چرا فرهنگ درمان با طب سنتی یکباره از میان مردم برداشته شد؟

این سوال مطرح است که اگر واقعا طب سنتی روش موثری برای درمان بسیاری از بیماری هاست، چرا یک دفعه ترک شده است؟ آیا مردم نسبت به گنجینه ی علمی خود دچار فراموش کاری شده اند یا برنامه ی خاصی برای نابودی آن اجرا شده است ؟ مطالعه ی کتاب «تاریخ طب در ایران» نوشته ی «دکتر سیریل الگود» پزشک سفارت انگلیس در دربار قاجار، حقایق تلخی را بر ما روشن می کند.

این سوال مطرح است که اگر واقعا طب سنتی روش موثری برای درمان بسیاری از بیماری هاست، چرا یک دفعه ترک شده است؟ آیا مردم نسبت به گنجینه ی علمی خود دچار فراموش کاری شده اند یا برنامه ی خاصی برای نابودی آن اجرا شده است ؟ مطالعه ی کتاب «تاریخ طب در ایران» نوشته ی «دکتر سیریل الگود» پزشک سفارت انگلیس در دربار قاجار، حقایق تلخی را بر ما روشن می کند
با خواندن کتاب«تاریخ طب در ایران» متوجه می شویم که استعمار اولین بار به وسیله ی طب خود وارد این مملکت شد و حذف طب سنتی، بنا به اعتراف سیریل الگود و سایر مورخین و اطبای غربی، حرکتی خزنده بود که طی ده ها سال تلاش و برنامه ریزی بی وقفه حاصل شد و جهت این حرکت نیز از بالا به پائین بود، یعنی ابتدا شاهان و شاهزادگان را متقاعد کردند ، بعد راه آموزش طب سنتی را مسدود و در نهایت مردم را مجبور به روی آوردن به طب شیمیایی کردند.
سیریل الگود در کتاب خود می گوید :
«مبارزه با طب سنتی از زمان شاه عباس صفوی که مقارن با ورود کمپانی هند شرقی به ایران بود، در دستور کار قرار گرفت، لیکن به علت مقاومت مردمی هیات هایی که در زمان صفویه به ایران می آمدند توفیقی به دست نیاوردند.»
پزشک کمپانی هند شرقی در آن زمان فردی به نام FRYER بود. او در مورد این ناکامی می گوید:
“این ها اصلا عادت ندارند با مطالعات و تحقیقات جدید پیشرفت کنند و از این جهت، با همان تعصبی که به مقدسات متمسک هستند ، به اصول طب خود چسبیده اند.” این سخنان علاوه بر این که عصبانیت این پزشک از اعتقاد مردم به طب خود را نشان می دهد، بیانگر شدت اعتقاد مردم آن زمان به طب سنتی در حد باورهای مذهبی می باشد.
آیا اگر مردم که طبیعتا همیشه به سلامتی خود علاقه مندند، از طب سنتی خود نتیجه نمی دیدند و از آن راضی نبودند، چنین به آن پایبندی نشان می دادند؟ بعد از دوران صفویه به دوران قاجار می رسیم. سیریل الگود در ادامه ی کتاب خود می گوید:
«ویژگی مهم دوران قاجار، انتقال طب ابن سینا به طب هاروی و پاستور بود. هیات های نمایندگی که در این زمان به ایران می آمدند، اغلب پزشک بودند و به این ترتیب طب غربی به ملایمت و آهستگی در سنگرهای طب سنتی نفوذ کرد.»
از این سخنان، خزنده بودن و اینکه این حرکت یک حرکت جنگی و به قصد غلبه و تسلط فرهنگی بوده است، روشن می شود. واضح است که برای غلبه بر یک ملت باید آن را نسبت به داشته های خود دچار خود باختگی کرد و کدام خود باختگی از این بالاتر که یک ملت بپذیرد برای حفظ سلامتی و درمان خود محتاج به بیگانگان است؟ پس وقتی در این سنگر تسلیم شود، سایر سنگرها را راحت تر تخلیه می کند و دقیقا به همین علت است که هیات های نمایندگی غربی که به ایران می آمدند عمدتا از میان پزشکان انتخاب می شدند.
سیریل الگود زمانی این اعترافات را می گوید که اهداف استعمار در این مورد کاملا پیاده شده و کار از کار گذشته است. وی اظهار می دارد:
«بدیهی است که اکنون دور نمای طب به نحو محسوسی تغییر یافته بود. ۵۰ سال آموزش بوسیله ی اساتید خارجی، نسلی را پدید آورده بود که دید آنها کاملا با پدرانشان متفاوت بود. این نفوذ فرهنگ غربی به وسیله ی هیات های پزشکی در مراکز مختلف کشور تقویت شده بود و بزرگترین افتخار و اعتبار را در این مورد باید به این هیات ها داد.»
سیریل الگود آن گاه وضع قانون منع طبابت سنتی را به عنوان آخرین میخ تابوت ابن سینا معرفی کرده و می گوید:
“در سال ۱۹۱۱ وضع قانون طبابت بر اساس دیپلم و مدرک صورت گرفت که می گفت: هیچکس در هیچ نقطه از ایران حق اشتغال به هیچ یک از فنون طبابت را ندارد، مگر اینکه از وزارت معارف اجازه نامه گرفته یا تصدیق نامه از ممالک خارجه داشته باشد.
بدین ترتیب آخرین میخ تابوتی که حاوی جسد مرده ی طب سنتی بود کوبیده شد. سمت معلمی طب ابن سینا نیز منسوخ شد. تمام این اصلاحات نشان می داد که با سپری شدن دوره مجریان طب رازی و ابن سینا، روش های طبی منسوب به آنان نیز محکوم به فنا گردیده است. رسم دیرینه ی خدمت شاگردی نیز از بین رفت و حکیم ها دیگر نمی توانستند شاگردانی به سوی خود جلب و معلومات و تجربیات عملی خود را به آنها منتقل کنند. تمامی این پیشرفت ها به وسیله ی سیاست اروپا به شدت کنترل می شد.”
ملاحظه می کنید که اصلا صحبت از یک حرکت علمی و یک جایگزینی منطقی در کار نیست و اصلا تحقیق و بحثی در تاریخ نمی بینیم که مقایسه ای میان طب رایج و طب سنتی انجام داده و رای به برتری طب رایج داده باشد. آری این بود مختصری از حادثه ی نامیمونی که بر سر طب سنتی ما و مخصوصا حجامت رفته است واز آنجایی که حجامت درمانی بدون داروست و هیچ وابستگی به خارج ندارد، بیش از سایر روش های درمان در طب سنتی مورد عناد و ستیزه جویی قرار گرفته و می گیرد.
علاقمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانند به منابعی که معرفی شد مراجعه کنند.
در پایان، لازم به ذکر است که ما منکر پیشرفت های پزشکی رایج در زمینه جراحی، ارتوپدی، ابزار تشخیصی و خلاصه آنچه به مدد تکنولوژی و مهندسی پزشکی حاصل شده است نیستیم، بلکه بحث بر سر این است که طب رایج در درمان بیماری های مزمن( CHRONIC DISEASE) ناکام مانده و روز به روز این ناکامی ها و عوارض استفاده ی طولانی مدت از داروهای شیمیایی بیشتر رخ می نمایاند.
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: در شب معراج وقتی به آسمان هفتم صعود کردم، هیچ مَلکی از ملائک از من گذر نکردند، مگر اینکه گفتند: ای محمد حجامت کن و امتت را به حجامت کردن و خوردن سیاه دانه امر بفرما.( تفسیر المیزان، سوره اسراء، آیه ۱)
پیامبر اکرم اکرم(ص) فرموده اند: آن قدر جبرئیل در مورد حجامت به من سفارش کرد که فکر کردم مبادا واجب است. ( بحارالانوار، ج ۶۲ ،ص ۱۲۶)
دکتر رضا منتظر
عضو هیئت علمی موسسه ی تحقیقات حجامت ایران

غذای سنتی ایرانی

متاسفانه زندگی ماشینی امروز بیش از پیش حس و حال آدم ها برای خوردن یک غذای سنتی ایرانی را از بین برده است. به هر کجا که سر می زنید صحبت از فست فودها، غذاهای تایلندی، هندی، چینی و ... است در حالی که لذت خوردن دیزی سنگی با سنگک تازه هم به خاطر خودش هم به خاطر خواصش با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست.
امروز غذاهاي آماده و حاضري‌، جاي بسياري از غذاهاي سنتي را گرفتند و كم كم سس‌هاي خارجي جاي پياز داغ را روي ميز ناهارخوري تنگ كردند و پياز داغ از سفره‌ خانه ها دور و دور تر شد.
سس سفيد، سس قرمز، سس فرانسوي، سس هزار جزيره، سس اندونزيايي، سس تند هندي، سس انار، سس گوجه فرنگي، سس ايتاليايي،سس فصل و هزار سس ديگر آنقدر بر سفره‌ها جا باز كردند كه پيز داغ آرزوي آش‌ها شده است.
 


 
با توسعه شهرنشيني و كم‌تحركي و افزايش غذاهاي آماده، بيماري‌هاي نوپديد نيز به بازار آمد و غذاهاي آماده به دليل دارا بودن انواع مواد افزودني، سس‌ها و چربي‌ها و مصرف آن همراه با نوشابه، سبب بروز چاقي، سوءهاضمه، ريفلاكس (برگشت غذا از معده به مري) و ... مي‌شود.

يكي از پيامدهاي رشد جمعيت شهرنشيني، افزايش غذاهاي خياباني و مصرف غذاهاي آماده با عنوان فست‌فود يا غذاهاي سريع است و در مناطقي كه تعداد مراكز عرضه غذاهاي آماده كمتر است، بيماري‌هاي قلبي و عروقي كاهش مي‌يابد و بر عكس در مناطقي كه مردم به مصرف اين نوع غذاها عادت دارند، شيوع عادت‌هاي غذايي نادرست مانند پرخوري، كم تحركي و سريع غذا خوردن نيز شايع‌تر است.

در سطح جهاني معضل رو به رشدي وجود دارد به نام سندرم متابوليك كه پيشتر به نام سندرم X شناخته می شد. اين سندرم مجموعه‌اي است از چربي خون، ازدياد فشار خون و ديابت نوع دوم كه زمينه‌ساز چاقي شكمي است و توده چربي شكمي (مركزي) باعث تغيير فعاليت گيرنده‌هاي انسوليني شده كه منجر به افزايش قند خون و در نتيجه ديابت مي‌شود.

تعريف ساده چاقي افزايش توده چربي بدن مي‌باشد و تعريف دقيق‌تر آن افزايش توده چربي بدن، بيش از حد طبيعي. از آنجا كه ريشه اين نوع ديابت افزايش چربي شكمي است و اين نوع چاقي در آقايان شايع‌تر است به همين خاطر آقايان مبتلا به اين سندرم مي‌شوند و خانم‌ها معمولاً بعد از 45 سالگي در معرض اين بيماري قرار مي‌گيرند.
پياز و خاصيت اين ماده كه روزي روي سفرهاي ايراني خود نمايي مي‌كرد در علم پزشكي هم شناخته شده است. خانواده پياز از لحاظ دارويي و علم فارماكولوژي خاصيت بسيار بالايي دارد. پياز با توجه به اینکه توان جلوگيري از پلاك‌هاي چربي در قلب و عروق را دارد در درمان فشار خون، چربي خون، قند خون و پيشگيري از بيماري‌هاي قلبي عروقي نقش مهمي دارد.
جالب آن که ما در حالی به دنبال غذاهای خارجی می ریم که غذاهاي سنتي ايراني از جمله آبگوشت، آش، لوبيا پلو و عدس پلو از ارزش تغذيه‌اي بالايي برخوردارند. غذاهاي سنتي ايرانی بيشتر تركيبي از غلات، حبوبات و پروتئين‌هاي گياهي و حيواني هستند، انرژي‌زا بوده و تا حد زيادي اسيدهاي آمينه مورد نياز بدن را نيز تأمين مي‌كنند.

 پياز به علت داشتن فسفر، كارهاي فكري را آسان مي‌كند و براي افرادي كه دچار بي‌خوابي هستند، مفيد است. پياز سرشار از ويتامين‌هاي A ، B و C و داراي آهن، آهك، فسفر، پتاسيم، سديم، گوگرد، يد، سلنيوم، سيليس و قند است كه به‌طور مستقيم جذب بدن مي‌شود. اين در حالي است كه سس‌ها مملو از چربي‌هاي اضافي است كه دير جذب بدن مي‌شود و اين تأخير در جذب باعث كاهش ريز مغذي غذاها مي‌شود.
غذاهاي سنتي ايراني، با توجه به فرهنگ و آداب و رسوم مناطق مختلف و بيشتر از موادی تهيه مي‌شود كه در فصول مختلف سال در دسترس هستند كه ضمن به صرفه‌ بودن آن از لحاظ اقتصادي، سلامت فرد را نیز تهديد نمي‌كند.
نکته دیگر این که، در ايران ميزان مصرف سالانه گوشت براي هر نفر 12/5 كيلوگرم، در هندوستان 9 كيلوگرم، در ژاپن 44 كيلوگرم، در چين 39 كيلوگرم، در آرژانتين 120 كيلوگرم، در امريكا 100كيلوگرم، در آلمان 90 كيلوگرم و در انگلستان 80 كيلوگرم است.
از سوی دیگر مصرف لبنيات، ميوه و سبزي نیز در ایران كمتر از حد استاندارد است. اما هر روز بر تعداد کسانی که فست فودها را به غذای ایرانی و لبنیات سنتی ترجیح می دهند افزوده می شود.

زالو درماني در طب سنتي ايران

هوالشافی

بنام او که نامش دوا وذکرش شفاست

مقدمه:

زالو درماني از جمله اعمال يداوي است كه در طب سنتي ايران و طب عاميانه مردم اين سرزمين جايگاه ويژه اي داشته است. مردم با زالو و زالو درماني آشنا بوده و در درمان برخي از بيماريهاي خود از آن استفاده مي نموده اند. پيرمردان و پيرزنان ايراني هنوز صداي مردي را كه در خيابانها «زالو» را فرياد مي كرد به ياد دارند.

متاسفانه در دوره اي كه حدود يك قرن يا بيشتر طول كشيد و طب سنتي ايران در اين دوره محجور ماند زالو درماني نيز در ميان مردم كمرنگ تر شد لكن با تلاشهايي كه طي چند سال اخير از سوي پزشكان، محققان و درمانگران و عطاران و… صورت گرفت مجدداً طب سنتي در ميان مردم رواج پيدا كرده و به دنبال آن استفاده از زالو در درمان نيز جان تازه اي گرفته است.

همچنين تحقيقات جديد كاربردهاي تازه اي را به بشريت معرفي كرده است. امروزه زالو در كشورهاي اروپايي و امريكايي نيز كاربرد فراواني پيدا كرده است.

زالو درماني روشي ارزان، در دسترس، كارآمد، پر فايده و بومي در درمان برخي بيماريها است. لذا توجه مجدد به زالو درماني با نگاهي محققانه و انديشمندانه و معرفي كاربردهاي آن به مردم و آگاهسازي درمانگران از موارد كاربرد، موارد منع مصرف و عوارض جانبي مي تواند كمك شاياني به درمان بيماران و دردمندان با روشي بومي ارزان و در دسترس نمايد.

 

زالو چيست؟ برای زالو در متون طب سنتي نامهاي زرو، زروك، علق، زالو و ديوچه به كار رفته است و به هندي به آن جونك، و به تركي سلوك مي گويند. در زبان انگليسي براي زالو واژه leech به كار مي رود كه به دو معنا به كار رفته است:

1. كرم خونخوار

 2. پزشك

زالو جزو نرم تنان است و تا كنون 650 گونه از آن شناسايي شده است كه 50 نوع آن از خون پستانداران تغذيه مي كنند. زالوي طبي هيرودومديسيناليس نام دارد. زالوي طبي در دو قاره آسيا و اروپا زندگي مي كند لكن زالو هاي شرقي بهتر از انواع غربي هستند و زالوي طبي ايراني بهترين نوع زالوي شرقي است.

زالوي طبي پس از يك مرحله خونخواري 3 تا 6 ماه بدون غذا زندگي مي كند.

 

انتخاب زالوي مناسب: زالوهایی كه داراي سر بزرگ، رنگ سياه يا سبز است و يا پشم هاي ريزي دارد يا شبيه به بوقلمون است و خطوط لاجوردي بر پشت آن وجود دارد يا شبيه به مار ماهي است زالوهاي مناسبي نيستند. زالوهاي بسيار درشت و با طول بيش از 12 سانتيمتر مناسب نيستند. بهترين زالو، زالويي است كه مانند دم موش باريك با سر كوچك و شكم سرخ باشد و دو خط سبز در پشت داشته باشد. زالو را بايد از آب صاف خزه دار كه قورباغه در آن زندگي مي كند گرفت.

 

روش استفاده از زالو: زالو را پس از صيد نبايد بلافاصله به كار برد بلكه بايستي آن را در آب صافي نگه داري كرد تا آلودگيهاي احتمالي از بدن او تخليه شود. سپس از ميان زالوها زالويي را كه پر تحرك تر است انتخاب مي كنيم.

 

در نگهداري زالو چند نكته حائز اهميت است:

 

1. آب كلر دارد براي نگهداري زالو مناسب نيست. آب مقطر نيز مناسب نيست و براي تعادل متابوليكي حيوان خطرناك است. آب بايد سرد و تميز باشد و به محض كثيف شدن بايد عوض شود

 

2. زالوها به گرما حساس هستند و بايد در مكان خنكي نگهداري شوند. دماي بالاي 20 درجه براي زالو خطرناك است. درجه حرارت مناسب براي زالو 7-5 درجه سانتيگراد است. در تعويض ظرف يا آب زالو نبايد تغيير ناگهاني در دما بروز كند. همچنين نبايد آنها را در يخچال و هواي سرد نگهداري كرد.

 

3. زالوها فضاي تاريك را ترجيح مي دهند و نبايد در معرض تابش نور مستقيم خورشيد قرار گيرند.

 

4. در حدود 10 ليتر مايع بيش از 50 عدد زالو نبايد نگهداري شود.

 

5. آب زالوها بايد يك روز در ميان عوض شود.

 

قبل از استفاده از زالو وسايل ذيل را بايد آماده كرد:

پنبه، پنس، چسب، گاز، زرچوبه، آب، شربت عسل، باند، دستكش، نمك، عسل، لگن،كيسه نايلوني.

 

آماده سازي عضو: عضو را با آب و نمك بايد شست و مالش داد تا سرخ شود در مكانهايي كه امكان آن وجود دارد بايد قبل از زالو اندازي بادكش انجام داد.

 

آماده سازي زالو: پس از انتخاب زالو آن را با يك گاز خشك كرده لزوجتي كه روي بدنش وجود دارد پاك مي كنيم.

 

وقتي زالو نمي چسبد: كمي گل سر شوي به موضع بماليد يا با يك سوزن استريل چند بار به موضع بزنيد تا چند قطره خون خارج شود. گاهي زالو به علت سردي زياد محيط عضو را نمي گيرد در اين صورت نياز است تا كمي زالو و محيط اطراف وي گرم شوند براي اين منظور مي توان زالو را در آب ولرم قرار داد و سپس استفاده كرد. براي هدايت زالو به موضع مورد نظر مي توان از يك گاز استفاده كرد و او را در يك موضع مهار كرد و يا زالو را از داخل لوله اي به موضع مورد نظر ارسال كرد.

 

علامت چسبيدن زالو: احساس درد به دنبال گزش زالو علامت چسبیدن زالوست گرچه گاهي زالو پس از چسبيدن مجدداً موضع را رها مي كند و حركت مي كند. لذا درمانگر بايستي بر بالين بيمار حضور داشته باشد. چراكه دو خطر وجود دارد اولاً زالو ممکن است به موضع نامناسبي بچسبد ثانياً از منافذ بدن مثل گوش يا بيني يا دهان، مخرج و مهبل وارد بدن شود. زالو داراي سه دندان است كه به پوست بدن وارد مي كند و وقتي از بدن جدا مي شود علامتي شبيه به Y باقي مي ماند.

 

جدا شدن زالو: هنگامي كه زالو به اندازه كافي خون خورد كه معمولاً بين 15-5 سي سي خون را مي بلعد خود به خود موضع را رها مي كند. لذا نبايستي قبل از آنكه زالو موضع را رها كند آن را از موضع بكنيم. اما در صورتيكه به دليلي خاص مثلاً ضعف بيمار خواستيم زالو را زودتر جدا كنيم مي توان كمي نمك يا خاكستر يا پودر صبر زرد بر آن پاشيد كه پس از اين عمل بلافاصله موضع را رها مي كند.

اقدامات پس از زالو اندازي:

1. با پاشيدن كمي نمك بر زالوها آنها را معدوم كنيد. هرگز از يك زالو براي دو بيمار استفاده نكنيد چراكه احتمال انتقال بيماريهاي خطرناكي مانند ايدز و هپاتيت وجود دارد.

 

2. پس از جدا شدن زالو نبايد خونريزي را بلافاصله بند آورد بلكه بايستي اجازه دهيم تا خونريزي ادامه پيدا كند. اگر ممكن است موضع را بادكش كنيد وگرنه اجازه دهيد كمي خون جاري شود يا موضع را با آب گرم بشوييد. اگر بلافاصله خونريزي را متوقف كنيم باعث خارش، تورم و التهاب در آن موضع مي شود. اين مشكل احتمالاً به دليل وجود هيستامين در بزاق زالو است. شستشو با سركه نيز در برخي منابع توصيه شده است.

اما در صورتي كه بيمار ضعيف است و بيم ايجاد كم خوني و ضعف وجود دارد مي توان با قرار دادن زرچوبه تفت داده يا مازوي سوخته و يا باقلاي از وسط دو نيم شده خونريزي را كنترل كرد.

 

3. بايد مراقب بود تا آب سرد و هواي سرد به موضع نرسد كه باعث اذيت بيمار و ايجاد خارش و تورم مي گردد و گاهي نيز توليد زخم مي شود و عفونت مي كند.

 

4. درصورتيكه موضع دچار التهاب و خارش شود قرار دادن زرچوبه اي كه با آب گرم يا عسل به صورت خمير درآمده روي موضع مفيد است.

 

احتياط:

 

1. بايد مراقب قوت و ضعف بيمار بود تا خونريزي موجبات ضعف و كم خوني براي بيمار نگردد.

2. نبايد زالو را مستقيماً روي رگ قرار داد.

 

كاربردهاي زالو درماني:

 

در منابع اصيل طب سنتي به كاربردهاي ذيل اشاره شده است:

 

1. پاكسازي خود عضو در مواضعي كه امكان حجامت نيست به سبب مانعي كه در داخل يا خارج وجود داشته باشد. مثلاً در اعضاء كوچك مثل لب و لثه يا انگشت و بيني كه امكان انجام حجامت وجود ندارد.

 

2. در زنان، اطفال و افراد ضعيف و كم بنيه كه تحمل تيغ حجامت را ندارند. گرچه زالو خون را از عمق بيشتري نسبت به حجامت خارج مي كند. بنابراين هنگامي كه ما بخواهيم از سطحي عميق تر نسبت به حجامت خونگيري انجام دهيم از زالو استفاده مي كنيم.

 

3. در امراض مزمن پوستي: مثل سعفه ، قوبا ، جرب و...

 

4. جذب خون فاسد سياه: صاحب خلاصه الحكمه مي گويد اطباء هند چنين اعتقاد دارند كه چون زالو خون را به تدريج مي مكد طبيعت خون صالح را حفظ و خون فاسد را آماده دفع مي كند. لذا زالو خون فاسد را مي مكد. سپس اشكالي را مطرح مي كند و آن اين است كه خروج خون تدريجي باعث انجماد و سياهي خون مي شود نه به دليل اينكه خون فاسد را مكيده است. گرچه تحقيقات جديد اطباء هندي نشان داده است كه زالو به خوني كه co2 بيشتري دارد يعني خون وريدي بيش از خون شرياني علاقه دارد و بيشتر اين خون را تخليه مي كند.

 

 

جايگاه زالو در طب مردمي: مردم ايران از زالو عمدتاً براي درمان جوش و دملهاي چركي استفاده مي كرده اند. در اينجا ذكر حكايتي اين جايگاه را خوب نشان مي دهد. مخبر السلطنه در كتاب خاطرات و خطرات چنين نقل مي كند: جهانگير خان وزير صنايع دچار قانقاريا شد و دكتر تولوزان فرانسوي (پزشك مخصوص دربار) دستور به قطع پاي ايشان داد، آشنايان جهانگير خان با قطع پا مخالفت ورزيده و ميرزا حسن خان، جراح باشي محله را به عيادت جهانگير خان آوردند. او پس از معاينه گفت به من يازده روز فرصت دهيد تا اين پا را معالجه كنم. ميرزا حسن خان در سه نوبت زالوي زيادي به پاي بيمار انداخت و پس از يازده روز از تولوزان فرانسوي دعوت كردندكه پا را ملاحظه كند. تولوزان وقتي پا را ديد بهبود آن را تاييد كرد و از اينكه قبلاً به ميرزا حسن خان ناسزا گفته بود معذرت خواهي كرد و دويست تومان به ميرزا حسن خان انعام داد.

 

جايگاه زالو درماني در طب امروز:

 

1. پيوند عضو: در پيوند اعضا، احتقان وريدي، هماتوم، ادم، ترومبوز و نكروز عضو يا فلاپ پيوند زده شده از جمله پيچيدگيها و مشكلات اين جراحي هاست. زالو در رفع اين عوارض كمك شاياني نموده است.

گزارشهاي متعددي از كاربرد زالو در پيوند اعضا وجود دارد.

 

2. جراحي پلاستيك: در جراحي پلاستيك نيز مشكلات فوق وجود دارد و زالو كمك شاياني به جراحان پلاستيك نموده است.

 

3. درمان ملانوم بدخيم: در يك گزارش موردي ملانوم بدخيم متاستاتيكي با سه جلسه زالو درماني كاملاً مداوا شده است.

تحريك رشد سلولهاي سرطان ملانوم به دليل آنزيم مترشحه از سلولهاي ملانوم است كه هيرودين بزاق زالو مهار كننده اين آنزيم مي باشد.

 

4. درمان ميوكارديت عفوني: گزارشي از درمان ميوكارديت عفوني با زالو درماني شده است

 

5. بيماريهاي پوستي: بد رنگي پوست و لبها، آكنه، عفونتهي پوستي، اگزما و... در موارد متعددي تحت درمان موفقيت آميز با زالو درماني قرار گرفته است.

6. استخوان و مفاصل: در درمان آرتروز و رماتيسم مفصلي از زالو استفاده شده است و نتايج خوبي بدست آمده است.

 

7. صدمات: در درمان هماتوم و كشيدگي ها از زالو استفاده هاي شاياني شده است.

 

8. بيماريهاي گوش: در درمان سر و صداي گوش (تينه توس) و پيوند گوش بريده از زالو درماني نتايج مثبتي بدست آمده است.

 

9. آنژين صدري: در درمان آنژين صدري از زالو استفاده شده است. در بزاق زالو ماده اي به نام هيرودين وجود دارد كه لخته هاي موجود در عروق را مي تواند حل كرده و انسداد عروق كرونر را باز كند.

 

10. انسداد وريدهاي عمقي (DVT ): ترومبوز وريدهاي عمقي كه معمولاً در ساق پاها ايجاد مي شود با همان خاصيت هيرودين موجود در بزاق زالو قابل درمان است.

همچنین دردرمان سکته مغزی,واریس وبیماریهای بسیاری از این موهبت الهی استفاده و نتایج خوبی بدست آمده است

 

- لذا زالو درماني و خريد و روش زالوي طبي از طريق اداره دارو و غذاي امريكا (FDA) مورد تاييد قرار گرفته است.

 

شرايط زالو اندازي

 

شرايط استفاده از زالو درماني مانند حجامت است:

1. زمان: بهتر است اول و آخر ماه قمري نباشد. بعد از نيمه ماه و در هفته سوم ماه بهترين زمان براي زالو اندازي است. در بين ساعات روز نيز مانند حجامت بهترين ساعت، ساعت دوم و سوم صبح است

البته اين محدوديت ها را زماني مي توان اعمال كرد كه درمان اختياري باشد نه اضطراري. بنابراين هنگامي كه ضرورت وجود داشته باشد در هر زماني از فصول، ماهها، روز و هفته و ساعت بايستي انجام شود و رعايت اين شرايط در شرايط غير اضطراري لازم است.

2. سن بيمار: در كودكان كوچكتر از 2-1 سال و افراد بالاي 60 سال استفاده از زالو ممنوعيت دارد. لكن اين ممنوعيت مطلق نيست بلكه نسبي است و بستگي به تشخيص پزشك و شرايط بيمار و نوع بيماري دارد.

صاحب خلاصه الحكمه نقل مي كند كه اهل هند حتي براي شيرخواران چهل روزه نيز اگر شائبه فساد خون وجود داشته باشد زالو استفاده مي كنند. سرخي تمام بدن يا بعضي قسمتهاي بدن (سرخ باد) نشانه اين فساد خون است. ايشان از 3-2 زالو روي مقعد شيرخوار استفاده مي كرده اند. همچنين در شيرخواران 3-2 ماهه كه ناف ایشان مجروح شود و با دارو بهبود نيابد 3-2 زالو اطراف ناف وي قرار مي دهند.

 

3. تغذيه: پس از خارج ساختن خون غذاهاي خيلي گرم (بالطبع گرم) نبايد مصرف كرد كه باعث احتراق و فساد خون مي گردد

همچنين مصرف غذاهاي زياد سرد و تر باعث كاهش حرارت و تغليظ و انجماد خون يا افزايش رطوبت آن مي گردد.

مصرف شربت عسل مي تواند ضعف احتمالي را برطرف كند.

عوارض احتمالي:

1. حساسيت: موضعي كه تحت زالو درماني قرار گرفته است، ممكن است دچار تورم و خارش و قرمزي شود همانطور كه قبلاً بيان شد بادكش كردن موضع و يا عدم حبس فوري خون مي تواند از اين عارضه جلوگيري كند.در صورت ایجاد این عارضه میتوان از زرچوبه موضعی استفاده کردودر صورت عدم كنترل مي توان از پمادهاي موضعي ضد التهاب مثل هيدروكورتيزون استفاده كرد.

 

2. خونريزي: بطور معمول ممكن است خونريزي محل گزش زالو تا 3-2 روز ادامه يابد. اما معمولاً اين خونريزي در حد نشت كردن است و مشكلي ايجاد نمي كند. اما در افرادي كه مشكلات انعقادي دارند بايستي مراقب بود. لذا قبل از زالو اندازي بايد تاريخچه بيمار از نظر خونريزيهاي لثه و بيني، كبوديهاي بي دليل بدن و... بررسي شود. درصورتيكه بيمار داروهاي ضد انعقادي مثل وارفارين مصرف مي كند PT بيمار بايد چك شود و بهتر است در بيمار با PT بالاي 20 زالو مصرف نشود.

 

3. عفونت: درصورتيكه مقدماتي كه در مورد انتخاب زالو و آماده سازي زالو و عضو بيان شد رعايت نشود احتمال عفونت وجود دارد. همچنين اگر يك زالو براي دو نفر استفاده شود مي تواند عفونتهايي را بين اين دو منتقل نمايد. لذا هر زالو فقط بايستي براي يك بيمار استفاده شود.

در يك گزارش در اثر زالو درماني روي سر، بيمار مبتلا به منژيت در اثر آئروموناس شده است. لازم به ذكر است باكتري آئروموناس فلور نرمال دستگاه گوارش زالوست. لذا برخي توصيه كرده اند كه به صورت پروفيلاكسي تا سه روز آنتي بيوتيك مناسبي مثل كوتريموكسازول استفاده شود.

لكن به نظر مي رسد اگر همه تمهيدات لازم صورت گيرد و كليه دستورات بيان شده در منابع طب سنتي مثل شستن محل، انتخاب زالو، شستشوي عضو با سركه پس از درمان انجام شود عفونت نامحتمل است

 

4. ضعف و بي حالي: گاهي بيمار دچار ضعف و بيحالي مي شود بنابراين لازم است همان قواعدي كه در باب حجامت گفته مي شود كه هنگام گرسنگي، هنگام پريود ماهانه و... حجامت صورت نگیرددر زالو اندازي هم رعايت شود. درصورتيكه بيمار دچار ضعف شد با پاشيدن نمك روي زالوها آنها را جدا كرده و به بيمار شربت عسل مي نوشانيم و او را مي خوابانيم و زخم را پانسمان مي كنيم.

 

5. تغيير رنگ پوست: ممكن است جاي نيش زالوها سياهرنگ يا قهوه اي شود اين حالت معمولاً چند روز بيشتر طول نمي كشد و نياز به اقدام خاصي ندارد. گرچه ممكن است به ندرت اين تغيير رنگ تا چند ماه باقي بماند.

 

مهمترين اصل مغفول در زالو درماني:

 

همانطور كه بيان شد كاربرد زالو در پاكسازي يك عضو است. بنابراين حكماء توصيه اكيد كرده اند كه قبل از زالو درماني بايد پاكسازي تمام بدن صورت گيرد اين پاكسازي با فصد، حجامت و استفاده از منضج و مسهل صورت مي گيرد.

 

حكيم شهير، سيد اسماعيل جرجاني در كتاب گرانسنگ ذخيره خوارزمشاهي چنين مي گويد:« و نخست تن پاك بايد كرد به فصد و به مسهل، پس ديوچه را فراز گذاشتن تا منفعت او پديد آيد»

 

حكيم ابوالقاسم خلف بن عباس زهراوي جراح نامدار قرن چهارم هجري در كتاب التصريف خود بحثي دارند كه ترجمه آن به زبان استاد مهدي محقق و مرحوم استاد احمد آرام چنين است: «پيش از زالو انداختن بايد براي پاك كردن بدن بیمار او را فصد يا حجامت كنند»

 

اين تاكيد به اين جهت است كه درصورتيكه اخلاط فاسد در بدن فردي وجود داشته باشد و ابتدا به پاكسازي آنها از طريق ايجاد نضج و مسهل و يا فصد و حجامت نپردازيم و از زالو استفاده كنيم زالو صرفاً همان عضو مقصود را پاك مي كند نه تمام بدن را لذا با پاكسازي عضو مجدداً اخلاط فاسد به واسطه خلأ ايجاد شده در عضو به سوي آن عضو هجوم مي آورند. بسياري از عوارضي كه پس از زالو درماني مشاهده مي شود ناشي از عدم توجه به همين اصل است.

 

متاسفانه امروز هم در كاربردهاي جديد زالو درماني در طب كلاسيك و هم در درمانهاي سنتي و مردمي از اين اصل مهم غفلت شده است و عوارض بوجود آمده در اثر زالو درماني نيز در بسياري از موارد ناشي از عدم رعايت همين اصل مهم است. همين غفلت باعث مي شود تا چهره اين درمان بسيار زيبا و كارآمد را مشوه كند.

لازم به ذكراست كه اين اصل هم در زمان اضطراراستثنا بردار است. مثلاً در فردي كه دچار عفونت شديد در زخم پاي ديابتي است و نزديك به گانگرن است صبر کردن براي نضج و مسهل به صلاح نيست و از زالو استفاده مي كنيم.

 

گزارش چند مورد بيمار:

 

1. آقاي 65 ساله كه به دنبال سكته مغزي دچار فلج يك طرفه بدن شده بود تحت درمان طب سنتي قرار داشت به تدريج ضعف و سستي اندامها كاهش يافته بود و تكلم بيمار نيز رو به بهبود بود. وي پس از شنيدن يك صداي ناگهاني مجدداً دچار ضعف و شلي اندامها و زبان شد. روز بعد چند عدد زالو پشت گوشت سمت مقابل اندامهاي فلج قرار داده شد كه بلافاصله علائم اخير ايجاد شده برطرف شد.

 

2. آقاي 35 ساله كه مبتلا به DVT بود و مدتي در بيمارستان بستري بوده و تحت درمان با هپارين قرار گرفته بود. به علت درد شديد در ساق پاي چپ كه مبتلا به DVT شده بود مراجعه كردند. وي قبل از مراجعه به مركز درماني طب سنتي چند عدد زالو روي پا قرار داده بود كه نتيجه اي نديده بود. پاكسازي عمومي بدن با منضج و مسهل سودا صورت گرفت و سه مرحله زالو درماني روي ساق انجام شد پس از هرمرحله درد بيمار كاسته مي شد تا آنكه نهايتاً بطور كامل درمان شد.

3. آقاي 60 ساله كه مبتلا به زخم ديابتي پا شده بود و پزشكان توصيه به قطع پا از ناحيه زير زانو نموده بودند به يك مركز درماني طب سنتي مراجعه مي كند. منضج و مسهل مربوطه تجويز و قند بيمار نيز با داروهاي گياهي و گلي بن كلاميد كنترل شد با توجه به فوريت بوجود آمده زالو درماني روي پا شروع شد و چند مرحله تكرار شد پس از هر مرحله سيانوز و تيرگيها كمتر شده و پا گرمتر شد زخمها نيز پانسمان عسل شد. در نتيجه قطع پاي بيمار كاملاً منتفي شد.

 

4. خانم 52 ساله كه مبتلا به زخم ديابتي پاي راست شده بود تحت درمان با آنتي بيوتيك قرار گرفت لكن عفونت كنترل نشد لذا براي بيمار فصد باسليق راست صورت گرفت و داروهاي منضج مناسب و داروهاي پايين آورنده قند خون گياهي نيز تجويز شد. بلافاصله پس از فصد عفونت كنترل و زخم با پانسمان عسل رو به بهبود رفت. در اين مورد نيازي به زالو درماني پيدا نشد.

 

دکتر سید سعید اسماعیلی صابر

 

 

منابع مورد استفاده:

1-قانون بو علی سینا

2-ذخيره خوارزمشاهي سيد اسماعيل جرجاني

3-خلاصه الحكمه، عقيلي خراساني

4-ترجمه التصريف لمن عجز عن التاليف، ابوالقاسم خلف بن عباس زهراوي (ترجمه: احمد آرام-مهدي محقق)

5-بحر الجواهر: محمد بن يوسف هروي

6-زالو درماني در طب سنتي و طب رايح، دكتر سيادتي، دزفوليان، شريعت زاده، رحيمی

 

7-مقالاتی از اینترنت

8-تجربیات شخصی

 

تالابی که هرکس باید آن را ببیند

تالاب بزرگی در جنوب‌شرقی شهر فریدونكنار قرار دارد كه با گرد هم آمدن مجموعه متنوعی از گیاهان و جانوران آبزی، به یكی از غنی‌ترین اكوسیستم‌های تالابی شمال كشور تبدیل شده ‌است. در اهمیت این تالاب 5400 هكتاری همین بس كه نادرترین موجود زنده ایران، زمستان‌ها را در این تالاب می‌گذراند.

 

درنای تنها

از هزاران درنای سیبری كه روزگاری در تالاب‌های فریدونكنار قشلاق داشتند فقط یكی باقی مانده‌است. بله فقط یك درنا كه آبان سال گذشته به تالاب فریدونكنار آمد و چند روز قبل از عید به خانه تابستانی‌اش در شمال روسیه رفت كه 6000 كیلومتر با فریدونكنار فاصله دارد. مسیر مهاجرت این درنای تنها كه گلوله‌های شكارچیان و نابودی تالاب‌ها و دریاچه‌ها تمام همنوعانش را از او گرفته، از سواحل غربی دریای خزر یعنی استان گیلان به سوی جمهوری آذربایجان و داغستان و منطقه آستراخان روسیه ادامه پیدا می‌كند، سپس به سوی شمال قزاقستان رفته و چند روزی را در یكی از تالاب‌های آنجا استراحت می‌كند و بعد ادامه سفر می‌دهد به سوی منزل تابستانی‌اش كه دریاچه‌ای در نزدیكی اقیانوس منجمد شمالی است.

تا سال 81 درناهای فریدونكنار یك گروه چهارتایی را تشكیل می‌دادند. سال 83 روس‌ها 2 جوجه درنا را به آنها افزودند تا شاید جمعیت آنها افزایش پیدا كند، ولی سال به سال تعداد آنها كمتر شد و در دو سه سال اخیر فقط همین یك پرنده به زندگی خود ادامه می‌دهد.

درنای سیبری ظاهر خاصی دارد كه باعث می‌شود با پرندگان دیگر اشتباه نشود. صورت و پاهای بلند سرخرنگ، منقار بلند سیاه، بدنی یكدست سفید با قد‌بلند نزدیك به یك و نیم متری كه فاصله بال‌هایش ‌هنگام پرواز بیش از 2 متر است. اگر چنین پرنده‌ای را دیدید قطعا همان درنای تنهای تالاب فریدونكنار است چون از همنوعان این پرنده در سراسر جهان فقط یك گله درنای دیگر ‌مانده كه تابستان‌ها را در دریاچه پویانگ و رود یانگ‌تسه در چین و زمستان‌ها را در شمال شرق سیبری می‌گذرانند. بقیه درناهای سیبری در نقاط مختلف دنیا همگی طعمه شكارچیان و قربانی گرسنگی و آوارگی بر اثر از بین رفتن تالاب‌ها و دریاچه‌ها شدند.

ادامه نوشته

روايت‌هاي يك سيلاب بزرگ

واقعه توفان نوح در اديان، مذاهب و فرهنگ‌هاي مختلف، با چند ويژگي مشترك نقل شده است
 

 
داستان توفان و نابودي موجودات زمين، قدمتي 3000 ساله دارد و در افسانه‌ها و داستان‌هاي عاميانه از جايگاه خاصي برخوردار است، اين توفان اغلب نتيجه گناه يا خطاي مذهبي انسان تلقي مي‌شده است.

در ميان اقوام و ملل گوناگون، داستان‌هاي زيادي درباره توفاني كه زمين را به زير آب برده، گفته شده است. اين داستان‌ها مشتركات زيادي با هم دارند ولي مهم‌ترين تفاوت آنها در نوع برداشت هر قوم از اين واقعه بوده است. به‌اين معنا كه آنها اين داستان‌ها را با توجه به محل جغرافيايى و زيستگاه خود تعريف كرده‌اند. بنابر شواهد علمى و نظريه برخى از دانشمندان، اين توفان احتمالا به آب شدن آخرين يخچال‌هاى دوره يخبندان يا برخورد شهاب سنگي عظيم با زمين و در بين‌النهرين به سيلاب‌هاي دجله و فرات مربوط مى‌شود. اين واقعه به اشكال گوناگون در ياد و خاطره ملل مختلف نمايان شده است.

در ميان اقوام و ملت‌ها اين سومريان هستند كه براي نخستين بار در متون خود از چنين توفاني ياد كرده‌اند. آنها با تسلط بر جنوبِ بين‌النهرين توانستند باتلاق‌ها را خشك، كانال‌ها و نهرهايي حفر، كشاورزي و شهرهاي بزرگ ايجاد كنند. تمدن سومريان به قدري غني بود كه بابلي‌ها شيوه نوشتن و بخشي از دين و فرهنگ خود را از آنها وام گرفتند. در افسانه‌هاي بابلي- كه از افسانه‌هاي سومري نشأت گرفته - آمده است در روزگاري پس از دوراني كه پادشاهان سومري عمري طولاني داشتند، خدايان تصميم گرفتند كه با جاري كردن سيل، نسل انسان گناهكار را نابود سازند. اما يكي از خدايان بر اوت ـ نيپشتيم رحم آورد و به طور پنهاني به او نصيحت كرد كه يك كشتي‌ 7 طبقه بسازد و تمامي موجودات زنده را در آن سوار كند. وقتي اين كشتي ساخته شد، درزهاي آن با قير مسدود گرديد و اوت ـ نيپشتيم به همراه خانواده و بستگان و كارگران سوار بر آن شدند. پس از توفاني مهيب، كشتي در كوه نيسير به خشكي رسيد. پس از يك هفته اوت ـ نيپشتيم براي اين‌كه دريابد آيا آب فروكش كرده است يا نه، زاغي فرستاد تا خشكي‌اي بيابد.

در تورات نيز تقريباً همين حكايت تكرار شده است: نوح در ميان مردم بت پرست و مشرك عصر خود تنها فرد پرهيزگار بود و از اين رو در نظر خداوند التفات يافت (سفر پيدايش 9‌/‌6).

در سنت ميدراشي نوح به معناي تسلي‌ دادن و آسايش است، اما در زمان او چنين اتفاق افتاد كه زمين را ظلم و تباهي در برگرفت و خداوند كه زمين را آكنده از ظلم و فساد ديد، به او امر كرد كشتي بزرگي بسازد و خانواده خود و يك جفت از حيوانات را برآن سوار كند تا از توفان مهيبي كه بر اثر خشم خداوند در راه بود، در امان بمانند. هنگام وقوع سيل، تمامي چشمه‌هاي عميق جوشيدند و روزنه‌هاي آسمان گشوده شدند (همان 16-1‌/‌7). به مدت 40 روز باران باريد و پس از مدت زماني كشتي روي كوه‌هاي آرارات، آرام گرفت (همان4-3‌/‌8).[كوه آرارات از كلمه اورارتو، قومي كه در بخش‌هايي از ارمنستان و تركيه ساكن بودند، گرفته شده است.] قدري كه آب فروكش كرد، نوح زاغ و سپس كبوتري را فرستاد تا دريابد زمين خشك شده است يا نه.

همين داستان در چند سوره مختلف قرآن نيز بازگو شده است. حتي در قرآن سوره‌اي به نام نوح وجود دارد. در كتاب‌هاي تاريخي و روايات اسلامي شروح مختلفي از اين داستان ذكر شده است. در قرآن آمده، نوح نمونه‌اي از پيامبراني است كه قومش به علت نشنيدن سخنان او گرفتار بلاي الهي و در نتيجه توفان شدند.

بنا بر آنچه در قرآن آمده، چندي قبل از توفان، آب از تنوري كه در روايات به حوا منسوب است، جوشيد (سوره هود، آيات 49-25). جوشيدن آب از تنور، نشانه آغاز توفان بوده است. در همين روايات ذكر شده كه جوشيدن تنور در هند بوده است.

 

در بعضي روايات آمده كه نوح بدين سبب نوح نام گرفت كه بسيار بر خود نوحه مي‌كرد و مردم را به سوي خداوند مي‌خواند. همچنين آمده كه كشتي از كوه لبنان آغاز به حركت كرده و مسعودي اين محل را به كوفه منسوب مي‌كند. وقتي كشتي به حرم [كعبه] رسيد، يك هفته به دور حرم گشت، سپس در كوه جودي آرام گرفت. در بعضي كتب تاريخي ذكر شده كه كشتي در نصيبين، نزديكي كوه خابور قرار گرفت. احتمالاً‌ اين به اصل بابلي داستان اشاره دارد. طبري از قول پيامبر آورده است كه كشتي روز عاشورا بر كوه جودي قرار گرفت.

در اساطير هند آمده كه هنگامى كه مانو داشت دست خود را مى‌شست، ماهى سخنگو به دستش آمد. ماهي از او خواست كه او را نجات دهد و به او وعده داد كه در عوض او نيز مانو را در آينده از خطرى عظيم كه همان توفان است، نجات خواهد داد. پس ماهي به او آموخت كه بايد كشتي بزرگى بسازد و هنگام توفان داخل كشتى شود. وقتى مانو داخل كشتى شد، ماهى نزد او آمد و كشتى را به شاخى كه بر سر خود داشت بست. او كه در آن زمان ماهي بزرگي شده بود و فقط در اقيانوس جاي مي‌گرفت، كشتي را به سوي كوهستان شمالي يعني هيماليا برد.

در اساطير يونان نيز از توفان نام برده شده است. اين توفان را زئوس، خداي خدايان، اثر خشم خود از گناهكاري و شرارت آدميان به وجود آورد. او با كمك برادرش، پوسيدون، رب‌النوع درياها، سيلي به راه انداخت كه بواسطه آن كل زمين زير آب فرو رفت، اما قبل از آن زئوس، دوكاليون پسر پرومتئوس را از اين واقعه آگاه ساخت. او و همسرش كه افرادي پرهيزگار بودند، سوار بر صندوقي، توانستند پس از توفان زنده بمانند و نسل خود را از نابودي نجات دهند.

روايت‌هاي توفان و نابودى موجودات زمين قدمتى 3000ساله دارد و در داستان‌ها باورهاي عموم مردم از جايگاه خاصى برخوردار است. توفان غالباً نتيجه گناه يا خطاى مذهبى انسان تلقى مي‌شده است.

اين كه نوح در كجا مي‌زيسته، كجا از دنيا رفته يا حتي كشتي او در كدام سرزمين فرود آمده است، موضوعي نيست كه قصد و هدف اين نوشتار باشد، بلكه هدف، اثبات اين واقعيت است كه روايت‌هايي كه درباره توفان گفته شده‌اند منشأيي مشترك داشته‌اند.

به عنوان مثال در اين روايت‌ها مردمي كه به فساد و تباهي رو آورده‌اند، از بين مي‌روند و نسلي از انسان‌هاي درستكار جايگزين آنها مي‌شوند. از اين روست كه نجات‌يافتگان، انسان‌هايي خداپرست بوده‌اند. در قرآن و تورات، نوح(ع) از عمري طولاني برخوردار است. در حالي كه عمر پادشاهان سومري نيز بسيار طولاني بوده است و حتي يكي از شخصيت‌هاي داستان گيلگمش به‌دنبال زندگي جاودان است.

پرنده‌اي كه در حكايات سومري، بابلي و حتي تورات براي يافتن خشكي فرستاده مي‌شود، زاغ است.

درباره جوشيدن تنور روايات مختلفي وجود دارد كه در اين مقال نمي‌گنجد، اما ذكر اين نكته ضروري است كه اشاره جوشيدن تنور در هند با هبوط آدم در سرزمين هند ارتباط دارد. خصوصاً اين‌كه هند به عنوان كشوري حاصلخيز اهميت زيادي داشته است، چراكه در كتب تاريخ اسلامي گفته شده، آدم تاجي از گياهان بهشتي بر سر داشت كه اين گياهان هنگام هبوط او در هند پراكنده شدند و علت خوشبو بودن گياهان هند بخاطر اصل و منشأ بهشتي آنان است.

آنچه درباره توفان گفته شده نشان مي‌دهد كه سنت داستاني از يك قوم به قومي ديگر تداوم يافته و داستان‌ها و حكاياتي كه جنبه ديني داشته‌اند، در اقوام مختلف تكرار شده‌اند.

دانشمندان در سرزمين عجايب

جام جم آنلاين: تاكنون تحقيقات زيادي در سراسر جهان روي ميكروارگانيسم‌ها به عنوان موجوداتي كه مي‌تواند درك ما را نسبت به سرمنشأ حيات بهبود بخشند، انجام شده است. از آنجا كه ميكروارگانيسم‌ها سابقه‌اي بسيار طولاني از ساير موجودات روي زمين دارند، بسيار مورد توجه محققان و دانشمندان هستند. تاكنون مطالعه روي اين موجودات كوچك توانسته به بسياري از سوالات درمورد حيات و روند تكامل روي اين كره خاكي پاسخ دهد.

 

در اين خصوص به تازگي يك گروه تحقيقاتي به سرپرستي وولف سيمون اعلام كرده‌اند كه موفق به كشف ميكروبي شده‌اند كه با سازوكاري عجيب، نادر و پيچيده ممكن است در آينده درك ما را از روند تكامل در جهان تحت تاثير قراردهد. اين باكتري كه از درياچه‌اي به نام مونو واقع در منطقه كوهستاني سيرآ در غرب كاليفرنيا به دست آمده است، در فرآيندي عجيب قادر است طي يك سري واكنش‌هاي بيوشيميايي آرسنيك را با فسفر كه يكي از عناصر مهم و حياتي در بدن موجودات زنده به ويژه در مولكول DNA است، جايگزين كند. اين در حالي است كه از آرسنيك براي از بين بردن ميكروب‌ها و آفت‌ها و حتي در قديم براي كشتن انسان‌ها استفاده مي‌شده است.

آرسنيك، شبه‌فلز سمي معروفي است كه به 3 شكل زرد، سياه و خاكستري يافت مي‌شود. آرسنيك و تركيبات آن، به عنوان آفت‌كش مورد استفاده قرار مي‌گيرند. علف‌كش، حشره‌كش و سموم مختلف آرسنيكي قرن‌هاست براي رفاه يا قتل انسان به كار مي‌روند. خصوصيات قابل توجه آرسنيك از نظر شيميايي شبيه فسفر است، تا حدي كه در واكنش‌هاي بيوشيميايي مي‌تواند جايگزين آن شود، لذا سمي است. وقتي به آن حرارت داده شود، به صورت اكسيد آرسنيك درمي‌آيد (اكسيده مي‌شود) كه بوي آن مانند سير است. آرسنيك و تركيبات آن همچنين مي‌توانند بر اثر حرارت به گاز تبديل شوند. آرسنيك با مختل كردن وسيع سيستم گوارشي و ايجاد شوك منجر به مرگ مي‌شود.

يافته‌هاي اين گروه تحقيقاتي حاكي از آن است كه اين دانشمندان در اين منطقه موفق به كشف گونه‌اي از حيات شده‌اند كه با تمام گونه‌هاي شناخته شده زيستي سياره زمين، متفاوت است. اين گونه زيستي جديد قابليت ويژه‌اي دارد كه درحال حاضر با هيچ يك از قوانين شناخته شده بيوشيمي نمي‌توان براي آن توضيحي ارائه داد. با اعلام اين اكتشاف توسط سايمون، موجي از سوالات و انتقادها در ميان دانشمندان به راه افتاد. مثلا اين كه ممكن است گروه تحقيقاتي سايمون افسانه‌سرايي كرده باشند و لذا اكتشاف آنها را يك افسانه يا تخيل علمي ناميدند. عده‌اي گفتند كه شايد كشف آنها منشأ فرازميني دارد و مربوط به آدم‌هاي فضايي است و بسياري داستان‌هاي ديگر.

ادامه نوشته

مغزتان را روشن كنيد

نور بدون اين كه ارتباطي با بينايي داشته باشد، مي‌تواند اثر شگفتي روي ادراك و شناخت بهتر افراد نسبت به موضوعات مختلف داشته باشد، . ما بخوبي مي‌دانيم مغز چگونه اطلاعات بينايي را مورد تحليل قرار مي‌دهد و چگونه با استفاده از نور و روشنايي ساعت دروني بدن و ترشح هورمون‌ها را تنظيم مي‌كند، اما بتازگي مشخص شده است كه تاثير مستقيم نور بر مغز بسيار گسترده‌تر از آن است كه پيش از اين مي‌دانستيم.

مطالعات مختلف نشان داده‌اند كه مي‌توان به سادگي با قرار دادن افراد در معرض روشنايي عملكرد آنها را در بسياري از فعاليت‌هاي شناختي افزايش داد. در اين مطالعات، داوطلباني كه از بينايي طبيعي برخوردار بودند در معرض نور خورشيد در طول روز قرار داده شدند و از آنها خواسته شد تا تست‌هاي مختلفي را پشت سر بگذارند. در نهايت مشاهده شد عملكرد آنها در زمينه جستجوهاي بينايي، رياضيات، بحث‌هاي منطقي و زمان عكس‌العمل با قرار گرفتن در معرض نور بهبود مي‌يابد.

به نظر مي‌رسد علت اين مساله آن است كه روشنايي باعث افزايش توجه مي‌شود. در مطالعه ديگري، داوطلبان در حالي كه مشغول انجام فعاليت محرك حافظه كوتاه‌مدت بودند در معرض نور ارغواني، آبي و سبز قرار گرفتند و در همين حال از آنها اسكن مغزي گرفته شد. نتايج اسكن مغزي نشان داد با گذشت چند ثانيه پس از قرار گرفتن در معرض نور، ناحيه‌‌‌‌اي از مغز كه در افزايش توجه نقش دارد، فعال مي‌شود. در اين نور آبي قوي‌ترين اثر را داراست. به همين ترتيب در عكس‌العمل‌هاي ساده، قرار گرفتن در معرض نور آبي نسبت به نور سبز، تاثير بيشتري در حفظ عملكرد شناختي دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به نظر مي‌رسد اين اثر توسط رنگدانه‌اي به نام ملانوپسين كه در شبكيه وجود دارد، تنظيم مي‌شود. اين رنگدانه در بينايي نقشي ايفا نمي‌كند. ملانوپسين نور آبي كمرنگ را بهتر از ساير رنگ‌هاي طيف نوري جذب مي‌كند كه اصلا عجيب نيست زيرا نور طبيعي حاوي مقدار زيادي نور آبي است،‌ اما اين كه چگونه پس از آن موجب افزايش قدرت شناخت مي‌شود هنوز معلوم نيست. بدون شك تحقيقات بيشتر مي‌تواند دانش ما در مورد خصوصيات نوري كه براي بهبودي عملكرد مغزي لازم است، افزايش دهد. هر چند براي معلوم شدن آن بايد مدتي صبر كنيد. اگر براي افزايش توانايي مغزتان عجله داريد شايد لازم باشد روي تغذيه‌تان تمركز كنيد.

هواي تازه مي‌خواهد دل من

 
هدف اصلي دستگاه قلبي ـ ريوي، رساندن اكسيژن و مواد غذايي به سلول‌ها و خارج‌كردن دي‌اكسيدكربن و ساير فرآورده‌هاي متابوليك از آنهاست. تداوم اين كاركرد به دستگاه‌هاي قلبي ـ عروقي و تنفسي سالم و استنشاق هواي حاوي اكسيژن كافي بستگي دارد. هنگامي كه هيپوكسي متعاقب نارسايي تنفسي روي مي‌دهد، فشار دي‌اكسيدكربن شرياني معمولا افزايش مي‌يابد و منحني تفكيك هموگلوبين ـ اكسيژن به سمت راست جابه‌جا مي‌شود.

در اين شرايط، فشار اكسيژن شرياني كاهش مي‌يابد و اگر افت فشار اكسيژن شرياني ناشي از بيماري ريوي باشد، هيپوكسي شرياني يعني كاهش اشباع اكسيژن خون شرياني و متعاقبا سيانوز، احتمالا شديدتر از زماني خواهد بود كه اين افت ناشي از كاهش نسبت اكسيژن در هواي استنشاقي باشد. در اين وضعيت، فشار دي‌اكسيدكربن شرياني كاهش مي‌يابد و منحني تفكيك هموگلوبين ـ اكسيژن به سمت چپ خون شرياني محدود مي‌شود.

هيپوكسي ناشي از كم‌خوني: هرگونه كاهش در غلظت هموگلوبين خون با كاهش در ظرفيت حمل اكسيژن خون همراه است. در هيپوكسي ناشي از كم‌خوني، فشار اكسيژن شرياني طبيعي است، اما به دليل كاهش غلظت هموگلوبين، مقدار مطلق اكسيژن حمل‌شده در واحد حجم خون كاهش مي‌يابد. هنگامي كه چنين خوني از مويرگ‌ها عبور مي‌كند و مقدار متعارف اكسيژن از آن خارج مي‌شود، فشار اكسيژن در خون وريدي پايين‌تر از حد معمول خواهد بود.

مسموميت با منواكسيدكربن: هموگلوبيني كه توام با منواكسيدكربن است (كربوكسي هموگلوبين) در اختيار اكسيژن قرار نمي‌گيرد. علاوه بر اين كربوكسي‌هموگلوبين، منحني تفكيك هموگلوبين ـ اكسيژن را به سمت چپ جابه‌جا مي‌كند. به گونه‌اي كه اكسيژن تنها در فشارهاي پايين‌تر جدا مي‌شود. به دنبال تشكيل كربوكسي‌‌هموگلوبين، هر ميزان كاهش در توان حمل اكسيژن نسبت به همين مقدار كاهش هموگلوبين در كم‌خوني ساده، هيپوكسي بافتي بسيار شديدتري را ايجاد خواهد كرد.

هيپوكسي تنفسي: اشباع نشدن شرياني، يك يافته شايع در بيماري‌هاي ريوي پيشرفته است. مهم‌ترين علت هيپوكسي تنفسي، نبود تطابق تهويه ـ خونرساني است كه از خونرساني ضعيف حبابچه‌ها ناشي مي‌شود. علت ديگر آن مي‌تواند هيپوونتيلاسيون باشد كه در اين حالت، فشار دي‌اكسيد كربن شرياني افزايش مي‌يابد. اين دو نوع هيپوكسي تنفسي را مي‌توان تشخيص داد زيرا معمولا با استنشاق اكسيژن 100 درصد به مدت چند دقيقه قابل اصلاح است. عامل سوم، شانت خوني در سطح ريه‌ها از راست به چپ است كه علت آن خونرساني به بخش‌هايي از ريه است كه تهويه نمي‌شوند.

هيپوكسي ناشي از صعود به ارتفاع: اگر فرد به سرعت به ارتفاع 3 هزار متر صعود كند، فشار اكسيژن حبابچه‌اي به حدود60 ميلي‌متر‌جيوه كاهش مي‌يابد و اختلال حافظه و ساير علائم مغزي هيپوكسي ممكن است، ايجاد شوند. در ارتفاعات بالاتر، اشباع شرياني كاهش مي‌يابد و علائم شديدتر مي‌شوند، در ارتفاع 5 هزار متري افراد عادي، كاركردهاي طبيعي خود را از دست مي‌دهند.

ادامه نوشته

راز بيماري‌ها در دل زمين نهفته است

 
«زمين‌شناسي پزشكي» علمي است كه به بررسي ارتباط بين عوامل زمين‌شناسي با سلامت انسان‌ها و جانوران و تأثير عوامل زيست‌محيطي بر پراكندگي جغرافيايي بيماري‌هاي مرتبط مي‌پردازد. بنابراين اين شاخه از علم زمين‌شناسي را مي‌بايست حوزه‌اي بسيار گسترده و پيچيده دانست كه براي شناسايي، كاهش يا حل مشكلات، نياز به ارتباط با رشته‌هاي مختلف علمي دارد.

از سال‌ها پيش دانشمندان ايراني چون زكرياي رازي و ابوعلي سينا به ارتباط زمين با بيماري‌هاي مختلف انسان و ديگر موجودات پي برده بودند. علاوه بر دانشمندان ايراني محققان ديگر به بررسي اين آثار پرداخته‌اند و برخي نيز بدون داشتن دانش و تخصص، فقط شاهد و ثبت كننده ارتباط بيماري‌ها با وضعيت زمين بوده‌اند. از جمله اين افراد مي‌توان به ماركوپولو، سياح مشهور ايتاليايي اشاره كرد كه به عنوان مثال علت مرگ مرموز اسب‌هاي اروپايي در منطقه‌اي از چين را وجود سلنيوم زياد خاك دانسته است. تاثير عوامل مختلف اينچنيني بر موجودات زنده آنچنان جدي است كه امروزه دانشمندان علل بسياري از مرگ و ميرها و مسموميت‌هاي منطقه‌اي را در زمين جستجو مي‌كنند.

از طرف ديگر بسياري از بيماري‌هايي كه در مناطق مختلف به صورت اپيدمي شايع هستند و بسيار خطر آفرين محسوب مي‌شوند به نحوي مربوط به پديده‌ها و وضعيت زمين‌شناختي منطقه هستند. براي مثال مواد سوزان آتشفشان‌ها علاوه بر كشندگي سريع، سبب آزادشدن گازهاي سمي خطرناك در گستره وسيع (بيش از 10 هزار كيلومترمربع) مي‌شود. اين گازها به طور كلي سبب ايجاد بيماري‌هاي ريوي، متاسيون‌هاي پوستي و... هستند. همچنين خروج گازهاي سمي، آزاد شدن مواد و ايجاد تركيبات فرار در حين زمين‌لرزه باعث مسموميت‌هاي شديد در منطقه مي‌شود. علاوه بر آن در چنين شرايطي به دليل ايجاد شرايط فساد بافت‌هاي حيواني احتمال آلودگي آب‌هاي سطحي و زيرزميني بشدت افزايش مي‌يابد.

در مجموع زمين‌لرزه مي‌تواند سبب بر هم خوردن نظم اكولوژيكي در يك منطقه ‌شود، به طوري كه گازهاي سمي امكان راهيابي به سطوح فوقاني زمين يا حتي جو و در عين حال لايه‌هاي محصور سمي (لايه‌هاي سرب، جيوه، سيانور و آرسنيك) امكان ورود به آب‌هاي زيرزميني را پيدا مي‌كنند. بنابراين احتمال تغيير شيمي آب‌هاي زيرزميني بشدت افزايش مي‌يابد.

ادامه نوشته

سنگ‌هاي درمانگر

 
کانی‌ها و سنگ‌های باارزش به علت ساختار اتمی کامل و انرژی بسیاری که دارند و نورهای ناب رنگی و درخشان که از خود می‌تابانند در کنار دانش پزشکی، بدون خطر‌آفرینی می‌توانند اثرهای مثبت بر جای بگذارند. ولی این حرف به این معنا نیست که سنگ‌ها به تنهایی معجزه می‌کنند بلکه این سنگ‌ها همراه و در کنار درمان‌های پزشکی تاثیرات مفیدی را بر بیماری‌ها دارند.

به طور كلي ارتعاشات متغیر در حوزه بدن تعادل جسم و جان را به هم می‌ریزد و این ناهماهنگی است که باعث بیماری می‌شود. در این زمان است که می‌توان با کمک گرفتن از ارتعاشات کانی‌ها و سنگ‌های باارزش، این ناهنجاری‌های به وجود آمده را کنترل کرد و هماهنگی لازم را در جسم و جان دوباره ایجاد کرد.

سنگ‌درمانی که از دیرباز در زمره درمان‌های طبیعی بوده، امروزه تحت نام gem therapy به عنوان یکی از رشته‌های طب مکمل معرفی و طبقه‌بندی می‌شود. استفاده از خواص درمانی سنگ‌های نیمه قیمتی و گوهرها برخلاف استقبال گسترده مردم جهان طی سال‌های اخیر، موضوع جدیدی نیست، بلکه هزاران سال قدمت دارد. شواهد کاربرد سنگ‌های طبیعی برای درمان بیماری‌های مختلف در قدیمی‌ترین تمدن‌های بشری به چشم می‌خورد. براساس این شواهد، در طول تاریخ از سنگ‌های قیمتی و نیمه قیمتی برای مقاصد درمانی، محافظت افراد در برابر بلایای طبیعی و تاثیرات نامطلوب محیطی استفاده می‌شده است. قدیمی‌ترین گزارش‌ها در مورد خواص درمانی گوهرها به هزاره چهارم پیش از میلاد بازمی‌گردد. چنین به نظر می‌رسد که کتیبه‌های سومری و متون علوم مربوط به هند باستان، کهن‌ترین آثار بر جای مانده از این دانش قدیمی هستند. در طب سنتی هند (آیورادا) دستورات دقیقی در مورد تهیه پودر و خمیر با سنگ‌های شفابخش وجود دارد. متون و دستورات این طب تا به امروز حفظ شده و توسط پزشکان آن در سراسر دنیا و بخصوص در آمریکا، اروپا و هند به کار گرفته می‌شود.

در چین باستان نیز درمانگران از خواص ارتعاشی سنگ‌ها آگاه بوده‌اند. کتاب امپراطور زرد (حدود 500 سال قبل از ميلاد) که توسط پی‌یو نگاشته شده دارای توضیحات فراوانی در مورد گوهرها و تاثیر آنها بر بدن انسان است. امروزه نیز کشور چین یکی از بزرگ‌ترین عرضه‌کنندگان گوهرها و سنگ‌های شفابخش در سراسر دنیاست.

ارسطو فیلسوف مشهور یونانی نیز از قدرت ویژه و منحصر بفرد سنگ‌های شفابخش صحبت کرده است. رومیان نیز تحت تاثیر آموزه‌های یونان و سایر تمدن‌های باستانی، همواره سنگ‌های صیقل داده شده را برای رفع بیماری و بدشانسی با خود حمل و در جنگ‌ها در زره و سپر و شمشیر خود از آنها استفاده می‌کردند.

در دین اسلام نیز استفاده از انگشتر با نگین عقیق و فیروزه توصیه شده و با استناد به کتب دینی، ائمه اطهار غالبا نگین انگشتری بر دست داشته‌اند.

دانشمندان ایرانی در دوره پس از اسلام نیز توجه ویژه‌ای به گوهرها و سنگ‌های شفابخش داشته‌اند. ابن‌سینا، حکیم عالیقدر پارسی در درمان بسياري از بيماران از سنگ‌ها استفاده می‌کرده است.

شاید به جرات بتوان گفت پرارزش‌ترین و مهم‌ترین کتب گوهرشناسی ایران کتاب الجماهر فی الجواهر تالیف ابوریحان بیرونی به زبان عربی و رساله تنسوخنامه ایلخانی معروف به رساله جوهریه تالیف خواجه نصیرالدین طوسی به زبان فارسی است. اين رساله ایلخانی که در عهد پادشاهی هلاکوخان و به امر او توسط خواجه نصیرالدین طوسی به رشته تحریر درآمده است، شامل منافع و خواص و صفات گوهرها و سنگ‌های بیش‌بهاست.

یک درمانگر زن مشهور به نام هلیدگارد، در قرن 12 میلادی (اروپای قرون وسطی) در کتاب معروف خود به نام فیزیکا به طور مفصل به توضیح خواص درمانی سنگ‌های نیمه‌قیمتی پرداخته است. یکی از این درمان‌های طبیعی شامل قرار دادن سنگ‌های خاص روی نقاطی از بدن و نوشیدن آب از ظرفی بوده که سنگ‌های شفابخش به مدت
یک شبانه روز در آن قرار داده شده باشد.

چارسلسوس، پرآوازه‌ترین پزشک اروپا در دوران رنسانس، در مورد ویژگی‌های شفابخش سنگ‌ها و مواد معدنی و ارتباط این خواص با ساختمان فیزیکی و فرمول شیمیایی آنها به بررسی و مطالعه پرداخته است. او پس از سال‌ها مطالعه و به دنبال کسب تجربیات متعدد، به این نتیجه رسیده است که از سنگ‌های ساییده شده یا خرد شده می‌توان نه‌تنها برای درمان علائم بیماری‌ها، بلکه برای علاج دلایل بیماری هم استفاده کرد.

توانايي‌هاي مغزي خود را پرورش دهيد

 
همه كارها و فعاليت‌هاي كوچك و بزرگي كه در طول روز انجام مي‌دهيد توسط مغز شما مديريت و برنامه‌ريزي مي‌شوند. به همين دليل تفاوت در عمل و نتيجه عملكرد افراد مختلف تا حد زيادي به قدرت تفكر آنها در پيشبرد كارها مربوط مي‌شود. بنابراين اگر از توانايي‌هاي مغزي بالاتري برخوردار باشيد مي‌توانيد به راحتي گوي سبقت را از ديگران برباييد و در كارهايتان موفق‌تر باشيد.

از گذشته‌هاي دور دانشمندان در تلاشند تا عوامل موثر بر تقويت توانايي‌هاي مغزي را پيدا كنند و راهي براي افزايش عملكرد شناختي مغز بيابند. عملكرد شناختي يعني توانايي فرد براي تحليل افكار كه شامل حافظه، توانايي يادگيري مطالب جديد، مهارت‌هاي كلامي و خواندن مي‌شود.

براي مغزتان بنوازيد

مغز همواره خود را با اطلاعاتي كه از محيط پيرامون دريافت كرده، سازگار مي‌كند. هرچند برخي از فعاليت‌ها تاثير بيشتري روي مغز برجا مي‌گذارند در سال‌هاي اخير محققان در تلاشند تا دريابند چگونه عوامل محيطي از موسيقي گرفته تا تمركزگيري، مي‌توانند بر مغز ما تاثير بگذارند.

يكي از محتمل‌ترين اين عوامل، موسيقي است. گوش دادن به موسيقي كلاسيك باعث بهبود عملكرد مغز مي‌شود. يادگيري شيوه نواختن يك ساز باعث تغييرات زيادي در مغز مي‌شود كه نه‌تنها مهارت موسيقي شما را افزايش مي‌دهد بلكه ساير توانايي‌ها مانند تكلم، زبان، حافظه، توجه، هوش و حتي همدلي با ديگران را بهتر مي‌كند.

آموزش موسيقي، بخصوص در سنين پايين، به ميزان قابل توجهي ساختار مغز را با تغيير مواجه مي‌كند. به عنوان مثال پس از 15 ماه تمرين پيانو در كودكان، بخش شنوايي و حركتي مغز آنها نسبت به كودكاني كه موسيقي تمرين نكرده بودند از تكامل بيشتري برخوردار بود. اين نواحي از مغز هنگام نواختن موسيقي فعاليت بيشتري از خود نشان مي‌دهند.

مغز موسيقيدانان حرفه‌اي ماده خاكستري بيشتري دارد كه اطلاعات را در قسمت‌هاي مختلف مغز ازجمله نواحي كنترل‌كننده فعاليت‌هاي حركتي، شنوايي و بينايي هدايت مي‌كند. موسيقيداناني كه قبل از 7 سالگي تمرين موسيقي را آغاز كرده‌اند، جسم پينه‌اي ضخيم‌تري دارند. جسم پينه‌اي شامل گروهي از رشته‌هاي عصبي است كه اطلاعات را بين دو نيمكره مغز جابه‌جا مي‌كند.

اين تغييرات ساختاري همراه با افزايش توانايي در موسيقي بروز مي‌كنند، اما آيا موسيقي مي‌تواند فراتر از حيطه خود عمل كند و باعث پيشرفت ساير جنبه‌هاي شناختي شود؟

پاسخ اوليه مثبت است. افرادي كه قبلا آموزش موسيقي ديده‌اند در آزمون‌هاي حافظه شنوايي موفق‌ترند (مثلا توانايي به ياد آوردن فهرستي از لغات كه براي آنها خوانده شده است)‌. همچنين اين گروه از توجه شنوايي بهتري برخوردارند. كودكاني كه موسيقي تمرين مي‌كنند از دايره لغات وسيع‌تر و توانايي خواندن بهتري نسبت به همسالان خود برخوردارند حتي برخي از شواهد گواه اين هستند كه آموزش زودهنگام موسيقي باعث افزايش هوش مي‌شود.

تلاش براي تقويت يادگيري

دانشمندان در مورد يافته‌هاي خود در اين زمينه نظرات مختلفي دارند. آنها دريافتند پيانيست‌هاي حرفه‌اي نسبت به افرادي كه موسيقي نمي‌دانند از حدت فضايي (توانايي افتراق دو نقطه نزديك به هم در محيط)‌ بهتري برخوردارند. علاوه بر آن تمرين بيشتر باعث بهبود اين توانايي در آنها مي‌شود. اين شواهد نشان مي‌دهد مغز موسيقيدانان تغييرپذيرتر است، يعني آموختن يك ساز مي‌تواند توانايي شما براي آموختن مهارت‌هاي ديگر را افزايش دهد.

اين مساله مي‌تواند حتي به حوزه زبان‌آموزي نيز گسترش يابد. موسيقيدانان بهتر مي‌توانند تغييرات تن صدا را در لغات زبان‌هاي ديگر احساس كنند. اين نكته در زبان‌هايي مانند چيني كه تغييرات تن صدا معني كلمات را عوض مي‌كند از اهميت بالايي برخوردار است. به همين علت است كه آنها از ابزار قوي‌تري براي آموختن زبان برخوردارند. البته داستان به همين جا ختم نمي‌شود. يادگيري موسيقي حتي مي‌تواند به افزايش حس همدلي با ديگران كمك كند؛ چراكه شما را قادر مي‌سازد تا نكات ظريف احساسي كلام ديگران را درك كنيد. بيشتر اين تحقيقات روي كودكان يا موسيقيدانان حرفه‌اي كه تمرين را از سن پايين آغاز كرده‌اند صورت گرفته است. مغز وقتي در دوره تكاملي قرار دارد، يعني در دوران كودكي، از انعطاف‌پذيري بيشتري نسبت به دوره بزرگسالي برخوردار است به عنوان مثال براي موسيقي، مغز بيشترين حساسيت را در 7 سالگي دارد، بنابراين آنهايي كه تمرين موسيقي را زودتر شروع مي‌كنند، تغييرات بيشتري را تجربه مي‌كنند. البته آموختن موسيقي در هر سني كه شروع شود مي‌تواند باعث تغيير در مغز شود.

ادامه نوشته

مرکز مجعول مرجع تخصصی آموزش زالو درمانی حکیم جرجانی

به اطلاع مردم شریف و خریداران محترم زالو در سراسر کشور می رسانیم که :

مرکز مجعول :

مرجع تخصصی آموزش زالو درمانی حکیم جرجانی
 
تقلبی بوده و در محیط حقیقی این چنین مرکزی وجود خارجی ندارد .
 
چند فرد سودجو و کلاهبردار با ایجاد سایتی اقدام به فروش زالو نموده اند که از چند جهت تامل برانگیز می باشد :
 
۱- آمار غیر حقیقی و فریب برانگیز جهت ترغیب مراجعه کننده برای خرید زالو
 
این ادعا زمانی ثابت می شود که شما با چند ریفریش کردن سایت ، هیچ تغییری در آمار بازید از سایت نمی بینید و آمار به همان حالت اولیه باقی می ماند .
 
۲- شماره تماس های اعتباری موبایل (آن هم از نوع ایرانسل)
 
این افراد چون هیچ مجوز و وجاهت قانونی جهت فروش زالو ندارند فقط یک شماره اعتباری موبایل ایرانسل را در سایت قرارداده و اقدام به فروش زالو می کنند که متاسفانه با وجود هشدارهای مکرر صداو سیما و نیز ادارات بازرسی مبنی بر عدم خرید از این افراد متاسفانه همچنان این روند ادامه دارد . هر شرکت و شخص حقوقی دارای شماره ای ثابت بوده و شما جهت پیگیری شکایات خود می توانید به آدرس ارائه شده مراجعه نمائید که در این مورد ، اگر خدائی نکرده مشکلی در درمان با زالوهای خریداری شده از این افراد پیش آید ، دست شما به جائی بند نیست .
 
۳- ادعای آموزش زالو درمانی
 
هنوز هیچ مرکز و یا شخصی بصورت قانونی در ایران وجو ندارد که بتواند زالو درمانی را به صورت قانونی ترویج نماید چه برسد به چند تا دانشجوی کامپیوتر که با ایجاد این سایت ، اقدام به کلاهبرداری و جعل عناوین دهن پرکن کرده اند .
 
۴- مرتبط کردن خود با پزشکان بزرگ آوازه طب سنتی
 
این اقدام در صورتی انجام می پذیرد که شما با یک تماس با دفتر و یا خود این پزشکان طب سنتی ، اظهار ناآگاهی کرده و وجود چنین ارتباطی را تکذین می کنند .
بیچاره آقای روازاده و ..... روحشون هم خبر نداره و این افراد رو تو خوابشون هم ندیدن
 
در آخر اظهار تاسف خود را از وجود چنین مراکزی که تمام تلاش خود را که می توانسته اند در راه خیر بردارند و نیت پاک داشته باشند ابراز می نمائیم و از مردم و خریداران و پزشکان شریف عاجزانه خواهشمندیم :
 
به خاطر چند تومان (حداکثر صد تومان) جان خود و بیماران را به خطر نینداخته و با خرید زالوی طبی و قانونی از مرکز معتبر ، به توسعه طب سنتی و در آخر سلامت جامعه بیشتر بیاندیشند .
 
با تقدیم احترام :
 
مدیریت شرکت
 

ضميمه سيب - پنجشنبه 22 دي 1390 - شماره 221

ضميمه سيب (ويژه‌نامه دانش و پزشكي) - پنجشنبه 22 دي 1390 - شماره 221

 

 

جهت دانلود کلیک کنید

سوختي از دل طبيعت

جام جم آنلاين: بتازگي محققان موفق شدند با ابداع روشي تازه با تركيب دي اكسيد كربن، آب و استفاده از انرژي خورشيد، گاز طبيعي توليد كنند.

 

امروزه با كاهش منابع سوخت‌هاي فسيلي و افزايش جمعيت زمين، بشر به نوعي با كمبود منابع انرژي دست به گريبان است. از طرفي آلودگي روزافزون ناشي از سوخت‌هاي فسيلي سلامت و آينده محيط‌زيست اين كره خاكي را تهديد مي‌كند.

به همين دلايل، استفاده از انرژي‌هاي ديگر بويژه انرژي‌هاي طبيعي مانند نورخورشيد بسيار مدنظر است و همه روزه بردامنه مصارف در اين حوزه افزوده مي‌شود، چرا كه به نظر مي‌رسد بشر براي تامين منابع انرژي آينده خود چاره ديگري جز استفاده از انرژي‌هاي پاك و طبيعي ندارد.

ادامه نوشته

تپش نبض حيات در نمك‌زارهاي ايران

جام جم آنلاين: هر روزه گونه‌هاي جديد ميكروبي شناخته مي‌شوند كه حاوي ژن‌هاي با ارزشي مربوط به حذف آلاينده‌هاي محيطي يا با خاصيت منحصربه‌فرد دارويي هستند و هركدام بالقوه مي‌توانند تاثير شگرفي روي ارتقاي زندگي جامعه بشري داشته باشند.

در دهه‌هاي اخير توجه به منابع زيستي در دنيا افزايش يافته اما به دليل نوپا بودن اين علم، هم اكنون يك درصد از ميكروارگانيسم‌هاي كره زمين شناخته شده است.

از آنجا كه شرايط زمين شناختي كشور ايران به‌گونه‌اي است كه همه دوران‌هاي مختلف زمين‌شناسي را مي‌توان در آن يافت بسيار محتمل به نظر مي‌رسد كه ايران بتواند منبع بسيار بزرگي براي يافتن گونه‌هاي جديد ميكروبي داراي توانمندي‌هاي بيو تكنولوژيك باشد به همين دليل اين منابع زيستي توجه بسياري از مسوولان و محققان داخلي و خارجي را به خود جلب كرده است،به طوري كه چندي پيش شاهد ثبت و شناسايي اولين ميكروارگانيسم متعلق به سومين قلمرو حيات (آركي) به نام ايران بوديم.

اهميت اين موضوع باعث شد تا گفت‌وگويي با سيدابوالحسن شاهزاده فاضلي، رييس مركز ملي ذخاير ژنتيكي و زيستي ايران به انجام برسانيم.

ميكرو ارگانيسم‌ها چه موجوداتي هستند و چه نقشي در زندگي انسان‌ دارند؟

در دنياي جانداران و موجودات زنده سه قلمرو شامل جانوران و گياهان، باكتري‌ها و آركي‌ها كه به عنوان قلمرو سوم حيات نام برده مي‌شود، وجود دارند. آركي‌ها، ميكروارگانيسم‌هايي هستند كه در شرايط سخت مانند حرارت خيلي زياد يا كم، شرايط خيلي شديد اسيدي يا قليايي و نمكزارها كه ساير موجودات زنده مانند باكتري‌ها يا گياهان قادر به حيات در آن نيستند، مي‌توانند زندگي كنند.

 به دست آوردن اين‌گونه موجودات در اين شرايط سخت، نشان‌دهنده اين است كه اين آركي‌ها داراي ژن‌هايي هستند كه توليد بعضي آنزيم‌ها را در آن شرايط براي آنان ميسر ساخته است، بنابراين همان‌گونه كه بشر از نسل‌هاي قبل ـ حدود 5 تا 6 هزار سال پيش ـ‌ توانست از گياهان و حيوانات در عرصه دامداري و كشاورزي استفاده كند و حيوانات وحشي را اهلي كند و از گوشت، شير و محصولاتشان استفاده كند، مي‌تواند از اين ميكروارگانيسم‌ها هم براي زندگي‌اش بهره بگيرد. هر كدام از اين ميكروارگانيسم‌ها شرايطي را براي كشت گياهان و حيات انسان فراهم كرده‌اند.

 مثلا از ميكروارگانيسمي كه توانسته در يك شرايط سخت حيات خودش را حفظ كند و آنزيم خاصي را توليد كند، ژن توليد آنزيم را شناسايي مي‌كنيم و در يك موجود ديگر بهره‌برداري مي‌كنيم يا با تكثير آن در محيط، مي‌توانيم آن آنزيم را تخليص كنيم.

ادامه نوشته

پيش‌بيني زلزله توسط وزغ‌ها

جام جم آنلاين: یكی از مشكلات بزرگ بشر با زلزله غیر از خرابی‌های ویران‌كننده‌اش این است كه به‌رغم تلاش‌های گسترده و قابل توجه بشر برای مقابله با آن، پیش‌بینی زلزله تقریبا غیرممكن است.

در صورتي كه با پیش‌بینی زلزله می‌توان جان هزاران انسان را از مرگ حتمی ‌نجات داد.

با وجود اين‌كه صدها سال است داستان‌ها و حكایات متعددی در مورد توانایی برخی حیوانات در مورد پیش‌بینی زلزله شنیده‌ایم، اما هنوز علم مدرن اصرار بر مطالعات زمین‌شناسی، صخره‌ها، گسل‌ها و دیگر موارد زمین‌شناسی دارد.

البته ممكن است با توجه به یافته‌های راشل گرانت از دانشگاه آزاد بریتانیا كه شواهدی مبنی بر قدرت پیش‌بینی زلزله توسط وزغ‌ها چند روز قبل از وقوع را كشف كرده، این رویه تغییر كند و نگاه‌ها از مبحث زمین‌شناسی به سمت زیست‌شناسی تغییر یابد.

تلاش‌ها و مطالعات تیمی‌ گرانت همراه سه نفر از محققان ناسا نشان می‌دهد كه این پیش‌بینی و ترك سریع محل زندگی ممكن است به خاطر تغییرات شیمیایی صورت گرفته در آب بركه محل زندگی وزغ‌ها باشد.

سال 2009، تنها چند روز پیش از وقوع زلزله‌ای ویرانگر، گرانت مطالعاتی روی وزغ‌های بركه‌ای در نزدیكی آكوئيلا در ایتالیا انجام مي‌داد. در روزهای قبل از وقوع زلزله، گرانت مشاهده كرد كه وزغ‌ها در حال ترك بركه هستند.

رفته‌رفته تعداد وزغ‌ها از چند صد عدد به صفر رسید و بعد ناگهان زمين لرزيد. گرانت مشاهداتش از این واقعه را در مجله تحقیقات محیطی و سلامت عمومی ‌به چاپ رساند.

این موضوع توجه فریدمان فروید، یكی از محققان ناسا را به خود جلب كرد. او مطالعاتی در رابطه با این‌كه هنگام به وجود آمدن زلزله چه اتفاقی برای سنگ‌ها و صخره‌هایی كه تحت فشار زیاد هستند می‌افتد انجام داده بود.

فروید پس از مطالعه مقاله گرانت طی تماسی با او به تحقیق روی علل ترك بركه توسط وزغ‌ها و نقشی كه ممكن بود سنگ‌های زیرزمینی تحت فشار در آنجا داشته باشند، مشغول شدند.

طی مطالعات آزمایشگاهی به این نتيجه رسیدند كه وقتی سنگ‌های زیرزمینی در نتیجه فرآیندهای ژئولوژیكی (زمین‌شناسی) تحت فشار قرار می‌گیرند ذرات بارداری آزاد می‌كنند.

این ذرات باردار بسرعت می‌توانند خود را به سطح زمین رسانده و آب بركه و مواد بیولوژیكی درون آن را تحت تاثیر قرار دهند.

در مورد بركه لاكوئیلا به نظر می‌رسد این ذرات پس از رسیدن به سطح آب و انجام واكنش‌های شیمیایی باعث تولید پراكسیدهیدروژن شده و وزغ‌ها را نسبت به این تغییر در محیط زندگیشان حساس ‌كرده باشند.

همچنین ممكن است واكنش یون‌ها با مواد آلی درون بركه باعث تولید تركیباتی تحریك‌كننده در آب بركه شود كه علاوه بر سمی‌ بودن، باعث برانگیختن خشم وزغ‌ها می‌شود.

برای اثبات این تئوری لازم است تا محققان زمان و مكان وقوع زلزله‌اي را تشخیص داده و قبل از وقوع آن تجهیزات پیشرفته آزمایشی خود را در محل نصب كنند كه این موضوع همان‌طور كه مي‌دانيد تقريبا غيرممكن است.

شاید در حال حاضر بهترین كار این باشد كه گوش به زنگ انتشار اخبار مربوط به ترك ناگهاني تالاب توسط وزغ‌ها باشيم.

دانشمندان فكر مي‌كنند ساكنان محلي اطراف تالاب‌ها بهترين رصدگران اين واقعه هستند و با آموزش صحيح آنها مي‌توان گام بزرگي در حل هميشگي مشكل پيش‌بيني زلزله برداشت.

ضميمه كليك - يكشنبه 18 دي 1390 - شماره 362

ضميمه كليك - يكشنبه 18 دي 1390 - شماره 362

 

 

جهت دانلود کلیک کنید

ضميمه سيب - پنجشنبه 15 دي 1390 - شماره 220

ضميمه سيب (ويژه‌نامه دانش و پزشكي) - پنجشنبه 15 دي 1390 - شماره 220

 

 

جهت دانلود کلیک کنید

غلبه چاي سبز بر سرطان

آنتي‌اكسيدان‌ها انواع خاصي از ويتامين‌ها، مواد معدني و آنزيم‌ها هستند كه بدن را در برابر بيماري‌ها و مشكلاتي از قبيل سرطان، بيماري‌هاي قلبي ـ عروقي، آرتروز و آب‌مرواريد محافظت مي‌كند.

اين مواد، سرعت اكسيداسيون چربي‌ها را كاهش مي‌دهند، آن را مهار مي‌كنند يا به تاخير مي‌اندازند ولي كيفيت يك محصول اكسيد شده را بهبود نمي‌بخشند.

آنتي‌اكسيدان‌ها، مواد ارزشمندي هستند كه در مقابل راديكال‌هاي آزاد ـ كه براي سلامتي مضر هستند ـ از بدن محافظت مي‌كنند.

اين مواد، راديكال‌هاي آزاد را قبل از اين‌كه بتوانند سلول‌هاي سالم را مورد حمله قرار دهند و موجب صدمات شوند، خنثي مي‌كنند. اين در حالي است كه بيشتر از 50 بيماري وجود دارد كه راديكال‌هاي آزاد در آنها نقش دارند.

ادامه نوشته

ضدسرفه‌های خانگی


زمانی که سرفه‌ها به اصطلاح خشک هستند بهترین راه حل این است که گلو را مرطوب نگه دارید تا سوزش آن تسکین پیدا کند.

سرفه‌

سرفه کردن نه تنها خودتان را اذیت می‌کند بلکه باعث آزار اطرافیانتان نیز می‌شود. برای همین وقتی سرما خورده‌اید و سرفه می‌کنید معمولاً به راحتی نمی‌توانید در مکان‌های عمومی به ویژه سینما، کنسرت و غیره حاضر شوید.

اما باید بدانید سرفه کردن مکانیسمی است که بدن از طریق آن خلط‌های گلو را دفع می‌کند. بنابراین اگر سرماخورده‌اید و گلویتان چرک کرده است جلوی سرفه کردن‌های خود را نگیرید.

اما زمانی که سرفه‌ها به اصطلاح خشک هستند بهترین راه حل این است که گلو را مرطوب نگه دارید تا سوزش آن تسکین پیدا کند. در این مقاله شما را با درمان‌هایی آشنا می‌کنیم که کاملاً طبیعی بوده و به راحتی در منزل قابل  تهیه و استفاده‌اند.

 

ادامه نوشته

خوراکی‌های فوق‌العاده برای آقایان

هندوانه

آیا می‌دانید امروزه محققان علم تغذیه ثابت کرده‌اند که می ‌توان با مواد غذایی به جنگ بیماری‌ها رفت؟

اگر بیمار هم نیستید، می ‌توانید با غذاهای سالم، حِفاظی محکم و قدرتمند به دور سلامتی خود بکشید تا از دست هر بیماری مصون باشید. می ‌توانید امتحان کنید. برای یافتن این حِفاظ محکم، راحت و خوشمزه، نمونه‌هایی از غذاهای سالم را برای آقایان ذکر می‌ کنیم:

هنداونه

مردان تا سن 55 سالگی بیش از زنان از بیماری فشار خون بالا رنج می ‌برند.

مطالعات حاکی از آن است که غذاهای سرشار از پتاسیم خطر ابتلا به بیماری فشارخون بالا و سکته مغزی را کاهش می‌ دهد. صحت این بررسی در پی‌ صدور مجوز اداره ی غذا و دارو، مبنی بر اینکه تولید ‌کنندگان می ‌توانند روی برچسب داروها مطالبی در ارتباط با غذاهای سرشار از پتاسیم و بیماری پر فشاری خون بنویسند، به اثبات رسیده است.

یک تکه ی بزرگ هندوانه نسبت به یک موز و یک فنجان آب پرتقال، حاوی پتاسیم بیشتری است (حدود 664 میلی‌ گرم). بنابراین از خوردن هندوانه به خصوص در فصل تابستان غافل نشوید و از طعم آن لذت ببرید.

سس گوجه فرنگی

سس گوجه ‌فرنگی

مردانی که به مقادیر زیاد گوجه ‌فرنگی، سس‌ گوجه‌ فرنگی یا مواد حاوی آن را مصرف می ‌کنند، خود را در برابر سرطان پروستات ایمن می‌ کنند. دانشمندان و محققان دانشگاه‌ هاروارد عادات غذایی بیش از 47 هزار مرد را مورد بررسی قرار دادند و دریافتند احتمال ابتلا به سرطان پروستات در مصرف کنندگان گوجه ‌فرنگی و سس آن، نسبت به عده‌ای که این کار را انجام نمی‌ دهند، حدود 35 درصد کمتر است.

دلیل این امر، وجود نوعی "کاروتینوئید" به نام "لیکوپن" است که در گوجه ‌فرنگی به وفور یافت می‌ شود.

اما آنچه دانشمندان را به تعجب وا می‌ دارد این است که چرا آب گوجه‌ فرنگی دارای چنین تأثیر بازدارنده‌ای نیست؟

متخصصان با بررسی‌های دیگر، دلیل این امر را مشخص کرده‌اند. برای جذب بهتر لیکوپن، گوجه ‌فرنگی باید با یک  نوع چربی پخته شود که در تهیه ی رب یا سس گوجه فرنگی، مقداری روغن به آن اضافه می کنند. بنابراین پزشکان مصرف رب یا سس گوجه ‌فرنگی را برای آقایان بیشتر توصیه می‌ کنند.

کنجد

 

کنجد

مصرف منظم روزانه ی کنجد، "روی" و مواد معدنی اصلی روزانه ‌ای را که برای عملکرد طبیعی دستگاه تولید مثل مردان با ارزش هستند، مهیا می ‌کند.

به نظر می ‌رسد که فقدان مواد غذایی می ‌تواند به کاهش تستوسترون(هورمون مردانه) منجر شود. دریافت "روی" کافی در رفع این مشکل موثر است که روزانه 11میلی‌ گرم روی برای مردان توصیه می ‌شود و مصرف بیش از 40 میلی‌ گرم آن خطرناک است.

در یک بررسی، به 22 مرد که میزان تستوسترون و اسپرم‌های آنها کم بود، توصیه‌ شد مدت 45 تا 50 روز، روزانه از "روی" استفاده نمایند. پس از این مدت تعداد اسپرم‌ها و میزان تستوسترون آنها به میزان قابل توجهی افزایش یافت.

می ‌توان جهت تأمین روی مورد نیاز بدن از سایر منابع غنی از روی نظیر گوشت، ماهی و آجیل نیز استفاده کرد.

بروکلی

بروکلی

اخیراً محققان دانشگاه‌ هاروارد دریافتند که مصرف سبزی‌هایی مثل کلم بروکلی از ابتلا به سرطان مثانه می ‌کاهد.

دانشمندان رژیم غذایی حدود 50 هزار مرد را مورد بررسی قراردادند و به این نتیجه رسیدند که احتمال ابتلای افرادی که هفته ‌ای پنج وعده یا بیشتر از این سبزی ‌ها مصرف می ‌کنند (طی ده سال)، نسبت به کسانی که این کار را انجام نمی ‌دهند، به میزان نصف کاهش می ‌یابد، ضمن اینکه بروکلی و سایر انواع کلم (به علت داشتن آنتی ‌اکسیدان فراوان) به عنوان بهترین غذاهای بازدارنده از بیماری‌ های دیگر هم تلقی می ‌شوند.

کره بادام زمینی

کره‌ بادام زمینی

اگر می‌ خواهید قلب سالمی داشته باشید، روی نان سوخاری صبح خود کره بادام ‌زمینی بمالید!

بیماری‌ های قلبی به‌ عنوان اصلی ‌ترین عامل مرگ و میر در زنان و مردان است، اما مردان در سنین پایین هم، قربانی آن می ‌شوند.

محققان دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا اثر کاهندگی کلسترول رژیم غذایی موسسه ی قلب آمریکا را با رژیم غذایی پرچربی که بر پایه ی بادام‌ زمینی بود مقایسه کردند. برنامه ی غذایی این موسسه شامل کربوهیدرات بیشتری بود.

رژیم بادام ‌زمینی علاوه بر کربوهیدرات، حاوی 36درصد چربی نیز بود. پس از 24 ساعت هر دو رژیم، کلسترول بد (LDL) را کاهش دادند. اما رژیم بادام ‌زمینی باعث کاهش تری گلیسیرید نیز شد و میزان کلسترول خوب (HDL) را کم نکرد.

دکتر "پنی کریس اترتون" نویسنده ی اصلی تحقیق در ایالت پنسیلوانیا می ‌گوید: "کره ‌بادام زمینی دارای چربی بیشتری است، اما این چربی که همان چربی غیراشباع تک ظرفیتی است، برای سلامتی شما مفید است".

اسکلرودرمی یک نوع بیماری روماتیسمی است


بیماری اسکلرودرمی (Scleroderma) یک بیماری بافت همبند است که شامل تغییرات در پوست، عروق خونی، عضلات و اعضای داخلی می باشد.


اسکلرودرمی

این یک بیماری خودایمنی می باشد. سیستم ایمنی بدن به اشتباه، به بافت های سالم بدن حمله کرده و آنها را از بین می برد.

 

علل اسکلرودرمی

در افراد مبتلا به این بیماری، ماده ای به نام کلاژن در پوست و دیگر اعضا ساخته و جمع می شود.

این بیماری معمولا در سنین 30 تا 50 سالگی دیده می شود. زنان بیشتر در معرض این بیماری قرار می گیرند.

برخی از افراد مبتلا، سابقه تماس با گرد و غبار سیلیس و کلراید پولی ونیل را دارند.

این بیماری توسط دیگر بیماری های خودایمنی دیگری مثل لوپوس، پخش و گسترش می یابد.

 

ادامه نوشته

واریس پا را حتما درمان کنید


واریس می تواند در هر قسمت بدن ایجاد شود، اما در قسمت های پایینی بدن متداول تر است.


واریس پا

سیاهرگ، یک رگ خونی است که خون را در تمام نقاط بدن حمل می کند. به طور طبیعی، این سیاهرگ ها کار خود را مانند یک دستگاه پمپ سالم و خوب روغنکاری شده انجام می دهند، اما گاهی اوقات این رگ ها، شکسته شده و جریان خون غیرعادی خواهد شد.

 

مطمئن هستم که اکثر ما کسانی را می شناسیم که در قسمت های پایین و قوزک پا دچار گشاد شدن و پیچیده شدن رگ های خونی هستند که واریس نام دارد.

 

واریس می تواند در هر قسمت بدن ایجاد شود، اما در قسمت های پایینی بدن متداول تر است.

 

علل واریساین سیاهرگ ها ممکن است به خاطر عوامل ژنتیکی به این صورت درآیند، اما این تنها دلیل آن نیست.

از عوامل مهم در بروز واریس می توان به بارداری و یا ایستادن های طولانی مدت اشاره کرد

چاقی نیز می تواند در این زمینه نقش داشته باشد. فشار ناشی از وزن اضافه نیز می تواند منجر به ایجاد واریس و شکسته شدن رگ های خونی شود.

 

ادامه نوشته

عکس روز

روي شكم نخوابيد

جام جم آنلاين: يك متخصص پزشكي ـ ورزشي استفاده از تشك نرم و خوابيدن روي شكم را از علل كمردرد عنوان كرد.

ادامه نوشته

ضميمه كليك - يكشنبه 11 دي 1390 - شماره 361

ضميمه كليك - يكشنبه 11 دي 1390 - شماره 361

 

جهت دانلود کلیک کنید

ضميمه سيب (ويژه‌نامه دانش و پزشكي) - پنجشنبه 8 دي 1390 - شماره 219

ضميمه سيب - پنجشنبه 8 دي 1390 - شماره 219

 

جهت دانلود کلیک کنید

موادي ‌كه ‌جانشين ‌گوشت مي‌شوند

برخي افراد به دلايل بسياري نمي‌توانند از گوشت‌ها بخصوص گوشت قرمز استفاده كنند، براي مثال افرادي كه به نقرس مبتلا هستند بايد تا حد امكان از مصرف گوشت قرمز خودداري كنند يا برخي افراد رژيم گياهخواري دارند و نمي‌خواهند از گوشت استفاده كنند، حتي گاهي كودكان بشدت از خوردن گوشت امتناع مي‌ورزند.

در اين مواقع نمي‌توان به سادگي از كنار برخي فوايد مصرف گوشت گذشت. براي مثال از آنجا كه كودكان در سنين رشد هستند و اين مرحله به هيچ عنوان در طول دوره زندگي تكرارپذير نيست، بايد به تغذيه در اين گروه سني اهميت ويژه‌اي داد. درست است كه مصرف بيش از اندازه گوشت‌ها باعث ايجاد عوارض و بيماري‌هاي مختلف مي‌شود، ولي اين به معني مضر يا بي‌فايده بودن مصرف گوشت نيست.

اگر شما در طول زندگي از سبزيجات زياد استفاده مي‌كنيد يا به دليل بوي زهم ماهي يا مرغ را دوست نداريد، بايد به دنبال جانشيني براي اين گوشت‌ها باشيد كه بتواند مواد مغذي مورد نياز بدن شما را به اندازه كافي تامين كند و مانع ايجاد آسيب‌هاي مختلف شود.

خواص منحصر به فرد گوشت

پروتئيني از نظر غذايي كامل محسوب مي‌شود كه اكثر اسيد‌هاي آمينه ضروري كه بدن خود نمي‌تواند بسازد، تامين كند و غذاهاي حيواني بهترين منابع تامين‌كننده اين اسيد‌هاي آمينه هستند. همان طور كه مي‌دانيد گوشت يك منبع غني پروتئيني است و ارزش غذايي بالايي دارد، بنابراين مصرف نكردن اين ماده غذايي براي مدت طولاني بدون استفاده از جايگزين‌هاي غذايي، ذخاير بدن را تهي مي‌كند و مي‌تواند صدمات جبران‌ناپذيري را به سلامت فرد وارد كند. گوشت و جانشين‌هاي آن در ساخت عضلات و بافت‌هاي بدن موثر است و منبع انرژي، ويتامين و مواد معدني نيز هستند.

براساس تحقيقات انجام شده رژيم غذايي سرشار از سبزي و ميوه تازه براي جلوگيري از بروز بسياري از بيماري‌ها ازجمله سرطان‌‌هاي دستگاه گوارش، مفيد و كارساز است و در بسياري از موارد فوايد بسياري دارد ولي مشكل اصلي اين است كه با حذف گوشت قرمز و سفيد، بسياري از افراد با كمبود مواد آلي و معدني موجود در گوشت كه بدن به آن نياز دارد، مواجه مي‌شوند. يكي از اين مواد ويتامين B12 است كه در خونسازي و عملكرد درست عصبي نقش مهمي دارد.

يكي از جنبه‌هاي منفي رژيم غذايي با سبزيجات، فقدان مواد مغذي است كه بايد به طور مرتب در رژيم روزانه از گوشت گاو يا ماهي يا مرغ دريافت شود. براي مثال امگا3-، اسيد چرب مفيد و خوبي است كه در سلامت قلب و عروق موثر است و از خوردن ماهي سالمون يا تيونا به دست مي‌آيد، به علاوه كمتر در مواد غذايي ديگري يافت مي‌شود. در اصل غذاهاي حيواني بخصوص گوشت‌هاي دريايي منبع سرشاري از اين ماده به حساب مي‌آيند. بايد توجه داشت كه پروتئين و آهن مورد نياز بدن بيشتر با مصرف گوشت گاو و مرغ تامين مي‌شود. خواص گوشت باعث مي‌شود نتوان براحتي آن را از رژيم غذايي حذف كرد. هيچ ماده غذايي به تنهايي نمي‌تواند از نظر محتوا با گوشت برابري كند ولي مي‌توان با شناخت خواص مواد مختلف، رژيم غذايي را به گونه‌اي تنظيم كرد كه با تركيبي از مواد مختلف بتوان نيازهاي مختلف بدن را تا حدي برطرف كرد به طوري كه حذف گوشت از رژيم غذايي منجر به آسيب جدي در بدن نشود.

جانشين‌هاي سالم و مغذي براي گوشت‌ها

با توجه به ارزش‌هاي بي‌بديل گوشت، براي اين كه افرادي كه قادر به مصرف گوشت نيستند نيز دچار بيماري و كمبود نشوند بايد تدبيري انديشيد. بهترين و ساده‌ترين روش در جلوگيري از اين مساله، اين است كه در رژيم غذايي اين افراد از موادي استفاده شود كه بخوبي بتواند مواد موجود در گوشت را تامين كنند.

ادامه نوشته

ابن‌هيثم؛ دانشمندي هم‌رده نيوتن

همه ما ایزاك نیوتن را به عنوان پدر علم امروزی اپتیك یا نورشناسی می‌شناسیم، ولی حقیقت چیز دیگری است. چراكه حداقل در مورد فیزیك نور، نیوتن روی شانه‌های دانشمندی ایستاده بود كه 700 سال قبل از او می‌زیست. این دانشمند كه حسن ابن‌هیثم نام دارد، در سال 344 هجری شمسی (965 میلادی) در كشور عراق امروزی به دنیا آمد و باید گفت بدون شك در جایگاه و مرتبه‌ای هم‌شأن نیوتن قرار دارد.

ابوعلی حسن مهندس اهوازی، معروف به ابن‌هیثم، از دانشمندان سرشناس ایرانی اهل خوزستان بود كه در شهر وهیشت‌ اردشیر (اهواز) اقامت داشت. وی درعلوم رياضی، حساب و هندسه، مثلثات، جبر، الابصار و...، استادی ماهر و صاحب ابتكار بود. ابن‌هیثم بزرگ‌ترین فیزیكدان مسلمان و نخستین دانشمند جهان است كه سرعت صوت را محاسبه كرد و در عین حال در زمینه ریاضیات، اخترشناسی و نورشناسی فعالیت داشت. از جمله تحقيقات جالب او، تحقيق درباره نور و انكسار، زاويه تابش و بازتابش آن است. ابن‌هيثم اولين كسي است كه دوربين جعبه‌اي يك سوراخه ساخت؛ (مدل اوليه دوربين عكاسي) و با آن به آزمايش نور پرداخت. در واقع سال‌ها قبل از این كه عكاسی اختراع شود اساس كار دوربین عكاسی توسط ابن‌هیثم اختراع شد و وي آن را برای مطالعه خورشیدگرفتگی به كار برده بود. این وسیله، طی جنگ‌های صلیبی به اروپا راه یافت. اتاقك تاریك، عبارت بود از جعبه یا اتاقكی كه فقط روی یكی از سطوح آن، روزنه‌ای ریز وجود داشت. عبور نور از این روزنه باعث می‌شد كه تصویری نسبتا واضح، اما به صورت وارونه در سطح مقابل آن تشكیل شود. این وسیله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و تمامی ‌نقاشان بخصوص نقاشان ایتالیایی قرن 16 از آن برای طراحی دقیق منظره‌ها و ملاحظه دورنمایی صحیح استفاده می‌كردند.

در واقع ابن‌هیثم همان روشی را انجام داد كه بعدها لئوناردو داوينچي نيز آن را به كار برد. يوهانس كپلر در اواخر قرن 16 ميلادي، موقعي3 كه قوانين فيزيكي گاليله را مورد بررسي قرار مي‌داد، متوجه شد كارهاي گاليله و قوانينش در سايه كشفيات حسن بن هيثم انجام گرفته است. اما كشف مهم‌تر این دانشمند كه نابغه زمان خود نام گرفته بود در علم نجوم بود. ابن‌هیثم ثابت كرد همه كرات سماوي، از خودشان اشعه نوري دارند و فقط كره ماه است كه روشنايي خود را از خورشيد دريافت مي‌كند و به این ترتیب نظريه 2 دانشمند بزرگ اهل اسكندريه يعني اقليدوس و بطلميوس را نقض كرد. چراكه این دو معتقد بودند شعاع‌ها از چشم خارج شده، به اجسام برخورد مي‌كنند و اين سبب ديدن اشيا مي‌شود.

ابن هيثم تشريح كرد كه اين ادعا غلط است و گفت: «شعاعي كه از چشم خارج مي‌شود سبب ديدن اجسام نمي‌شود، بلكه جسم مورد ديد است كه شعاعش به چشم مي‌تابد.»

چرا برخي در هر ‌شرايطي مي‌خوابند؟

 
شايد شما از آن دسته افرادي هستيد كه در هر محيط و وضعيتي براحتي مي‌توانيد بخوابيد يا اگر هم جز اين دسته نباشيد، بارها افرادي را در قطار، تاكسي يا اتوبوس ديده‌ايد كه براحتي در طول مسير خوابيده‌اند و صداي خروپف آنها از يك خواب راحت و عميق حكايت دارد.

علت اين‌كه اين دسته افراد براحتي در هر محيطي مي‌توانند بخوابند، اين است كه آنها داراي مقادير بيشتري از قطع‌كننده‌هاي فعاليت مغزي هستند كه به دوك‌هاي خوابي معروفند. با وجود تفاوت‌هايي كه هر كدام از ما درنوع محل خواب خود داريم، اما همه ما از يك الگوي مشخص در زمان خواب پيروي مي‌كنيم كه اين الگو شامل 2 مرحله است: يكي مرحله Non-Rem و ديگري مرحله Rem . مرحله Rem ـ Non با حركات آرام چشم همراه است. جالب است بدانيد كه در اين مرحله، فردي كه درخواب است، براحتي بيدار مي‌شود و افرادي كه در اين مرحله از خواب هستند، معتقدند كه به‌طور كامل آگاه و بيدار هستند. مرحله Rem شامل حركات سريع چشم است؛ رويا و خواب ديدن در اين مرحله رخ مي‌دهد و ضربان قلب و تنفس نامنظم است و در آن، بيدار كردن شخص نسبت به مرحله قبلي، مشكل‌تر است. از طرف ديگر، در بخش مركزي مغز منطقه وسيعي به نام تالاموس وجود دارد. وظيفه تالاموس، دريافت امواج حسي از محيط، تقويت آنها و سپس فرستادن به بخش‌هاي مختلف مغز است.

در زمان بيداري، تالاموس امواج تحريكي حسي از قبيل امواج شنوايي، بينايي، حسي و لامسه را از محيط دريافت، تقويت و ارسال مي‌كند. جالب است بدانيد اين كار در زمان خواب به صورت عكس انجام مي‌گيرد، به عبارتي، تالاموس به جاي تقويت اين امواج سبب تضعيف يا متوقف كردن آنها مي‌شود. در آزمايش‌هاي انجام شده، دوك‌هاي خواب، در ابتداي خواب، يعني در مرحله non rem روي دستگاه الكتروآنسفالوگراف ظاهر مي‌شود.

اين دستگاه براي اندازه‌گيري امواج مغزي به كار مي‌رود. تحقيقات اخير نشان داده است افرادي كه در هر شرايطي براحتي مي‌خوابند، تعداد دوك‌هاي خوابي ثبت شده از آنها روي اين دستگاه از ديگر افراد بيشتر است اما اين‌كه آيا مي‌توان تعداد اين دوك‌ها را افزايش داد يا نه، هنوز مشخص نشده است.

درد؛ ساده‌ترين علامت وجود بيماري است

 
درد، ساده‌ترين علامتي است كه فرد را متوجه وجود مشكل در يك ناحيه از بدنش مي‌كند. از ميان انواع و اقسام دردها، دردهاي ناشي از بيماري‌هاي پانكراتيت و آنمي، از جمله دردهاي شايعي هستند كه وجود اين بيماري‌ها را آشكار مي‌كنند.

پانكراتيت: مي‌گويند هر كس پانكراتيت را شناخته باشد، پزشكي را شناخته است. شيوع اين بيماري در جامعه 5 درصد و مرگ و مير آن حدود يك تا يك و نيم‌ درصد است. شايع‌ترين علت آن در ايالات متحده، الكل و در كشورهاي اروپايي، سنگ كيسه صفراست. عفونت ويروسي، داروها، علل متابوليك، بيماري‌هاي بافت همبند، انسداد توموري و وراثت، ديگر عوامل ايجاد اين بيماري هستند كه به دو شكل حاد و مزمن بروز مي‌كند.

دل درد، علامت شايع پانكراتيت حاد است و درد خفيف تا شديد همچون سوزش مداوم در ناحيه اپي‌گاستريك از نشانه‌هاي آن است. درد به ناحيه پهلوها و قفسه سينه انتشار پيدا نمي‌كند. بيماران اغلب ظاهري بيمار و عصبي دارند. آنان دچار تاكيكاردي (غيرطبيعي شدن ضربان قلب)‌ و هيپوتانسيون (كم فشاري خون)‌ هستند. تب خفيف هم اغلب در اين بيماران مشاهده مي‌شود.

درد بيمار با دراز كشيدن تشديد مي‌يابد و بيمار ترجيح مي‌دهد به حالت نشسته باشد و به سمت جلو خم شود. علاوه بر علائم فوق، بيماران دچار تهوع و استفراغ و بي‌اشتهايي هم مي‌شوند و امكان دارد، درد منتشر شكمي نيز داشته باشند. بيماري‌هاي مختلف بسياري مي‌توانند در تشخيص پانكراتيت اختلال ايجاد‌ كنند.

