توحيد به دو معناى ايجاد وحدت  و يگانه پنداشتن آمده است . حلا بايد ديد در مدارك اسلامى آنجا كه صحبت از توحيد خداست ; توحيد به معناى يگانه دانست است يا يكى كردن , و يا حتى آنجا كه توحيد به عنوان يك اصل اسلامى مطرح مى شود, به معناى توحيد خداست يا ايجاد وحدت در هر چيز.

بعضى از گروههاى التقاطى , توحيدى را كه يك اصل اسلامى ست , به معناى ايجاد وحدت در جامعه معنا كرده و گفته اند: اصل اول اين است كه بايد جامعه ى بى طبقه به وجود بيايد, همه ى طبقات يكى بشود, يعنى توحيد را به معناى ايجاد وحدت در جامعه گرفته اند, پس ربطى به خدا ندارد بلكه اصلى ست كه براساس آن بايد جامعه را يكى كرد, پكپارچه كرد.

اينان مى گويند: