قرآن در عين اين كه در بيان مثلها از فرهنگ محيط تاثير نمى‏پذيرد، ولى مثل‏هاى آن پيوسته متناسب با اهدافى است كه در هر محيطى آن را تعقيب مى‏كند. انسان از محيطى كه در آنجا پرورش يافته، تاثيرپذير مى‏باشد، و فرهنگ محيط در سخنان او از شعر و نثر جوانه مى‏زند و افراد آگاه از ويژگى‏هاى ملت‏ها، زادگاه سخنان را به خوبى تشخيص مى‏هند. امروز دانشى به نام دانش <سبك شناسى‏» در جهان ادبيات پى‏ريزى شده تا انسان بر اثر آگاهى از كيفيت انديشه‏ها و سبك گفتارهاى هر عصرى، زمان تقريبى نثر و شعر را بشناسد. و در حد امكان گوينده آن را تعيين كند، تا آنجا كه حافظ و سعدى شناسان روى شناختى كه با فرهنگ و ادبيات حاكم بر محيط زندگى اين دو شاعر دارند، اشعار واقعى آنها را از دروغين منسوب به آنها جدا مى‏سازند، و به پيرايش ديوانها و نثرهاى ادبى مى‏پردازند.