روز قدس از ديدگاه رهبر معظم انقلاب

رهبر معظم انقلاب حضرت آية الله خامنه اى ، كه مسأله فلسطين را يكى از مشكلات اساسى و عمدهء جهان اسلام مى دانند و نسبت به آن اهميت فراوانى قائلند، در اين رابطه در نماز جمعه تهران به مناسبت فرار رسيدن روز قدس فرمودند:

« امروز دو مشكل عمده در جهان اسلام ر، كه به ملتهاى اسلامى مربوط است ، در اين خطبه مورد توجه قرارمى دهيم :

مسألهء اول آن مشكل قديمى و زخم كهنه فلسطين است كه به وسيلهء صهيونيست ها و ايادى استكبار به وجودآمد و همچنان به وسيلهء دست هاى استكبار جهانى اين زخم در پيكرهء نظام ، جامعه اسلامى و جهان اسلام ، روز به روز به روز عميق تر شده است . حوادث اخير خليج فارس موجب شد دنياى اسلامى اندكى از حوادث فلسطين غفلت كند، اين غفلت صيهونيست ها را تشويق كرد كه از فرصت استفاده كنند و فشار را بر مردم فلسطين بيشتركنند اولاً سيل مهاجرت بيگانگان از كشورهاى مختلف به سوى سرزمين مقدس و اسلامى فلسطين ، سرازيرشود. بلاى بزرگ اين است كه دولتها و ملتهاى اسلامى غافل شدند اگر چه (مردم ) غافل هم نمى شدند بسيارى از دولتها، شايد هيچ احساس وظيفه نمى كردند.

ثانياً اين مبارزين مخلص و صادق فلسطينى ، اين مسلمانان مظلوم غريب كه انتفاضه فلسطينى را در سه سال اخير به وجود آورده اند در خانه شان زير سخت ترين فشارهاقرار گرفتند. شب و روزى نيست كه ضربتى به پيكر جامعهء اسلامى از راه فشار بر اين مسلمانان مظلوم واردنشود. البته مبارزه ادامه دارد. آنچه مهم است اين است كه دنياى اسلام از مسألهء فلسطين بايد غفلت نكند وملتها مسألهء فلسطين را از ياد نبرند. آمريك، استكبار و پشتيبانان هميشگى صيهونيستها خواسته اند به مسلمين تحميل كنند كه مسألهء فلسطين را فراموش كنند ولى ملت اسلام و ملت ايران نبايد بگذارد مسألهء فلسطين فراموش شود.

روز قدس ، روزى است كه يادآور يكى از ابتكارهاى امام راحل عظيم الشأن ماست . اين روز را دنياى اسلام بايد گرامى بدارد. توده هاى مسلمان نگذارند كه بعضى از دولتهاى خود فروخته در فضاى آرام و سكوت مصنوعى كه به وجود آورده اند فلسطين را ذره ذره و لحظه به لحظه ذوب كنند و قضيه را به دست فراموشى بسپارند.
خيانت دولتهايى كه با رژيم غاصب ساختند و فلسطينيها را قربانى كردند، نبايد از ياد برد و فراموش بشود.اين يك قضيه كوچكى نيست ، بيش از چهل سال است كه ملت اسلام نام فلسطين را مى آورد.

مسلمين ، متفكرين اسلامى ، نويسندگان و سياستمداران ، هزاران بار گفته اند و هزارها نفر در اين راه شهيدشده اند. مگر مى شود پاره تن جهان اسلامى را در اختيار دشمنان گذاشت كه او را تصرف كنند و ملتى را از خانه خودش بيرون كنند! مگر چنين چيزى مى شود؟ مگر اسلام اجازه مى دهد؟ مگر ملتهاى اسلامى اجازه مى دهند؟
در فضاى عالم ، اين جو آمادگى ، حضور، انتظار و طلب كارى نسبت به فلسطين بايد روز به روز بيشتر شود.در داخل فلسطين هم بايد اين شعلهء مقدس روز به روز برافروخته شود. آن جوآنها آن زنان و مردان و جوانان وآن فداكارانى كه در داخل فلسطين با رژيم غاصب مبارزه مى كنند، بايد بدانند نقطهء اصلى همان جايى است كه آنها بر روى آن انگشت گذاشتند، اين ، آنجايى است كه دشمن در آنجا شكست خواهد خورد. اينكه سازمانها درخارج از مرزهاى فلسطين پشت ميهاى مذاكره بنشينند و يا به نام فلسطين در تريبونها خود نمايى كنند، مشكلى را حل نخواهد كرد. پشتيبانى عمومى دنياى اسلام از بيرون و مبارزهء واقعى و محسوس ملت فلسطين در داخل ،اين دو با هم مشكل را حل خواهد كرد و سر دشمن فلسطين را به سنگ خواهد كوبيد.

روز قدس را گرامى بداريد و آن را بزرگ بشماريد، البته اگر تبليغات جهانى منعكس نمى كنند، نكنند. آن كسانى كه در زندانهاى فلسطينى هستند به ما گفته اند آنها از شعار و حضور شما و مشت گرده كردهء شم،كه حاكى از نيت و عزم صادقانه شماست ، احساس قوت و قرت كرده و ايستادگى مى كنند. آن كه در پشت ديوار زندان هاى فلسطين اشغالى است ، بايد احساس تنهايى نكند تا بايستد. آن زن و مردى كه در كوچه و خياباانهاى بيت المقدس و نوار غزه وشهرهاى ديگر فلسطين اشغالى مورد تهاجم اراذل و اوباش صهيونيست است بايد احساس كند شما از آنهاحمايت مى كنيد، تا بتواند مقاومت كند. دولتها هم البته تكاليفى دارند، دولت جمهورى اسلامى هم وظايفى دارد، به اين وظايف عمل مى كنند و باز هم خواهند كرد. مسألهء ملى و عمومى و مردمى نقش خاص خود رادارد كه بايد در جاى خود انجام بگيرد».

اميد آنكه اين روز جهانى ، تمام مسلمانان جهان را در صف واحد قرار داده و آرزوى ديرين امام راحل (ره ) براى رهايى قدس ، به زودى عملى گردد

زلزله در ارومیه

دقایقی قبل زلزله ۶.۷ ریشتری شهر ارومیه را لرزاند.

امروز زلزله دوبار حوالی ساعت ۱۷ و بار دیگر ساعت ۱۷:۲۰ دقیقه شهر ارومیه را لرزاند.

زلزله در ارومیه امری شایع نبوده و قدرت هیچ یک از زلزله های رخ داده تا بعد از انقلاب در ارومیه نیز تا به این روز به این اندازه نبوده است.

احتمال می رود پس لرزه های زلزله امروز در ارومیه تا چند روز دیگر ادامه داشته باشد.

در بین دو زلزله رخ داده در ارومیه ،مردم به خیابان ها سرازیر شده و تا یک ساعت وضع به همین منوال ادامه داشت.

هنوز اخباری رسمی از مرکز ژئوفیزیک دانشگاه تهران درباره وسعت کامل این زلزله منتشر نشده است.


 

رفتار  امام علی (ع )

 

در این نوشتار،  نخست به شیوه ی همسرداری امام علی (ع) پرداخته، سپس روش آموزشی و تربیتی فرزندان و در پایان، برخورد حضرت با خویشاوندان بررسی می گردد.

 

1.شیوه ی همسر داری امام علی (ع)

حضرت نیک خویی را موجب و موجد محبت و دوستی معرفی می کرد.1) و در مقابل، خوی  ناپسند و بد اخلاقی را بدترین همنشین دانسته، 2)آن را باعث تباه شدن زندگی و سیه روزی و موجب شکنجه و آزار انسان به شمار آورد.3)

او که خود دست پرورده ی اخلاق خوش پیامبر (ص) است، از حضرت آموخته که رمز پیروزی در زندگی، به ویژه در کانون گرم خانواده، داشتن خلق و خوی پسندیده است.

دو رکن اساسی خانواده ی علوی، علی (ع) و فاطمه (س) هر دو از چشمه سار وحی سیراب شده، به وسیله ی پیامبر(ص)،تربیت و پرورش یافته اند؛ بنابراین از نظر اخلاقی بسیار به هم نزدیک وشبیه هم هستند و با یکدیگر توافق کامل دارند ودید وبینش هر دو به زندگی، یکی است؛ بدین لحاظ  رابطه ای که با یکدیگربرقرار کرده اند، همراه با محبت، مهربانی، صفا و وفاداری به همدیگر و احترامی متقابل است.هردو به خلق و خوی هم آشنا هستند و چه زیباست این وصلت و رشته ی پیوند خانوادگی میان آنان که هیچ چیز آن را سست و متزلزل نمی سازد؛ زیرا علی (ع)فاطمه(س) را به خوبی می شناسد و برای او احترامی در خور قائل است. علی (ع) می داند که فاطمه (س)، سیده ی زنان عالم و نوری از انوار رسول خدا(ص)است ونیز به خوبی آگاه است که اگر یکی از آنها نصیب زن دیگری می  شد، شایسته ی هر نوع تعظیم وتکریم بود تا چه رسد به فاطمه (س)که خود داراری همه ی آن فضیلت هاست.

فاطمه (س) نیز منزلت عالی شوهر را می دانست و او را محترم می شمرد؛ چنان که زن مسلمان، به پیشوای خویش احترام می نهد؛ زیرا فاطمه (س) به مقام حق علی (ع)، چنان که باید و شاید، آشنا بود و از وی پیروی می کرد، او می دانست که علی (ع) صاحب ولایت وخلافت بزرگ و امامت مطلق است. برادر رسول خدا (ص)و خلیفه ی او، وارث و وصی حضرت و از همه ی مردم پیشگام تر در اسلام و دارای علم وکمالات تو فضایل بی شمار است. با توحه به همین شناخت وکانون پر از مهر و عاطفه ی خانوادگی بود که علی (ع) می فرمود:

«به خدا سوگند! هیچ گاه فاطمه (س) را به اکراه به کاری وانداشتم. او را ناراحت نکردم و خشمگین نساختم تا خداوند او را نزد خویش برد و او نیز هیچ زمان مرا ناراحت و خمشگین نکرد و از دستور من سر نپیچید و هرگاه به او نگاه می کردم، همه ی ناراحتی ها و اندوه ها و غم ها را از یاد می بردم».4)

در حدیثی آمده است که پیامبر (ص) کار های مربوط به این کانون گرم را میان علی (ع) و فاطمه (س) تقسیم کرده بود؛ به این شکل که علی (ع) موظف بود کارهای بیرون از خانه را انجام دهد و فاطمه (س)، به امور داخل خانه می رسید و از تقسیم کار، بسیار راضی و خشنود  بود.5) با این حال، علی (ع) در خانه نیز به فاطمه (س) کمک می کرد و از بار سنگین کار های داخل خانه که بر دوش او بود، می کاست. حضرت در خانه، عدس پاک می کرد، خانه را جارو می زد و در آسیاب کردن جو به فاطمه (س) یاری می داد.6)

گفته اند روزی پیامبر (ص)به خانه علی (ع) و فاطمه (س) آمد و دید آنان مشغول آسیاب کردن هستند؛ فرمود:«کدام یک از شما بیش تر از دیگری خسته شده است؟» علی (ع) پاسخ داد: « ای رسول خدا! فاطمه(س) خسته تر است». پیامبر (ص) کنار علی (ع) قرار گرفت و به کمک او به آرد کردن جو مشغول شد.7)

امام صادق (ع) می فرماید:« امیر مؤمنان (ع) به خانه هیزم و آب می آورد و جارو می کرد و فاطمه (س) آسیاب و خمیر کردن و نان  می پخت».8)

امام هیچ گاه از یاری و کمک به فاطمه (س) در خانه و بیرون از خانه، کوتاهی نکرد ومقررات اسلامی را در مورد وی نادیده نگرفت و در هر حال مدافعش بود.9)

حضرت درمورد حقوق همسران می فرمود:

«مبادا بر زنان خود ستم روا دارید و آنان را از حق خویش محروم سازید. هرکس به اندازه ی یک درهم گوشت برای همسر و فرزندان خویش خریداری کن، مانند کسی است که برده ای از فرزندان اسماعیل (ع) را آزاد ساخته است»10)

 