بيماري‌هايي چون زخم‌ معده پاره شده، كوله سيستيت حاد، انسداد روده، سنگ كليه، آنفاركتوس ميوكارد، آنفاركتوس مزانتريك، كتواسيدوزيس و پنوموني بعضي بيماري‌هاي بافت همبند همانند PAN، SLE و هرپس زوستر هم مي‌توانند از علائم پانكراتيت برخوردار باشند. اين مساله در طي درمان، ناتواني در تشخيص شدت بيماري و درمان نشدن كامل عوارض خارج از پانكراس بيماري را سبب خواهد شد.

پانكراتيت مزمن هم به دلايل مختلفي ازجمله مصرف الكل، سنگ كيسه صفرا، مصرف مداوم دارو، ضربه شكم، بيماري‌هاي وراثتي مانند كمبود آنتي‌تريپسين و سيستميك فيبروزيس، عفونت‌هاي ويروسي ناهنجاري‌هاي پانكراس و روده و هيپرليپيدميا پديد مي‌آيند. در اين بيماري اغلب دل‌درد وجود دارد كه تشديد و تضعيف مي‌شود، اما درد با مصرف الكل و غذاي چرب كاهش مي‌يابد.

دل‌درد شايع‌ترين علامت اين بيماران است كه از مقدار ضعيف تا متوسط مشاهده مي‌شود.

ادامه نوشته

گرماي زمين، انرژي مقرون به صرفه

 
بهره‌برداري اقتصادي از منابع زمين گرمايي مستلزم وجود برخي استانداردهاي دقيق در اين مناطق است.

از جمله اين‌كه اين مناطق بايد داراي منبع حرارتي مناسب و سيالات گرمابي با حرارت‌هاي كافي براي كاربردهاي مختلف باشند به اين معني كه حرارت بالاي 150 سانتي‌گراد براي توليد نيروي الكتريسيته، حرارت‌هاي خيلي پايين 40+ سانتي‌گراد براي گرم كردن فضاها، مصارف صنعتي و كشاورزي و.... به‌كار روند.

ضمن آن‌كه منابع حرارتي اين مناطق بايد قابل دسترسي و در عمق نسبتا كم يعني 3000 متر يا كمتر قرار داشته باشند.

و در عين حال منابع گرمايي بايد بزرگ و به حد كافي قابل نفوذ باشند تا آب يا بخار اجازه خروج دائم با نرخ زياد يا ذخيره شدن را داشته باشد.

همچنين براي بسياري از كاربردها اين منابع بايد داراي سنگ پوشش با قابليت نفوذ كم باشند تا مانع از جريان آب يا حرارت به سطح زمين شوند.

وجود آب كافي براي بهره‌برداري يا ذخيره‌سازي از معيارهاي ضروري بهره‌برداري طولاني از اين مناطق است.

و در نهايت سيالات زمين گرمايي بايد به طور نسبي فاقد مقادير زيادي مواد شيميايي و خورنده باشند.

قابليت انتقال سيالات زمين گرمايي كه معمولا كم است به درجه حرارت اوليه آن بستگي دارد. در جزيره ايسلند تاسيسات متعددي آب‌هاي 100 درجه سانتي گراد را به وسيله لوله‌ها تا فاصله 10 تا 20 كيلومتر انتقال مي‌دهند.

افزايش درجه حرارت در پوسته زمين با افزايش عمق هماهنگي ندارد به‌طوري كه اندازه‌گيري‌هاي به عمل آمده در چاهي كه روس‌ها در جزيره كولا (ازمناطق پايدار قاره‌اي است) حفر كردند، نشان داد در ژرفاي 7000 متري درجه حرارت 50 درجه سانتي‌گراد و در ژرفاي 10هزار متري درجه حرارت 100 درجه سانتي‌گراد است (يعني 10 درجه سانتي‌گراد به ازاي هر كيلومتر ژرفا). همچنين حفاري در ژرفاي 7 ـ 6 كيلومتري پوسته مناطق آتشفشاني به بخش‌هايي رسيده است كه داراي حرارت جوش هستند. برعكس، حفاري در سرزمين‌هاي آتشفشاني و ماگمايي و مناطق داراي چشمه‌هاي آب گرم و مناطق بالاي شيارهاي اقيانوسي حاكي از افزايش خيلي شديد درجه حرارت در ژرفاي نسبتا كم است. به طور نمونه درجه حرارت در مناطقي كه حفاري در ژرفاي 3 ـ 1 كيلومتري پوسته صورت گرفته است به 250 ـ 100 درجه سانتي‌گراد رسيده است. اين مناطق به عنوان منابع مهم انرژي مورد توجه قرار گرفته‌اند.

رشد مناسب برآيندي از ژنتيك و محيط

 
در نظر بسياري از افراد، بلند قد بودن يك صفت مطلوب محسوب مي‌شود، بخصوص والديني كه خود كوتاه قد هستند، پيوسته به دنبال راهي براي بلند قد شدن كودكانشان هستند. به طور كلي رشد قدي يك موضوع چند فاكتوري است، در حالي كه ميزان قد افراد بستگي به ژنتيك دارد و ژن‌هاي بسياري مانند ژن‌هاي توليدكننده هورمون رشد،‌ ژن‌هاي گيرنده‌هاي خارجي سلول‌ها براي هورمون رشد، ژن‌هاي تناسب استخواني، ژن‌هاي تنظيم زمان آزادسازي هورمون و ساير عوامل رشد در اين رابطه دخيل هستند.

عوامل محيطي شامل تغذيه در دوران بارداري، در معرض سيگار و الكل قرارگرفتن پيش از تولد، نوبت تولد (معمولا بچه‌هاي دوم بلندتر از بچه‌هاي اول هستند)‌ و وضعيت كلي سلامت و تغذيه در طول سال‌هاي رشد و خواب كافي (حداقل 10 ساعت در شب براي كودكان)‌ از جمله عواملي هستند كه باعث مي‌شوند افراد به حداكثر پتانسيل قدي خود برسند.

تغذيه كودكان در سنين مختلف رشد

از 6 ماهگي كودكان علاوه بر شير به تدريج نياز به غذاهاي ديگري براي رشد پيدا مي‌كنند. بهتر است قد و وزن كودكان از بدو تولد تا 3 سالگي به طور ماهانه و پس از آن به صورت سالانه اندازه‌گيري و اعداد ثبت شده روي نمودار رشد مشخص شود تا صدك‌هاي مربوط به رشد كودك به دست آيد و به اين ترتيب با كودكان همسن و سال مقايسه شود. به عنوان مثال در اين محدوده سني اگر كودك پسر شما در صدك شصتم قد باشد، از 40 درصد پسران همسن خود بلندتر است و اگر هم صدك قد و هم وزن پاييني داشته باشد، تنها به مفهوم اين است كه از حد متوسط پايين‌تر است و نه اين كه لزوما مشكل قدي دارند. كودكي كه يك يا 2 ماه به حد كافي وزن‌گيري نمي‌كند، ممكن است نياز به وعده‌هاي غذايي و كالري بيشتري داشته باشد. غذاهايي كه مي‌توانند به رشد كودكان كمك كنند عبارتند از گوشت، ماهي، محصولات لبني، حبوبات و غلات، مغزهاي گياهي و به طور كلي انواع غذاهايي كه پروتئين، آهن و روي بالايي دارند و نيز حاوي اسيدهاي چرب ضروري هستند. همچنين انواع سبزيجات مانند اسفناج و كلم، مواد مغذي مانند كلسيم، منيزيم و پتاسيم را براي رشد بيشتر قد در اختيار كودك مي‌گذارند.

گفتني است، غذاي پرچرب و فرآيندشده يا اسنك‌هاي قندي نمي‌توانند به تنهايي ويتامين‌ها، مواد معدني و ساير مواد مغذي را تامين كنند و ممكن است تنها باعث افزايش وزن كودك بدون رشد مناسب قدي ‌شوند.

در اين ميان، بيماري‌هاي سيستميك و اختلالاتي نيز وجود دارند كه مي‌توانند باعث كاهش رشد و كوتاهي قد شوند، به عنوان مثال اختلالات روده‌اي مانع از جذب كافي مواد مغذي و كاهش دريافت انرژي از غذا مي‌شوند و بنابراين مي‌توانند بر رشد كودك تاثير بگذارند. همچنين بيماري‌هاي كليوي، ريوي و قلبي نيز ممكن است منجر به كاهش رشد ناشي از دريافت ناكافي مواد مغذي يا تشكيل مواد زائد در بدن شوند. كودكان ديابتي هم در صورتي كه قند خونشان نزديك به حد نرمال نگه داشته نشود به اين مشكلات دچار مي‌شوند. همچنين كودكاني كه در معرض استرس‌هاي شديد يا ضربه‌هاي عاطفي قرار دارند نيز ممكن است دچار كندي رشد شوند. كودك پس از يك بيماري، نياز به دريافت غذاي بيشتري دارد تا مجددا افزايش وزن پيدا كند. در اين رابطه، دريافت ميزان كافي غذاهاي حاوي ويتامين A مانند تخم‌مرغ، سبزيجات سبزبرگ، محصولات لبني، جگر و ميوه‌هاي به رنگ زرد و نارنجي ضروري است و در صورت نياز مي‌توان هر 4 تا 6 ماه از مكمل‌هاي ويتامين A استفاده كرد. كودكان از بين 6 تا 12 سالگي با آهنگ يكنواخت 5/2 اينچ (35/6 سانتي‌متر)‌ در سال رشد مي‌كنند. بنابراين اگر كودك به طور ثابت در صدك شصتم قد قرار داشت و سپس به صدك چهلم تنزل پيدا كرد، ممكن است يك مشكل قدي داشته باشد. دختران به طور متوسط از سن 8 تا 13 سالگي شروع به بالغ شدن مي‌كنند و بين 10 تا 14 سالگي به يك جهش رشدي مي‌رسند و پس از اولين عادت ماهيانه، يك يا 2 اينچ بيشتر رشد مي‌كنند و پسران معمولا از 10 تا 13 سالگي شروع به بالغ شدن مي‌كنند و در 16 سالگي به قد بزرگسالي‌شان مي‌رسند. رشد معمولا بين 16 و 18 سالگي متوقف مي‌شود. تصويربرداري از دست يا زانو با اشعه ايكس به پزشك امكان مي‌دهد تكامل استخوان‌ها (سن استخواني)‌ را بررسي و برآورد كند تا مشخص شود چقدر از رشد بالقوه (پتانسيل رشد)‌ باقي مانده است.

اختلالات رشد را جدي بگيريد

ادامه نوشته

اعجاز شير مادر

 
شروع تغذيه با شير مادر ظرف يك ساعت اول تولد و تغذيه انحصاري با شير مادر در 6 ماه اول مي‌تواند جان بيش از يك ميليون نوزاد را حفظ كند.

مطابق آمارهاي موجود از 136 ميليون تولد نوزاد در سال، حدود 4 ميليون در طول ماه اول عمر مي‌ميرند كه حدود 98 درصد از آنها در كشورهاي كم‌توسعه و فقير متولد شده‌اند. اين در حالي است كه مطالعات اخير نشان مي‌دهد، اگر تمام مادران اين نوزادان ظرف يك ساعت اول تولد و منحصرا شيرخوارشان را تا 6 ماه با شير خود تغذيه كنند، جان يك ميليون، از 4 ميليون نوزاد، حفظ مي‌شود.

براي اولين‌بار محققان در منطقه روستايي غنا دريافتند نوزاداني كه تغذيه با شير مادر را در ساعت اول تولد شروع مي‌كنند، احتمال بقاي آنها در دوره نوزادي بيشتر از نوزاداني است كه شير مادر را به موقع شروع نمي‌كنند. در واقع نوزاداني كه تغذيه با شير مادر را پس از 24 ساعت اول تولد شروع مي‌كنند، احتمال مرگشان نسبت به نوزاداني كه شير مادر را ظرف ساعت اول شروع كرده‌اند 5‌/‌2 برابر بيشتر است.

همچنين در اين مطالعه مشخص شد، احتمال مرگ نوزاداني كه با غذاهاي جامد يا شيري به جز شير مادر در ماه اول تغذيه شده‌اند، به شيرخواراني كه منحصرا با شير مادر تغذيه مي‌شوند 4 برابر بيشتر است و در نهايت نتيجه‌گيري شده است، اگر تغذيه انحصاري با شير مادر از روز اول تولد شروع شود از 16 درصد مرگ نوزادان و اگر تغذيه انحصاري با شير مادر در ساعت اول تولد شروع شود، از 22 درصد مرگ آنها پيشگيري مي‌شود.

ساعت اول، ساعت استثنايي زندگي

وقتي بلافاصله بعد از تولد نوزادان سالم در تماس پوست به پوست با شكم و قفسه سينه مادر قرار مي‌گيرند، توانايي‌هاي قابل توجه خود را بروز مي‌دهند. اكثرا ضمن هوشيار بودن، عضلات گردن، شانه و ران آنها آنقدر قوي است كه مي‌توانند بخزند و با لمس ملايم مادر تحريك شوند، از روي شكم مادر، خود را به پستان‌هاي او برسانند و شروع به مكيدن پستان كنند. پس از رسيدن به پستان، اولين تماس ملايم دست نوزاد يا سر او با پستان مادر، سبب تحريك ترشح اكسي توسين در مادر مي‌شود. سپس نوزاد نوك پستان را بوييده و بالاخره در دهان مي‌گيرد و تغذيه را شروع مي‌كند. اين توالي وقايع براي بقاي نوزاد حائز اهميت است.

در اين ميان كاركنان بهداشتي ـ درماني به مادر كمك مي‌كنند تا نحوه بغل كردن، پستان گرفتن، روش صحيح تغذيه و ديگر مهارت‌هاي  مورد نياز را ياد بگيرد.

به طور كلي تماس پوست به پوست مادر و نوزاد پس از تولد و شروع تغذيه با شير مادر ظرف ساعت اول فوايد بسيار زيادي دارد. از جمله اين كه:

نوزاد آغوز را به عنوان اولين تغذيه دريافت مي‌كند كه مايع طلايي يا هديه زندگي ناميده مي‌شود. آغوز يا كلستروم نه‌تنها سرشار از مواد مغذي است، بلكه حاوي مواد ايمني‌بخش است كه به عنوان اولين واكسن نوزاد محسوب مي‌شود و او را در برابر بيماري‌ها محافظت و به تنظيم سيستم ايمني در حال تكامل نوزاد نيز كمك مي‌كند. همچنين آغوز حاوي فاكتورهاي رشد است كه به تكامل و عملكرد موثر روده نوزاد كمك مي‌كند. بعلاوه سبب جلوگيري از ورود عوامل بيماري‌زا و حساسيت‌زا به بدن نوزاد مي‌شود. آغوز سرشار از ويتامين A است كه به حفاظت از چشم‌ها و كاهش عفونت‌ها كمك مي‌كند، عمل دفع را در نوزاد تحريك و به خروج موادي كه سبب زردي نوزاد مي‌شوند، كمك مي‌كند. مقدار آغوز گرچه در ساعات اوليه كم است، ولي مي‌تواند نياز نوزاد را برطرف كند.

از طرف ديگر برقراري تماس پوست به پوست در ابتداي عمر تضميني براي تحريك غريزه عاطفي و دادن گرما و عشق و احساس امنيت و سبب ارتباط بيشتر مادر با نوزاد خواهد شد.

نوزاد توسط تماس پوست به پوست گرم مي‌شود و لمس او توسط مادر تحريك خوبي براي رشد و تكامل عصبي (Neurodevelopmental) است كه بويژه براي نوزادان كوچك و كم‌وزن هنگام تولد اهميت دارد. در چنين شرايطي نوزاد كاملا هوشيار است و با تنش و استرس كمتر، گريه كمتري داشته و آرام‌تر است و تنفس و ضربان قلب او پايدارتر و ميزان قند خون وي نيز بالاتر است.

نوزاد ابتدا در معرض باكتري‌هاي بدن مادر كه اكثرا براي او مضر نيستند، قرار مي‌گيرد و با عوامل ايمني موجود در شير مادر حفاظت مي‌شود. باكتري‌هاي بدن مادر جايگزين باكتري‌هاي روده و پوست نوزاد مي‌شود و با باكتري‌هاي مضرتر كاركنان بهداشتي و محيط رقابت مي‌كند و لذا از بروز عفونت‌هاي ناشي از آنها پيشگيري مي‌كند.

ادامه نوشته

عضوي كه هميشه فعال است

قلب از جمله اعضاي حياتي بدن است كه در حفظ و تداوم حيات انسان نقش بسيار مهمي ايفا مي‌كند. ممكن است درباره اين كه قلبتان چطور كار مي‌كند يا چه كاري براي حفظ حيات شما انجام مي‌دهد اطلاعاتي نداشته باشيد، اما فقط كافي است بدانيد بدون وجود ضربان دائمي قلب، ديگر زنده نخواهيد بود.

اندازه قلب‌تان تقريبا به بزرگي مشت گره شده شماست و وزن آن نيز حدود 198 تا 425 گرم متغير است. قلب مانند يك پمپ كار مي‌كند تا خون را در شبكه‌اي از رگ‌ها كه در امتداد هم قرار گرفته‌اند انتقال دهد. پس از گذشت 16 تا 19 روز از شروع زندگي جنيني، قلب‌ جنين شكل مي‌گيرد و پيش از اين كه قلب جنين به شكل اصلي آن در آيد، دچار تغييرات جالب توجهي مي‌شود.

قلب جنين در ابتدا مانند قلب يك ماهي قرمز و تنها متشكل از يك لوله بسيار كوچك است. با رشد جنين، ساختار قلب متحول مي‌شود و پس از مدتي به شكل نعل اسب در مي‌آيد. پس از مدتي به يك ساختار دو حفره‌اي شبيه به قلب قورباغه تغيير مي‌كند. با گذشت زمان حفره جديدي در قلب شكل مي‌گيرد. در اين زمان قلب جنين شبيه به ساختار قلب مار است و در پايان با تشكيل حفره چهارم ساختار قلب جنين تكميل مي‌شود. در بيست و دومين روز از آغاز بارداري، قلب شروع به تپيدن مي‌كند و از حدود هفته چهارم بارداري قلب مي‌تواند خون را در بدن به گردش در آورد.

تصور مي‌شود قلب در سمت چپ قفسه سينه قرار دارد، اما حقيقت اين است كه قلب در وسط قفسه سينه و در پشت استخوان جناغ سينه قرار گرفته است، اما چرا شما احساس مي‌كنيد قلب در قسمت سمت چپ قفسه سينه قرار دارد. در حقيقت قسمت چپ قلب مسووليت خون‌رساني به دورترين قسمت‌هاي بدن را بر عهده دارد و قسمت راست قلب، خون مورد نياز ريه‌ها را تامين مي‌كند و از آنجا كه ريه‌ها در مجاورت قلب قرار دارند، لازم نيست قلب با نيروي بسيار زيادي خون را وارد ريه كند، چراكه در اين صورت به آن آسيب مي‌رساند.

با توجه به اين كه شدت ضربان قلب در سمت چپ قلب بيشتر است، احساس مي‌كنيم قلب در سمت چپ قفسه سينه قرار دارد. قلب شما در هر دقيقه بيش از 60 بار، در هر روز بيش از 100 هزار بار و در دوره متوسط زندگي هر فرد بيش از 3 ميليارد بار مي‌زند. بيماري‌هاي قلبي در سطح دنيا بزرگ‌ترين عامل مرگ و مير انسان‌ها هستند.

تب، واكنش طبيعي بدن در برابر عوامل بيماريزا

تب و افزايش دماي بدن به دليل ايجاد عفونت است. اگر در بدن به هر علتي عفونتي ايجاد شود، مواد شيميايي تب‌زا وارد جريان خون مي‌شوند. اين مواد تب‌زا در مسير حركت خود وارد هيپوتالاموس مغز مي‌شوند كه در تنظيم دماي بدن نقش بسيار مهمي را ايفا مي‌كند. وقتي مواد تب‌زا به گيرنده‌هاي خاصي كه در هيپوتالاموس قرار دارند متصل شوند، دماي بدن افزايش پيدا مي‌كند. اينترلوكين از جمله مواد شيميايي تب‌زاست.

 اين ماده توسط گلبول‌هاي سفيد خوني موسوم به ماكروفاژها ـ كه از جمله گلبول‌هاي سفيد خوني هستند و سلول‌هاي بيگانه را هدف قرار مي‌دهند ـ توليد مي‌شود. ماكروفاژ‌ها در واكنش به تماس با برخي انواع باكتري‌ها و ويروس‌ها كه در بدن عفونت ايجاد مي‌كنند مواد شيميايي از جمله اينترلوكين توليد مي‌كنند.

اين گروه از مواد شيميايي انجام وظايف متعددي را به عهده دارند. يكي از مهم‌ترين وظايف آنها ارسال علائم به انواع ديگر گلبول‌هاي سفيد خوني موسوم به سلول‌هاي T شكل ياري‌رسان براي درخواست كمك در مواجهه با باكتري‌ها و ويروس‌هاي بيماريزاست. به نظر مي‌رسد هدف اصلي از افزايش ناگهاني دماي بدن هنگام ابتلا به بيماري‌‌هاي عفوني، تامين دماي كافي براي از بين بردن باكتري‌ها و ويروس‌هاي بيماريزايي باشد كه از حساسيت بسيار زيادي در مقابل تغييرات دما برخوردار هستند. يكي از مسائلي كه امروزه مورد ترديد قرار گرفته اين است كه اگر تب واكنش دفاعي بدن براي مبارزه با عوامل بيماريزاست، بنابراين استفاده از راهكارهاي مختلف براي كاهش تب مي‌تواند تهديدي عليه سلامت بدن محسوب شود.

براي مثال آسپيرين از جمله داروهاي موثري است كه خيلي سريع تب را كاهش مي‌دهد، اما اگر تب و افزايش دماي بدن راهكاري براي مقابله با عفونت‌ ايجاد شده در بدن باشد در اين صورت پايين آوردن دماي بدن به كمك داروهاي تب‌بر نه‌تنها كمكي به حفظ سلامت ما نمي‌كند، بلكه مي‌تواند تهديدي عليه سلامت فرد باشد.

از سوي ديگر افراد زيادي نيز بر اثر تب زياد جان خود را از دست مي‌دهند و باور جامعه پزشكي بر اين است كه كاهش دماي بدن در چنين شرايطي لازم و ضروري است، چون افزايش غيرعادي دماي بدن مي‌تواند پيامدهاي ناگواري را براي فرد به همراه داشته باشد. به همين دليل هم از آنجا كه تب از مهم‌ترين علائمي است كه از وجود عامل بيماريزا، در بدن خبر مي‌دهد، در كنار تلاش براي كاهش آن بايد به فكر درمان عامل اصلي بروز آن باشيم.

پيوند طبيعت با شهر

بيتوريا گاستيز، پايتخت سبز اروپا
 
جام جم آنلاين: امروزه از هر پنج نفر اروپايي حداقل چهار نفرشان در شهرهاي كوچك و بزرگ زندگي مي‌كنند.

شهرها اغلب با چالش‌هاي زيست‌محيطي فراواني مواجه هستند كه باعث شده متخصصان تمام تلاش خود را براي حل آنها به كار گيرند.

تعهد و نوآوري شاخصه‌هايي مهم براي حل اين چالش‌ها هستند. ايده اعطاي جايزه‌اي تحت عنوان «پايتخت سبز اروپا» به منظور ترويج و ارزشگذاري هر چه بيشتر چنين تلاش‌هايي است.

كميسيون اروپا كه نقش قوه مجريه را در اتحاديه اروپا ايفا مي‌نمايد، مدت‌هاست متوجه اهميت نقش دولت‌هاي محلي در بهبود مسائل زيست‌محيطي شده است.

به همين مناسبت اين كميسيون تصميم گرفته كه جايزه‌اي براي تشويق و حمايت از چنين تلاش‌هايي در نظر بگيرد.

از مزاياي اين طرح مي‌توان به تبادل تجارب مثبت در ميان ساير شهرهاي اروپايي و تلاش بيشتر براي حفاظت از محيط ‌زيست اشاره كرد.

شهرهايي كه براي اين جايزه كانديدا مي‌شوند، بر مبناي يك فهرست كامل از معيارهاي زيست‌ محيطي ارزيابي مي‌شوند.

معيارهايي كه به آنها پرداخته شده عبارتند از ارائه راه‌حل براي مساله گرمايش جهاني، حمل و نقل، مناطق سبز شهري، ارائه برنامه‌هاي صحيح و منطبق با اصول توسعه پايدار، سنجش كيفيت جوي در مقياس محلي، آلودگي صوتي، بازيافت و رسيدگي به مساله پسماندها، مصرف آب، تصفيه آب‌هاي مناطق مسكوني و عملكرد زيست‌محيطي شهرداري‌ها.

با گذشت دو دوره از اين طرح شهرهاي استكهلم (سوئد)، هامبورگ (آلمان)، بيتوريا گاستيز (اسپانيا) و نانت (فرانسه) به ترتيب جوايز طرح «پايتخت سبز اروپا» را دريافت كردند.

شهر بيتوريا گاستيز برنده جايزه شهر سبز سال 2012 اروپا

شهر بيتوريا گاستيز دومين شهر پرجمعيت ناحيه خودمختار باسك كه سال 1181 ميلادي ساخته شد، در شمال كشور اسپانيا واقع است.

اين شهر مركز استان «آلاوا» است و حدود 240 هزار نفر در آن زندگي مي‌كنند.

بيتوريا توانسته عنوان «پايتخت سبز اروپا» را در سال 2012 به خود اختصاص دهد. جايزه توسط نماينده گروه محيط‌ زيست كميسيون اروپا در يك مراسم ويژه در استكهلم به شهردار شهر بيتوريا تفويض شد.

شهردار شهر در پاسخ به اين سوال كه بيتوريا چگونه توانسته تا به اين اندازه رشد كند كه اروپا از آن به عنوان الگوي توسعه پايدار خود در سال 2012 ياد مي‌كند، گفت: «اين كار، كار امروز و ديروز نيست.

كاري است كه از 30 سال پيش آغاز شده است. مسووليتي است كه با مشاركت شهروندان امكان‌پذير شده است. بخش‌هاي مختلف دست به دست هم داده‌اند و با هم از اصولي مشترك پيروي كرده‌اند.

به عنوان مثال همان‌طور كه مي‌دانيد موضوع حمل و نقل در اسپانيا از اهميت بسزايي برخوردار است، يك سال است خطوط اتوبوسراني شهري به كلي دگرگون شده‌اند. اين مردم بوده‌اند كه همكاري كرده‌اند تا چنين طرح‌هايي به هدف برسند.»

وي از اعمال تغييرات در زمينه مصرف آب، بازيافت پسماندهاي شهري، ايجاد كمربند سبز و پارك‌هاي شهري به عنوان مهم‌ترين بخش كار ياد كرد.

ادامه نوشته

ضميمه كليك - يكشنبه 4 دي 1390 - شماره 360

ضميمه كليك - يكشنبه 4 دي 1390 - شماره 360

 

 

جهت دانلود کلیک کنید

مراقب كبدتان باشيد

جام جم آنلاين: فعاليت مناسب و سالم كبد براي زنده ماندن انسان امري حياتي است، چون كبد يكي از مهم‌ترين وظايف يعني خارج كردن سموم از بدن را بر عهده دارد.
 

 علاوه بر دفع سموم، كبد همچنين به بدن ما امكان مي‌دهد كه مواد مغذي و حياتي را از غذاهايي كه مي‌خوريم، جذب كند. با توجه به اين وظايف مهم، مراقبت از كبد ضروري و بسيار حائز اهميت است.

در اين نوشتار چند توصيه مهم و اثرگذار مطرح شده كه به فعاليت مناسب كبد و همچنين پيشگيري از بيماري و نارسايي كبد كمك مي‌كند.

ـ‌ حتما وزن خود را كنترل كنيد،  چون چاقي و اضافه وزن از عوامل مهم بروز بيماري كبد چرب  است.

ـ حتما واكسن‌هاي مربوط به بيماري‌هاي مختلفي را كه روي كبد تاثير مي‌گذارند، تزريق كنيد. واكسن‌هاي موجود براي اين منظور شامل هپاتيت A و B هستند. اين واكسن‌ها براي اكثر مردم در دسترس هستند؛ اما تزريق آنها براي افرادي كه سيستم ايمني بدن آنها به دلايل مختلف ضعيف شده، ضروري است.

ـ‌ از عوارض داروهايي كه مصرف مي‌كنيد حتما مطلع شويد. برخي داروها مثل استامينوفن اگر به طور صحيح استفاده نشوند سطح سموم موجود در كبد را افزايش مي‌دهند.

 به گفته كارشناسان كلينيك كليولند، مصرف بيش از حد استامينوفن مهم‌ترين عامل نارسايي شديد كبدي است؛ بنابراين قبل از مصرف هر دارويي حتي داروهاي غيرنسخه‌اي (OTC) با پزشك مشورت كنيد.

ـ‌ روابط جنسي نامشروع و كنترل نشده از عوامل جدي ابتلا به هپاتيت B و C هستند كه در نهايت كبد را مورد حمله قرار مي‌دهند. ويروس هپاتيت وارد سلول‌هاي كبدي مي‌شود و در آنجا تكثير مي‌كند.

ـ‌ از سموم استنشاقي پرهيز كنيد. كبد مواد سمي را از بدن خارج مي‌كند به همين ترتيب تماس زياد با اين مواد مي‌تواند فعاليت كبد را مختل كرده و كاهش دهد. براي حفاظت از كبد از قرار دادن آفت‌كش‌ها و ساير مواد شيميايي سمي به طور مستقيم روي پوست جدا خودداري كنيد. هنگام استفاده از اسپري‌هاي شيميايي بايد از ناحيه‌اي استفاده كنيد كه هوا به خوبي تهويه شود و ماسك صورت را نيز فراموش نكنيد.(ايسنا)

چيزي به‌خاطر‌ ندارم!

تغذيه ناسالم ، زندگي يكنواخت و رژيم هاي سخت، گاهي به فراموشي و كاهش قدرت حافظه منجر مي‌شود
 
جام جم آنلاين: همه افراد ممكن است در مقطعي از زندگي خود گاهي دچار فراموشي شوند يا احساس كنند كه كاملا گيج شده‌اند و قادر نيستند از ذهن خود بدرستي استفاده كنند. مثلا شماره تلفن دوست نزديكشان را فراموش مي‌كنند يا تاريخ تولد همسرشان را از ياد مي‌برند يا حتي ممكن است نام خيابان محل سكونت خود را نيز فراموش كنند. همه اين موارد را تحت عنوان فراموشي ذكر مي‌‌كنيم.
 

 

هرچند كه در واقع همه اين فراموشي‌ها منشأ يكساني ندارند. در علم پزشكي فراموشي به مواردي اطلاق مي‌شود كه فرد با وجود داشتن انگيزه و ميل به يادگيري و نيز داشتن تمركز، قادر به حفظ مطالب و يادآوري آنها نباشد. البته توجه به اين نكته ضروري‌ است كه مقداري اختلال در يادآوري مطالب گذشته به طور طبيعي در همه انسان‌ها وجود دارد. در فراموشي مرحله اول حافظه يعني درك سالم است و مراحل دوم و سوم يعني حفظ و يادآوري دچار مشكل است.

ما گاهي موضوعي را به خاطر نمي‌آوريم، چون هنگام روي دادن آن توجه و تمركز لازم را نداشته‌ايم. اين حالت را بهتر است حواس‌پرتي بناميم كه به طور طبيعي در افراد سالم ديده مي‌شود. گاهي نيز فرد، مطلبي را به طور سطحي و بدون توجه به روابط بين اجزاي آن به خاطر سپرده كه در واقع همان يادگيري طوطي‌وار است. در اين حالت يادآوري مشكل است، اما در صورتي كه به فرد يادآوري شود مطلب به خاطر آورده مي‌شود. برخي فراموشي‌ها در افراد سالم جنبه فعال دارد يعني دستگاه عصبي، انرژي صرف مي‌كند تا موضوعي كه جنبه ناخوشايند دارد به ذهن فرد نرسد تا او از اضطراب در امان بماند. اين امر ناشي از تمايل ناخودآگاه فرد براي فراموش كردن موضوعي است كه در واقع نمي‌خواهد انجام دهد. براي نمونه فراموش كردن تاريخ امتحاني كه براي آن آمادگي ندارد. گاهي اوقات فراموشي يا گيجي كه عارض مي‌شود، ناشي از مشغوليت‌هاي ذهني فراوان است. بديهي است كه در اين موارد جاي نگراني وجود ندارد.

در حقيقت آنچه‌ فراموشي را به صورت يك بيماري مطرح مي‌كند كاهش توانايي فكري به طور ناگهاني يا به مدت زياد است. اگر فراموشي در فرد، ظرف چند روز يا چند ماه باعث شود كه در زندگي طبيعي فرد اختلالي ايجاد شود، بايد به دنبال يك بيماري زمينه‌اي كه عامل ايجاد اين مشكل بوده است، بگرديم.

عوامل فراموشي

كارآيي و دقت حافظه بستگي به اوضاع و شرايطي دارد كه از آن استفاده مي‌كنيم، اما عواملي وجود دارند كه مانع انجام اولين مرحله حافظه كه بسيار مهم است بشود و شامل عوامل زير هستند:

اطلاعات اضافي: اگر در يك زمان با اطلاعات بسيار زيادي مواجه شويد، ممكن است بعدا يادآوري بيشتر آنها مشكل باشد. مثلا افرادي كه خيلي گرفتار هستند اغلب مطالب را بسادگي فراموش مي‌كنند، چرا كه آنها مطالب زيادي در ذهنشان دارند.

اضافه بار اطلاعات: ملاقات افراد جديد، شنيدن اسامي آنها و گوش دادن به صحبت‌هايشان بيش از حدي است كه در ذهن جا بگيرد و باعث ‌شود مطالب كمتري به ياد آورده شود.

حالت ذهن: تقريبا به دلايل مشابهي، افرادي كه مضطرب يا افسرده هستند اغلب احساس مي‌كنند كه عملكرد حافظه آنها دچار نقصان شده است و آنها به واسطه افكار و احساسات دروني خود دچار حواس‌پرتي ‌شده و آنقدر گرفتار آنها مي‌شوند كه توجه كافي به اطلاعات جديد نمي‌كنند.

بيماري: بيماري‌هاي جسمي نيز‌ مخصوصا در افراد مسن مي‌تواند اثر زيانباري بر عملكرد رواني شخص داشته باشد. مثلا افرادي كه دچار بيماري مزمني از قبيل بيماري قلبي يا ديابت هستند ممكن است دريابند كه تفكر و حافظه آنها مانند قبل نيست.

ادامه نوشته

تبديل جوجه به دايناسور

جام جم آنلاين: گروهی از محققان بر روی پروژه ای متمرکز شده اند که در نهایت منجر به تبدیل شدن یک جوجه به دایناسور خواهد شد.
 

 

هدف از اجرای این پروژه احیای دوباره بخش هایی از بدن دایناسورها از قبیل دم، دندان ها و دست های دایناسورها است، برای این کار قرار است پروتئین های تنظیم کننده در بدن پرندگان مدرن دچار تغییراتی شود.

به گفته «جک هورنر» دیرینه شناس موزه «روکیس» پرنده ها همان دایناسورها هستند و در واقع در این پروژه قرار است از دایناسورهای مدرن، دایناسورهای دیگری ساخته شوند.

تنها دلیل استفاده از جوجه ها در پروژه این است که توالی ژنوم جوجه به دست آمده است و تاکنون مطالعات بسیار دقیق و کاملی بر روی جوجه ها انجام گرفته است.

انتشار این خبر با انتشار کتاب جدید هورنر، «چگونه باید یک دایناسور ساخت: انقراض نباید همیشگی باشد» همزمان بوده است.

«هورنر» در حال حاضر به همراه محققان دانشگاه «مک گیل» در مونترال پیشرفت هایی در این پروژه داشته اند.

محققان دانشگاه «مک گیل» در حال تجزیه و تحلیل ژن های عامل رشد دم در جوجه ها بوده و در حال مطالعه بر روی شیوه های ایجاد تغییر در جنین جوجه ها هستند به شکلی که بتوان دایناسور خفته درون آنها را بیدار کرد.

با وجود اینکه هورپر اطلاعات دقیقی از جزئیات مطالعات خود ارائه نکرده و از گفتن مرحله ای از تحقیقات که در حال تکمیل است خودداری کرده، هدف خود را از اجرای چنین پروژه ای جلب توجه عمومی نسبت به علم اعلام کرده و می گوید در اختیار داشتن چنین نمونه هایی از دایناسورها بسیار بهتر از نمایش داده اسلایدهای تصویری است.(مهر)

بهتــرین حـالت نشـستــن روی صــندلـی و زمیــن

شستن صحیح کمترین فشار را روی ستون فقرات وارد می کند. ستون فقرات، مهم ترین بخش در حفظ سلامتی و ایستایی بدن، فرم طبیعی خود را حفظ کرده و در نتیجه مشکلات کمردرد و دردهای عضلانی کاهش می یابد.

نتایج قرارگیری صحیح بدن به شرح زیر است.

در یک وضعیت صحیح هنگام نشستن، ایستادن و خوابیدن، کمترین فشار روی عضلات پشتیبان و رباط های بدن شما بوجود خواهد آمد، در نتیجه ستون فقرات شما در حالت استراحت و خنثی قرار می گیرد.

عملکرد دستگاه عصبی شما بهبود می یابد.

دستگاه گوارش، تنفس، عضلات، رباط ها و استخوان های بدن در دراز مدت سلامت خود را حفظ کرده و از سایش و تحلیل نابه هنجار مفاصل و التهاب آنها جلوگیری می کند.

وضعیت قرارگیری صحیح استخوان ها و مفاصل، کارایی عضلات را به حداکثر می رسانند.

ستون فقرات، مهم ترین بخش در حفظ سلامتی و ایستایی بدن، فرم طبیعی خود را حفظ کرده و در نتیجه مشکلات کمردرد و دردهای عضلانی کاهش می یابد.

استفاده درست از عضلات بدن، انرژی مصرفی بدن را کاهش و از خستگی آنها جلوگیری می کند، در نهایت برای حفظ ظاهر شما هم بسیار موثر است.

سعی نکنید بیش از نیم ساعت به یک حالت بنشینید. هر از چند گاهی برخاسته، راه بروید و یا چند حرکت کششی انجام بدهید

نشستن صحیح روی صندلی

 

نستن روی صندلی


صاف و راست بنشینید. کمر راست و شانه ها به عقب باشد. پایین تنه باید با پشتی صندلی در تماس باشد. سه قوس طبیعی بدن باید حین نشستن حفظ شوند.

استفاده از یک تکیه گاه مانند بالشتک کوچک در ناحیه کمر سودمند است. در صورت نبود بالشتک، با قرار دادن دو دست خود روی هم در پشت کمر به رفع خستگی آن کمک کنید.

وزن بدن را به طور مساوی روی دو سمت نشیمنگاه خود توزیع کنید. زانوها باید هم سطح نشیمنگاه و یا کمی بالاتر از آن قرار گیرند. برای این کار می توانید از یک زیر پایی یا چهارپایه کوتاه استفاده کنید. هرگز پاها را روی هم نیندازید، زیرا برای زانو ها مضر است.

سعی نکنید بیش از نیم ساعت به یک حالت بنشینید. هر از چند گاهی برخاسته، راه بروید و یا چند حرکت کششی انجام بدهید.

هنگام برخاستن از روی صندلی، به سمت جلو صندلی حرکت کرده و با صاف کردن پاها برخیزید.

از خم شدن به جلو از ناحیه کمر بپرهیزید.

از خم کردن گردن به طرفین تا حد امکان خودداری کنید و به جای این کار، تمام بدن خود را به سمت دلخواه بچرخانید.

ادامه نوشته

سفر براي درمان

كشورهاي زيادي گردشگري پزشكي را جزء اولويت‌هاي اين صنعت قرار داده‌اند

امروزه به گردشگري و سفر نمي‌توان با ديدگاه‌هاي سنتي كه سفر را مساله‌اي غيرضروري قلمداد مي‌كرد، نگريست. حالا از گردشگري ‌به‌عنوان صنعتي با‌اهميت ياد مي‌شود كه شاخه‌هاي گوناگون دارد و فعاليت در هر يك از اين شاخه‌ها نيازمند تخصص و آگاهي فراوان است. يكي از اين شاخه‌ها گردشگري پزشكي است كه از آن به عنوان گردشگري سلامت نيز ياد مي‌شود.

اصلي‌ترين عامل به وجود آورنده گردشگري پزشكي را مي‌توان اختلاف سطح علمي ـ پزشكي كشورها در درجه نخست و پس از آن اختلاف قيمت و امكانات ارائه شده به بيماران دانست. از اين گذشته امروزه برخي از كشورهاي جهان با پيشرفت در يك شاخه خاص پزشكي داراي شهرت در اين حيطه شده و طبيعي است كه با استقبال بيماران سراسر دنيا و تمركز شاخه‌هاي مختلف پزشكي بر آن، رفته رفته تجربه كساني كه در اين حوزه خاص فعاليت مي‌كنند، بيشتر شده و خود عامل ديگري براي تشويق بيماران به انتخاب امكانات و تجربه بالاتر شده است.

براساس آمارهاي بين‌المللي بيش از 50 كشور دنيا گردشگري پزشكي را به عنوان يك صنعت درآمدزا و در كنار آن محرك پيشرفت‌هاي علمي حوزه سلامت كشورشان پذيرفته‌اند و به صورت جدي و با اعمال سياست‌هاي تشويقي آن را دنبال مي‌كنند.

دلايل‌‌ سفرهاي خاص

دلايل گوناگوني وجود دارد كه مي‌‌تواند فرد را مجاب به سفر به قصد درمان كند، از آن جمله مي‌توان به قيمت‌هاي بالا، زمان طولاني انتظار براي دريافت خدمات پزشكي مناسب، سهولت و امكان سفر بدون دردسر، تفاوت استانداردها و سطح تكنولوژي اشاره كرد. البته بايد پذيرفت كه در اين بين تفاوت قيمت‌ها و خدمات پزشكي، نقش پر‌رنگ‌تري بازي مي‌كند. براي نمونه عمل جراحي پيوند كبد در كشور آمريكا چيزي در حدود 300 هزار دلار هزينه دارد، در صورتي كه بيماران مي‌توانند همين عمل را در كشور تايوان با 91 هزار دلار انجام دهند.

ادامه نوشته

دهكده‌اي با خانه‌هاي چوبي

نيشابور را مي‌توان «پايتخت كوچك فرهنگي» ايران ناميد. شهري كه با عطار، خيام، كمال‌الملك، فضل بن شاذان و البته ‌قدمگاه‌ شناخته مي‌شود. در كنار تمام جاذبه‌هاي طبيعي و باستاني كه در اين شهر هست، جاذبه توريستي منحصر به فردي در آن ايجاد شده كه به‌رغم جذابيت خاص و بي‌نظيرش متاسفانه تا حد زيادي ناشناخته مانده است.

«دهكده چوبي» همان طور كه از عنوانش پيداست مجموعه‌اي از بناهايي مثل كتابخانه، رستوران، سوئيت، بازار و از همه مهم‌تر مسجدي است كه از چوب ساخته شده و در ساخت آن از سبك معماري ويژه‌اي استفاده شده است. قسمت جالب ماجرا اين است كه سازنده آن علاوه بر معماري‌ ‌به آسيب‌‌‌هاي طبيعي و غيرطبيعي كه ممكن است هر بناي چوبي را تهديد كند ـ از موريانه و ساير چوب‌خواران گرفته تا بارش برف و باران ـ فكر كرده و باعث شده اين مجموعه همچنان محكم و استوار بماند.

روي نقشه

مسافت نيشابور تا تهران ۷۶۸ كيلومتر و تا مشهد ۱۲۴ كيلومتر است. اگر از تهران قصد سفر به آنجا را داريد بايد از جاده مشهد عازم شويد و بعد از گذشتن از سمنان، دامغان، شاهرود و سبزوار به نيشابور برسيد. دهكده چوبي در جنوب شرقي نيشابور در مسير جاده تربت حيدريه قرار گرفته است.

ادامه نوشته

چشيدن‌ خوراكي‌هاي‌ محلي

 
چشيدن خوراكي‌هاي محلي، شانسي است كه فقط در يك منطقه خاص مي‌شود آن را تجربه كرد و از اين تجربه لذت برد. آنها كه اهل سفر هستند، چشيدن غذاها، شيريني‌ها و نوشيدني‌هاي محلي را هرگز فراموش نمي‌كنند و اين برنامه، بخش لاينفكي از هر سفرشان است. اين افراد خوراكي‌هاي محلي را به عنوان بخشي از فرهنگ بومي هر منطقه تلقي مي‌كنند و همواره آماده چشيدن انواع غذاها با طعم‌هاي گوناگون هستند.

اگر قبول كنيم كه يكي از اهداف سفر، دور شدن از زندگي روزمره و فاصله گرفتن از چيزهايي است كه هر روز با آنها سر و كار داريم و به نوعي بهشان عادت كرده‌ايم، آن وقت چشيدن غذاهايي جديد در سفر را طور ديگري مي‌بينيم و به اين كار بيشتر متمايل مي‌شويم.

