشق‏هاى شیشه‏اى هستند و به كمترین تلنگرى مى‏شكنند و فرو مى‏ریزند.

 عشق به مظاهر مادى و جسمانى محبوب، عشق شیشه‏اى است و مانند آتش برخاسته از هیزم‏هاى ترد و شكننده و خشك، شعله‏ور و كم‏دوام است در حالى كه براى زندگى به آتش عشق پایدار و ملایم نیازمندیم.

 عاشق جسم محبوب، هوس‏بازى است كه فقط در فكر كام گرفتن و آتش دل فرو نشاندن و دوام عشق او حداكثر به مدت دوام زیبایى جسمى محبوب است و با زوال زیبایى محبوب به زوال مى‏گراید.

مولانا داستان عشقِ هوسى را بدین شرح وا مى‏گوید:

ادامه نوشته

عشق پاك، هوس شعله‏ور، نشانه‏ها

رهروان عشق آگاهانه یا ...

عشق پاك، هوس شعله‏ور، نشانه‏ها (2)

محك تشخیص‏

چگونه بفهمیم كه عاشق مدعى از رهروان عشق آگاهانه است یا هوس‏بازى لذت‏جو و خوش‏خیال كه بر اساس توهم و تخیّل پیش آمده است؟

اگر مدعى عاشق آگاهانه باشد، علاوه بر زیبایى‏ها و مزایاى محبوب، از معایب و نقایص او هم اطلاع دارد. وقتى از او بخواهیم علت دلبستگى و عشقش را بیان كند و ویژگى‏هاى مثبت و منفى محبوب را بشمارد، از تعریف و بیان او مى‏توانیم حقیقى یا تخیلى بودن عشقش را تشخیص دهیم. اگر علت‏هایى كه ارائه مى‏دهد منحصر در مزایاى جسمى و جنسى نبود و علاوه بر آن به معنویات هم توجه داشت و توانست در جنب مزایا و محاسن، معایب چندى هم از محبوب بشمارد، و در شمارش و تبیین محاسن نیز اغراق نكرد، معلوم مى‏شود كه عشق او آگاهانه است. وقتى مدعى با علم به واقعیت و حدود محاسن و آگاهى از معایب و نقایص فردى، به او علاقه‏مند گشته باشد، بعد از وصال در یافته‏هایش تخلفى نمى‏بیند و نمى‏یابد كه پشیمان گردد.

ادامه نوشته

عشق پاك، هوس شعله‏ور، نشانه‏ها

عشق پاك، هوس شعله‏ور، نشانه‏ها (1)

اگر محبتى كه در خود احساس مى‏كنید یا از جانب مدعى مى‏شنوید، از جنس و قماش عشق ناب باشد، مقدس است و سعى و تلاش در راه رسیدن به معشوق و محبوب، پسندیده و شایسته مى‏باشد ولى اگر كشش و جاذبه ی موجود و مورد ادعا، حاصل هوس سوزان، غرایز سركش یا اوهام و تخیلات ذهنى است، باید با آن مبارزه كنید و آن را مهار نمائید و گرنه نتایج و عواقب وخیمى در پى خواهد داشت.

عشق ناب و هوس شعله‏ور را نشانه‏هایى است که در چندین مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت. اولین نشانه را با هم می خوانیم  :

عشق، برآیند و مبتنى بر آگاهى است و هوس بر وهم و خیال؛

آن كس كه فردى را به صفات كمال و جمال شناخته و كمالات وجودى وى برایش محرز شده و كاستى‏ها و نقص‏هایش را مى‏داند و با توجه به رجحان نسبى یا فوق‏العاده ی نقاط مثبت او بر نقاط منفى‏اش به او دل بسته، عاشق واقعى است.
ادامه نوشته