2 .رفتار علی (ع)با فرزندان خود

شیوه و رفتار علی (ع) با فرزندانش، بر همان مبنایی استوار بود که خود برآن اساس، از جانب پیامبر (ص) تربیت شده بود و تصریح می کرد که فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند حقوقی متقابل است:« حق فرزند بر پدر آن است که بر او نامی نیک بگذارد. ادب نیکو و پسندیده بیاموزد و قرآن را به او آموزش دهد و در برابر، حق پدر به فرزند آن است که از پدر فرمان برد، جز آنجا که اطاعت از پدر، در مسیر سرپیچی از فرمان خداوند باشد.»11) او در سخنی زیبا، به حسن (ع) و حسین (ع)، فضیلت ها و ارزش های متعالی در زندگی را چنین می آموزد:«تقوا پیشه سازید. درپی دنیا و مظاهر آن نباشید؛ حتی  اگر دنیا به شما روی آورد. بر هر چه از مواهب دنیایی است و از دست می دهید، تأسف نخورید. به حق سخن بگویید. برای پاداش الهی کار و کوشش کنید. دشمن ستم گر و یار ستمدیده باشید. درکارهایتان نظم داسته باشید. برای ایجاد صلح و آشتی بین مردم بکوشید. حال یتیمان را رعایت کنید و نگذارید نابود شوند.همسایگان خود رامراعات کنید. مبادا در عمل به قرآن، دیگران بر شما پیشی گیرند. همواره مواظب نماز باشید. امر به معروف ونی از منکر را هرگز ترک نکنید که در آن صورت، بدان بر شما مسلط شده، دعایتان مستجاب نخواهد شد. بر شما باد همبستگی و از تفرقه و پشت کردن به یکریگر بپرهیزید».12)

در مورد چگونگی تربیت آنان می فرمود:« هر کسی فرزند کودکی داشت، کودکی کند».13)

حضرت در این سخن ارزشمند ، رکنی اساسی و حکمت آمیز را مطرح ساخته که با هر کس باید به زبان خود وی سخن گفت و رفتار کرد؛ زیرا فاصله ی زمان وفاصله ی فکری و فرهنگی بین افراد، مانع از آن است که بتوانند همدیگر را خوب ودرست درک کنند.

در سفارش آموزنده و پر از حکمت در مورد رعایت موقعیت زمانی کودکان و فرزندان وفاصله ی میان دو نسل می گوید :

« فرزندان خویش را به آداب و نوع تربیت خویش محدود نسازید؛ زیرا آنان برای روزگاری غیر از روز گار شما آفریده شده اند».14)

رعایت نکردن فاصله ی سنی و زنان و اقتضائات زمانی و بی توجهی به پیشرف زمان وتغییر آداب و رسوم، در امر تربیت فرزندان، نه تنها مفید نیست، بلکه ضرر های جبران ناپذیر و فراوانی را به بار خواهد آورد.

امام علی(ع) با توجه به این مسائل، درنامه ای به امام حسن (ع)، شیوه و نوع رفتار و اصول تربیتی و پرورشی خویش را که درمورد فرزندش اعمال کرده، به تفصیل برای وی نوشته است. 15) آن حضرت نه تنها به لحاظ نظری به تعلیم و تربیت فرزندان خود می پرداخت، بلکه در مرحله ی عمل نیز به این امر توجه می کرد و در زندگی اجتماعی به آنان مسؤلیت می داد و از آنان انتظار داشت که به آموزه هایش پاسخ شایسته دهند.

نمونه هایی از این مسؤلیت دادن ها و وارد کردن آنها به مسائل اجتماعی، به این شرح است:

حضرت علی(ع) برای اینکه به فرزند خویش شخصیت و مسؤولیت دهد، داوری مردی را که رأی رهایی بی گناهی از قصاص، به قتل اعتراف کرد، به امام حسن (ع) واگذاشت و حضرت علی(ع) داوری فرزندش را پسندید و قضاوت او را تأیید کرد.16)

همچنین امام علی (ع) در جنگ صفین، ده هزار نفر از سپاهیانش را تحت فرماندهی امام حسین (ع) قرار داد.17)

 

3.سیره ی امام علی (ع) در مورد خویشاوندان

دلبستگی به خانواده، حفظ و حراست از بستگان و رسیدگی به آنان، اهتمام به صله ی رحم، استوار ساختن پیوند خویشاوندی، ازسنت های نیکو و از اصول اساسی در فرهنگ اسلام است و پیامبر (ص) بر سنت و اصل صله رحم بسیار پای فشرده و تأکید فرموده است.