اين نكته هم مهم است؛ مسافراني كه سليقه خاص غذايي‌شان را همراه خودشان به سفر مي‌برند، بخشي از لذت بودن در محيط تازه را از دست مي‌دهند. خوردن خوراكي‌هاي محلي كه با مواد اوليه محلي و با دستور طبخ خاص يك منطقه تهيه شده‌اند، به ما كمك مي‌كند تا راحت‌تر خودمان را براي فراموشي روزمرگي زندگي آماده كنيم. اين غذا بخشي از سفر هستند، يعني ما را در محيطي قرار مي‌دهند كه با آن آشنا نيستيم.‌ شركت در تهيه بعضي از اين خوراك‌ها، لذت ديگري است كه مي‌شود در سفر از آن بهره برد. هنوز در بسياري از روستاهاي ايران، نان‌هاي محلي در تنور پخته مي‌شود. مي‌توان ساعتي همراه افراد بومي به پخت نان نشست و از بوي نان تازه مشام را پر كرد. اصلا شايد بد نباشد با اجازه از صاحبان خانه، وارد آشپزخانه‌شان بشويم و در تهيه يك غذاي سنتي به آنها كمك كنيم.

مگر مي‌شود كرمانشاه رفت و دنده كباب نخورد؟ مگر مي‌شود شيراز رفت و از فالوده شيرازي گذشت؟ مگر مي‌شود در تهران، آب انار را ننوشيد؟ لاهيجان بدون چاي، چه معنا دارد؟ خوزستان بدون فلافل؟ يزد بدون آش شولي؟ و صدها خوراكي و نوشيدني محلي كه كشور ما به دليل تنوع اقليم و فرهنگ، از آن سود مي‌برد و مسافران مي‌توانند با چشيدن آنها، غناي سفرشان را بيشتر كنند.‌ نكته آخر اين كه گردشگران حرفه‌اي بدغذايي نمي‌كنند و ذائقه‌شان را به چشيدن طعم‌هاي مختلف عادت مي‌دهند. آنها حتي اگر غذايي را دوست نداشته باشند، مراقب عكس‌العمل خودشان در مقابل جامعه ميزبان هستند و نمي‌خواهند با بدخلقي، هم گرسنه بمانند و هم ميزبانان را ناراحت كنند.‌ از سوي ديگر ميزبانان هم مي‌توانند با فراهم كردن فضاي مشاركت در كارهايي مانند پخت يك غذاي محلي، گردشگران بيشتري را به منطقه خود جلب كنند؛ به يقين اين كار از جمله فعاليت‌هاي حرفه‌اي براي بهره بردن بهتر از صنعت گردشگري است.

روند تكامل هوش در 6 ماه اول زندگي

انسان وقتي مي‌تواند خوشبخت و موفق باشد كه اعمال و رفتار متعادلي داشته باشد. اعمال متعادل زاييده ذهن است، ذهن متعادل نيز زماني شكل مي‌گيرد كه از بدو تولد به فكر تقويت و سرعت آن باشيم.

فعال كردن مركز هوشياري كودك

مركز هوشياري يك كودك تازه متولد شده در بدو تولد، ساقه مغز است كه بلافاصله بعد از نخاع قرار دارد. نخاع از سوراخ بزرگ كف مغز وارد مغز مي‌شود و به دليل فضاي وسيع‌تري كه پيدا مي‌كند، قطر آن نيز نسبت به نخاع افزايش مي‌يابد كه آن را بصل‌النخاع مي‌گويند. بصل‌النخاع تا كف مغز و به صورت ستون تقريبا استوانه‌اي به ارتفاع 4ـ3 سانتي‌متر ادامه مي‌يابد. در اين ستون استوانه‌اي شكل كوچك و نامنظم، مجموعه‌اي از سلول‌هاي عصبي وجود دارد كه به آنها هسته‌هاي ساقه مغز مي‌گويند. هر كدام از اين هسته‌ها برحسب موقعيت، داراي اسامي مختلفي هستند و اعمال متنوعي از جمله بلعيدن، جويدن، صحبت كردن، ديدن، شنيدن و... را كنترل مي‌كنند.

هسته‌هاي موجود در ساقه مغز مسوول اعمال حياتي از جمله كنترل اعمال تنفس، ضربان قلب و فشارخون افراد هستند. اگر اين مناطق ارتباطات خوبي با هم برقرار نكنند، فرد علاوه بر اختلالي كه در تنفس، ضربان قلب، ترس، وحشت و آرام بودن فكر مي‌تواند داشته باشد، در مقابل حوادث و تصميمات آني و لحظه‌اي به بدترين شكل ممكن عمل خواهد كرد.

از طرف ديگر يكي از مهم‌ترين اعمال ساقه مغز، تنظيم هوشياري، بيداري، خواب، تحريك‌پذيري، انگيزش، توجه و تمركز است.

جالب اين كه در 6 ماه اول تولد اگر بتوانيم برنامه‌ريزي جامعي براي كودكان داشته باشيم، مي‌توانيم در مورد چگونگي اين اعمال به صورت مثبت يا منفي دخالت داشته باشيم. در اصل واسطه‌هاي شيميايي كه توسط هسته‌هاي موجود در ساقه مغز ترشح مي‌شوند، پايه‌هاي اوليه خلق و خو، توجه و تمركز و انگيزه فرد را سازمان مي‌دهند. با چگونگي رساندن پيام در 6 ماهه اول به اين هسته‌ها، مي‌توانيم در ساختار و عملكرد ساختماني اين هسته‌ها دخالت كنيم. علاوه بر اين 4 منطقه، هسته‌هاي مربوط به تنظيم اعمال حركتي چشم و گوش نيز وجود دارند كه در 6 ماه اول حركات و اعمال را به صورت واكنش‌هاي اوليه نشان مي‌دهند. از واكنش‌هاي اوليه در اين سن، يعني بروز كوچك‌ترين اشكالات رفتاري، بينايي، حركتي و حتي نوع عكس‌العمل شيرخوار، مي‌توان به مشكلات ذهني كودك پي‌ برد.

ادامه نوشته

شيخ‌بهايي، الگوي دانشمندان نوآور

بهاء‌الدین عاملی معروف به شیخ بهايی، در 17 ذی‌الحجه سال ۹۵۳ هجری قمری ( ۹۲۵ هجری شمسی و ۱۵۴۶ میلادی) در شهر بعلبك لبنان متولد شد. نبوغ خارق‌العاده او به حدی رسید كه خیلی زود به یكی از مشاهیر مطرح تاریخ در حوزه علوم، ریاضی، نجوم، ادبیات، فقه و مهندسی مبدل شد.

از جمله مهم‌ترین خدمات شیخ‌بهایی رونق بخشیدن به شهر اصفهان و ساخت مسجد امام، طراحی و فكر ایجاد شهر نجف‌آباد، تقسیم آب زاینده‌رود، قنات زرین كمر و تعیین سمت قبله مسجد امام اصفهان است. در این میان حتما شما هم درباره حمام معروف شیخ بهايی شنیده‌اید. حمامی‌كه بین عموم معروف است كه با شمع گرم می‌شده و عده‌ای می‌گویند آن شمع با اتم كار می‌كرده است، اما واقعیت این حمام چه بوده است؟ تنها نظریه قابل قبول و شاید پذیرفته شده‌ای كه هم‌اكنون وجود دارد این است كه یك سیستم سفالینه لوله‌كشی زیرزمینی حدفاصل آبریزگاه مسجد جامع اصفهان و این حمام وجود داشته كه با روش مكش طبیعی، گازهایی همچون متان و اكسیدهای گوگردی را به سمت مشعل خزینه حمام هدایت می‌كرده تا به عنوان منبع تولید انرژی در مشعل استفاده شوند یا به صورت مستقیم گازهای مواد زاید دفع شده در خود حمام جمع‌آوری می‌شدند و مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

در جریان مرمت خانه شیخ بهایی كه در نزدیكی حمام قرار داشت، مخازن سفالی، لوله‌های ارتباطی و یك لوله آزمایش پیدا شد كه به احتمال زیاد به طراحی حمام مربوط می‌شدند. همچنین طبق مطالعاتی كه توسط باستان‌شناسان و متخصصان انجام شده است معلوم شد فاضلاب شهر اصفهان توسط لوله‌های جمع‌آوری فاضلاب وارد خزینه حمام می‌شده است. طبق محاسبات دقیقی كه شیخ بهایی انجام داده بود و با طراحی خاص خزینه، این فاضلاب تبدیل به گاز متان می‌شد كه قابل سوختن است. لجن‌های ته‌نشین شده نیز به عنوان كود آلی مورد استفاده قرار می‌گرفتند. شیخ بهایی با محاسباتی كه انجام داده بود، حجم لجن را برای تولید بیوگاز مشخص كرده و گفته بود كه اگر لجن به اندازه‌ای كه او مشخص كرده برسد می‌توان مقدار مشخصی از لجن را به عنوان كود استفاده كرد. به این ترتیب برای برداشت این لجن اضافی برنامه دقیقی ترسیم شده و در هر زمان میزان برداشت اهالی مشخص بود. گاز تولید شده توسط فاضلاب به وسیله شعله‌هایی كه تعبیه شده بود مخزن آب حمام را گرم می‌كرد. امروزه تولید گاز از فاضلاب به عنوان بیوگاز نامیده می‌شود كه یكی از تخصص‌های مهندسین بهداشت و محیط‌زیست می‌باشد. در كشورهای اروپایی و آمریكا از این سیستم به عنوان بازیافت فاضلاب و تهیه سوخت استفاده می‌شود. پس از گذشت چندین سال و ضعف حكومت آن زمان كه بدون برنامه و خارج از نوبت از این لجن‌ها كه به عنوان كود استفاده می‌شد برداشت كردند، این شعله‌ها خاموش شدند.

زندگي سالم را با گياهخواري تجربه‌ كنيد

 
براساس آمار سازمان خواربا‌ر و كشاورزي ملل متحد (فائو)‌ انسان‌ها سالانه 140 ميليارد حيوان را به منظور مصرف غذايي مي‌كشند، البته اين آمار شامل آبزيان نمي‌شود. پيش‌بيني مي‌شود در نيمه دوم قرن حاضر اين آمار 2 برابر شود اين در حالي است كه اين حيوانات به مقدار عظيمي آب، غذا و زمين نياز دارند و زمين و اقيانوس‌ها را با كود شيميايي و مدفوع خود آلوده مي‌كنند.

براساس گزارش سال 2006 سازمان ملل، يك پنجم آلودگي گازهاي گلخانه‌اي مربوط به صنعت توليد گوشت است كه در كنار آلودگي‌هاي خودرو‌ها، كشتي‌ها و هواپيماها قرار مي‌گيرد. در واقع بايد گفت دامداري عامل شماره يك در گرمايش زمين است چرا كه براي تهيه يك كيلو گوشت گاو 20 تا 40 هزار ليتر آب مصرف مي‌شود يا با صرفه‌جويي 4 عدد همبرگر همانقدر آب مصرف مي‌شود كه به مدت 6 ماه استحمام كنيم.

از طرف ديگر نيمي از كشت گندم جهان براي تغذيه دام‌ها استفاده مي‌شود، در حالي كه نزديك به يك ميلياردنفر در گرسنگي به سر مي‌برند. جالب است بدانيد ساخت دامداري و گسترش زمين‌ها و كاشت علوفه باعث شده است تا 70 درصد جنگل‌هاي آمازون تخريب و برخي گونه‌هاي گياهي بر اثر چراگاه از بين بروند.

عوارض مصرف گوشت قرمز

مصرف گوشت قرمز و فرآورده‌هاي گوشتي خطراتي براي انسان دارد كه يكي از آنها ابتلا به سرطان روده است. سالانه در دنيا يك ميليون سرطان جديد گزارش شده است و حقيقت تاثير مصرف گوشت بر ريسك ابتلا به سرطان در پژوهش‌ها نشان داده شده است. پژوهشگران اروپايي پس از بررسي رژيم غذايي 500 هزار نفر به اين نتيجه رسيده‌اند افرادي كه روزي 2 بار هر بار 80 گرم گوشت مصرف كرده‌اند نسبت به افرادي كه هفته‌اي يك بار گوشت قرمز خورده‌اند، بيشتر در معرض سرطان روده بزرگ هستند.

دانشمندان عقيده دارند يكي از مواد سرطان‌زا آمين‌هاي هستروسيسكليك است كه با كباب يا سرخ كردن گوشت ايجاد مي‌شود. البته اين ماده در مورد مرغ و ماهي هم در شرايط طبخ دماي بالا و سرخ كردن ايجاد مي‌شود. اين ماده سبب تحريك راديكال‌هاي آزاد و آسيب‌رساني به مواد ژنتيكي سلول‌ها مي‌شود. عامل ديگر خطر به گوشت‌هاي فرآوري شده مربوط مي‌شود. چراكه براي نگهداري بيشتر غذاهاي فرآوري شده‌اي همچون انواع سوسيس، كالباس و همبرگر به آنها نيتريت افزوده مي‌شود كه ماده‌اي سرطاني است.

ادامه نوشته

حيات انسان در سايه مواد شيميايي

بدون ترديد همه انسان‌ها براي حياتشان به مواد شيميايي مانند آب، هوا، قندها، مواد نشاسته‌‌اي، چربي‌ها، پروتئين و همچنين مقادير كمي از انواع ويتامين‌ها و مواد معدني نياز دارند و كمبود هريك از اين گروه‌ها در بدن مي‌تواند موجب اختلال در عملكرد طبيعي اعضا و اندام‌هاي بدن شود.

براي اين كه تعادل مايعات درون بدن حفظ شود به آب نياز داريم. علاوه بر اين، آب يكي از مهم‌ترين نيازهاي بدن است كه در انجام واكنش‌هاي شيميايي با هدف هضم و تجزيه مواد غذايي و تامين قند، مواد نشاسته‌‌اي و پروتئين‌هاي مورد نياز بدن انجام مي‌شود نقش مهمي ايفا مي‌كند.

اكسيژن از ديگر مواد شيميايي مورد نياز بدن است كه از هواي اطراف تامين مي‌شود. به طور كلي بدن ما انسان‌ها براي تبديل قند به دي‌اكسيد كربن و آب و در نتيجه توليد انرژي لازم براي انجام فعاليت‌هاي مختلف به اكسيژن نياز دارد. انرژي آزاد‌شده در اين فرآيند به شكل يك ماده شيميايي به نام آرنوزين‌ تري‌فسفات يا ATP در بدن ذخيره مي‌شود تا در صورت نياز براي فعاليت‌‌هاي مختلفي كه در اعضا و اندام‌ها انجام مي‌شود مورد استفاده قرار گيرد. هر روز در بدن بيش از 27 كيلوگرم ATP توليد مي‌شود كه از آن به عنوان منبع اصلي انرژي مورد نياز براي انجام واكنش‌هاي شيميايي لازم و ضروري براي زندگي استفاده مي‌شود. ويتامين‌ها نيز مواد شيميايي بسيار مهمي هستند كه به ATP در انجام وظايفي كه بر عهده دارد كمك مي‌كنند.

براي مثال ويتامين B1 ازجمله ويتامين‌هايي است كه در تبديل يك ماده شيميايي به نوعي ماده شيميايي ديگر و توليد بافت ماهيچه‌اي يا عضلاني نقش بسيار مهمي را ايفا مي‌كند. ويتامين K نيز يكي از ديگر انواع ويتامين‌هاي ضروري و مورد نياز بدن است كه وقتي به هر دليلي در داخل بدن يا در سطح پوست زخم يا جراحتي ايجاد و منجر به خونريزي شود، انعقاد و لخته شدن خون و در نتيجه بهبود زخم يا جراحت ايجاد شده را به همراه دارد. گروه ديگري از مواد شيميايي مورد نياز براي زندگي ما انسان‌ها، هورمون‌ها هستند كه در ارسال پيام بين اعضا و اندام‌هاي مختلف بدن نقش دارند. اگرچه با توجه به تصوير عمومي كه از مواد شيميايي در ذهن داريم تصور اين كه ما انسان‌ها موجوداتي تابع مواد شيميايي باشيم قدري مشكل است، اما با توجه به آنچه گفته شد بايد پذيرفت اساسا انسان‌ها موجوداتي وابسته به گروه‌هاي مختلف مواد شيميايي هستند كه بعضي از آنها را از طريق تغذيه يا تنفس دريافت مي‌كنند و اين در حالي است كه بعضي از مواد شيميايي در داخل بدن ساخته شده و مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

ضميمه سيب - پنجشنبه 1 دي 1390 - شماره 218

ضميمه سيب (ويژه‌نامه دانش و پزشكي) - پنجشنبه 1 دي 1390 - شماره 218

 

 

جهت دانلود کلیک کنید

ميوه‌هايي كه پوست را شفاف مي‌كند


به گزارش ايسنا، مصرف اين پنج ميوه مي‌تواند فرد را در داشتن پوستي سالم كمك كند.

1- انبه: كه شاه ميوه‌ها خوانده مي‌شود نه تنها به دليل طعم خوش بلكه به دليل فوايدش توصيه مي‌شود. اين ميوه تاثير چشمگيري بر پوست دارد و به دليل داشتن ويتامين A و آنتي‌اكسيدان با پير شدن زودهنگام پوست مبارزه مي‌كند.

2- موز: موز يكي از ميوه‌هايي است كه با خوردن آن مي‌توانيد پوستي شفاف داشته باشيد. موز سرشار از آهن، منيزيم، پتاسيم و سرشار از ويتامين A، B، E است و كمك مي‌كند كه پوست ديرتر چروك شود.


3- ليمو: اين ميوه به دليل داشتن ويتامين C به زيبايي پوست كمك مي‌كند. مصرف اين ميوه همراه با آب ‌گرم پيش از خوردن صبحانه يك پاك كننده پوست محسوب مي‌شود.

4- سيب: اين ميوه به دليل داشتن آنتي‌اكسيدان از خرابي بافت و سلولهاي پوستي جلوگيري مي‌كند و به دليل داشتن فيبر غذايي «الاستين» در جوان ماندن پوست موثر است.

5- پرتغال: اين ميوه نيز همانند سيب روند پيرشدن پوست را كندتر مي‌كند و استفاده آن بر روي پوست به شما كمك مي‌كند تا پوستي سالم‌تر داشته باشيد.

علم در مسير پيش‌بيني بلاياي طبيعي

 
هنوز چند ماهي تا پايان سال 2011 باقي مانده است، اما از ديد دانشمنداني كه علوم جوي و اقليم‌شناسي را دنبال مي‌كنند اين سال يكي از برجسته‌ترين دوران‌ اخير زمين درخصوص وقوع فجايع طبيعي بوده است.در اين ميان حتي به عقيده دانشمنداني كه با نگراني وقوع فجايع طبيعي در زمين را دنبال مي‌كنند علم مي‌تواند به ما در درك هر چه بهتر علائم اوليه و هشدارآميز بحران‌هاي طبيعي آينده، كمك شاياني كند.

اگر نگاهي به سونامي ژاپن، زمين لرزه اخير اسپانيا، توفان‌هاي آمريكا و سيلاب گسترده در استراليا و تايلند بيندازيم متوجه مي‌شويم سال 2011 سالي پر از فجايع طبيعي بوده است. در جريان وقوع چنين فجايعي، هزاران نفر جان خود را از دست ‌دادند و شمار زيادي نيز ناپديد ‌شدند. گذشته از اين قربانيان، صدها هزار نفر نيز آواره ‌شدند و البته پس از فروكش كردن تبعات اين فجايع، فاز بعدي مشكلات تازه آغاز ‌شد، چرا كه بازسازي نقاط آسيب ديده، خود هزينه‌هاي نجومي به همراه دارد. دانشمندان معتقدند اگر چه تا رسيدن به ايده‌آل‌ها فاصله بسيار زيادي وجود دارد اما بايد گفت علوم نوين مي‌تواند تا حد زيادي از بار اين مشكلات بكاهد. پيش‌بيني وقوع فجايع طبيعي نظير زمين‌لرزه، سيل و فوران‌هاي آتشفشاني همان چيزي است كه از مدت‌ها پيش ‌روي آن تمركز شده است. در حقيقت دستيابي به توانايي پيش‌بيني چنين فجايعي مي‌تواند به نجات جان ميليون‌ها نفر منجر شود، اما بايد به اين نكته هم توجه داشت كه اين فجايع همواره از ساختار پيچيده‌اي برخوردارند و به همين دليل بشر در رويارويي با آنها و انجام پيش‌بيني‌هاي لازم عملا شانسي نداشته است. با اين حال در سال‌هاي اخير مدلسازي‌هاي رايانه‌اي كه با تكيه بر نرم‌افزارهاي قدرتمندي صورت مي‌گيرند به كمك دانشمندان آمده‌اند. آنها با استفاده از اين مدلسازي‌ها مي‌توانند الگوهايي را طراحي كنند كه در عمقشان نشانه‌هايي از زمان و چگونگي وقوع فجايع طبيعي نظير سيلاب و توفان‌هاي شديد و مخرب ديده مي‌شود. به نظر مي‌رسد با توجه به محدوديت‌هايي كه دانشمندان در پيش‌بيني فجايع طبيعي با آنها روبه‌رو هستند، همين الگوها نيز تا حد زيادي كارگشا باشند. تنها كاري كه اكنون بايد انجام داد اين است كه ياد بگيريم اين نشانه‌ها را چگونه درك كنيم.

ادامه نوشته

تاثير تغييرات جوي در وقوع زلزله‌هاي بزرگ

به نظر مي‌رسد زمين در قلب يك توفان زمين‌لرزه‌اي قرار دارد. تنها كافي است نگاهي به يك دهه گذشته بيندازيم. طي 11 سال گذشته، زمين‌لرزه‌هاي شديدي مناطقي از جهان همچون اندونزي، پاكستان، چين، شيلي، هائيتي و اخيرا ژاپن را به لرزه در آورده‌اند.

در نتيجه اين حوادث طبيعي، خسارات غيرقابل تصوري برجاي مانده است و بيش از 750 هزار نفر نيز جان خود را از دست داده‌اند. در همين مدت و البته در مقياسي كوچك‌تر، زمين‌لرزه‌هايي (كه آنها نيز مرگبار بوده‌اند) مناطق ديگري از جهان را به لرزه درآورده است. كريس چارچ در نيوزيلند، آبروزو در ايتاليا و كنگو در آفريقا از جمله اين مناطق لرزه‌خيز بوده‌اند، اما نكته نگران‌كننده ديگري وجود دارد كه بايد به آن توجه جدي داشته باشيم. 3 زمين‌لرزه كه 8/8 ريشتر و فراتر از آن شدت داشته‌اند، بخش‌هايي از زمين را به شدت به لرزه درآورده‌اند كه با خسارات زيادي نيز همراه بوده است، اما مهم‌تر اين است كه اين 3 زمين‌لرزه تنها در 7 سال گذشته روي داده‌اند. زماني كه اين آمار را با 4 زمين‌لرزه مشابهي كه طي يك قرن گذشته روي داده‌اند مقايسه مي‌كنيم بايد بپذيريم كه امروزه زمين در قلب يك توفان زمين‌لرزه‌اي قرار دارد. اكنون اين نگراني مطرح مي‌شود كه در آينده چه اتفاقاتي خواهد افتاد؟

ادامه نوشته