امام علی (ع) نیز در این زمینه پیشتاز بوده است؛ چنان که خود در یکی از سخنانش به این مطلب تصریح کرده است:« هیچ کس، در پذیرش دعوت حق و صله ی رحم، چون من پیشتاز نبوده است».18) در سخنی دیگر می فرماید:«ای مردم، بی گمان هیچ کس{هر چند دارای ثروت فراوان و مکنت بی شمار باشد} از خویشان و بستگان خود بی نیاز نیست که از وی با زبان ودست دفاع کنند.خویشاندان بزرگ ترین گروه از مردم هستند که از انسان پشتیبانی می کنند و ناراحتی اورا از بین می برند. هنگامی که حادثه ای برای شخص پیش آید، آنها پر از عاطفه ترین مردمند.آگاه باشید که نباید از بستگان و خویشان بی نوای خود روی تأیید واز آنان چیزی را دریغ دارید که اگر بر آنان اتفاق نکنید، بر دارایی نیفزاید و اگر به آنان اتفاق  کنید، کاستی در مالتان پدید نیاید.

هر کس از یاری عشیره و خویشان خود دست فرو بندد، فقط یک دست از یاری آنان کاسته شده؛ ولی وی خویش را از دست های بسیاری محروم ساخته است. هرکس بانزدیکان و اطرافیان خویش مدارا کند،همواره دوستی و مهربانی آنان را نصیب خویش ساخته است».19)

حضرت در یکی دیگر از سخنان خود درباره ی خویشاوندان چنین سفارش می کند: « کسی که خداوند به او توان گری داده، باید پیوند خویشاوندی را استوار سازد{صله رحم کند} و از میهمانان به خوبی و شایستگی پذیرایی کند».20)

و در وصیتی به فرزند خود،امام حسن(ع) می فرماید:«خویشانت را گرامی بدار که بال های تواندو به نیروی آنان می توانند پرواز کنی و همچنین که با آنان به دشمن یورش می بری».21)

به این ترتیب حضرت پیوند خانودگی و خویشاوندی را بسیار محترم می داشت و به حفظ پیوندی خویشاوندی سفارش می فرمود و خود در این راه پیشگام و پیشتاز بود.

سخنرانی استاد افراسیابیان در ارومیه

سخنرانی استاد گرانمایه و دانشمند فرزانه جناب آقای

 

 دکتر حمیدالله افراسیابیان

 

استاد بین المللی و متخصص طب سنتی

 و عضو هیئت علمی دانشگاه ارمنستان

 

 

 

زمان : 23 آذر ماه 90 - ساعت 11 الی اذان ظهر

 

مکان : سالن آمفی تئاتر بیمارستان امام خمینی (ره)

 

همچنین


فرصت استثنائی جهت ویزیت تمامی بیماریها ، علی الخصوص بیماریهای صعب العلاج

 

زمان : زمان : 23 آذر ماه 90 - ساعت 14 الی 19:30

و 

 24 آذر ماه 90 - ساعت 9 الی اذان ظهر ساعت 14 الی 22

 

مکان : مجتمع طب سنتی و مکمل آدرس : ارومیه - میدان امام حسین (ع) - کوچه خانباباخان - ساختمان دانش - واحد 1

 

تلفن جهت رزرو وقت قبلی : 2243211 - 0441

 

نوبت وقت قبلی تنها محدود به صد نفر می باشد . اولویت با رزرو وقت حضوری می باشد .

تصاویری برای رفع خستگی هفته!



افزایش رایگان بازدید و افزایش ترافیک سایت یا وبلاگ شما


افزایش بازدید و افزایش ترافیک سایت یا وبلاگ شما


حتماً شما هم یکی از کسانی هستید که وبلاگ شخصی یا سایتی دارید و به نوشتن مطالب می پردازید و حتماً هم بازدید سایتتون براتون خیلی اهمیت داره ...

ممکنه دست به هر کاری زده باشید ولی اون بازدید دلخواه رو هیچ وقت نداشتین ... این مقاله رو تا اخر با من باشید تا سایتی رو بهتون معرفی کنم که یک افزایش بازدید و ترافیک دایمی برای سایتتون بیارید . اون هم به صورت کاملا رایگان !

کافیه در این سایت به طور رایگان عضو بشید تا بتونید توش لینک داشته باشید ... لازم نیست شما کاری انجام بدید ؛ فقط بلاگ یا سایتتون رو در پنل کاربری سایت ثبت می کنید تا به عنوان لینک شماره ۱ بین ۶ تا لینک سایت ثبت بشه و بعدش لینک مخصوصی به خودتون رو که سایت که بهتون می ده رو هر وقت تونستین تبلغ می کنین! اینطوری هر کس که اون لینک رو باز کنه:


۱) بلاگ یا سایت شما رو به عنوان لینک شماره ۱ میبینه

۲) اگه خودش عضو سیستم شه به صورت اتوماتیک لینک شما رو جزو لینکهای سایت تبلیغ می کنه.


دو حالت بالا مادامی که شما لینک مختص به خودتون رو تبلیغ می کنید ادامه داره.


با عضویت 10 نفر ، لینک شما در 10 سایت قرار می گیره ، اگر اون 10 نفر هم 10 عضو بگیرن ، لینک شما در 100 سایت نمایش داده میشه و همینطور ادامه پیدا می کنه تا اینکه به مرز یک میلیون سایت برسه و اون وقته که دیگه لازم نیست کاری کنید ؛ ترافیک مادام العمر خواهید داشت .


البته با کسب همون 10 عضو ناقابل هم ترافیک خوبی برای سایتتون میاد .


لطفا به این مساله دقت داشته باشید که عضویت کاملا رایگانه پس دلیلی وجود نداره که کسی تو این سیستم لینک بلاگ یا سایتش رو قرار نده مگر اینکه اصلا حوصله خوندن این مطالب رو نداشته باشه و یا اصلا از موضوع سر در نیاره که در اینصورت عضو نشدنش با شدنش فرقی نداره!


با عضویت 10 نفر از این طریق لینک شما در 10 سایت دیگر قرار می گیره و اگر خواستید می تونید از همونجا فعالیتتون رو قطع کنید و شاهد افزایش ترافیک سایتتون باشید .


1 - سایت ها زیر مجموعه شما می شوند :

2 - زیر مجموعه های شما به صورت جداگانه زیر مجموعه کسب می کنند :


3 - به همین ترتیب شما زیر مجموعه های تو در تویی خواهید داشت :


4 - آخرین مرحله که بی نهایت زیر مجموعه کسب می کنید :


نحوه ثبت نام در این سایت :

برای ثبت نام سایت یا وبلاگ خود اینجا کلیک کنید


و سپس طبق توضیحات زیر عمل کنید:


ثبت نام در این سایت دو مرحله داره که دو مرحله رو هم باید یکجا انجام بدید:


۱) در صفحه ثبت نام باید کدهای اختصاصی خودتون رو با کلیک بر روی لینک های اگهی های تبلیغاتی این سایت در پایین صفحه به دست بیارید .


روی لینکی که در کادر Sponsor Ad هست کلیک کنید . صفحه اون اگهی باز میشه و پس از گذشت ثانیه هایی که از اون سایت بازدید کنید عددی ۵ رقمی در قسمت بالای اون به شما داده میشه ... اون عدد رو در قسمت تکست باکس خالی زیر Sponsor Ad وارد کنید . ( مانند تصویر بالا)


در کادر پایین تر هم 6 اگهی تبلیغاتی وجود داره ... روی اونها هم کلیک کنید و کدی رو که هر کدوم از اونها بهتون میده در محل اختصاصی موجود در تکست باکس مخصوص همون لینک به ترتیب وارد کنید . (مانند تصویر بالا)


۲) اطلاعات خواسته شده را مانند تصویر بالا وارد کنید و در نهایت روی دکمه Sign Me Up Now کلیک کنید .

اگر اطلاعات رو به درستی وارد کرده باشید ، سایت پیغام ارسال ایمیل فعال سازی به ایمیلتون رومیده .


به ایمیلتون مراجعه کنید ... سه ایمیل برای شما ارسال میشه . ممکنه به پوشه SPAM ارسال شده باشند.

در یکی تبریک و عضویت و توضیحات اضافی وجود دارد ، در ایمیل دیگر لینک فعال سازی FreeViral.com] Activate your account] و در ایمیل دیگر مشخصات لوگین و پروفایل شما درسایت .


وارد ایمیل فعال سازی شوید و روی لینک فعال سازی کلیک کنید تا حساب کاربری شما در سایت فعال شه ضمن اینکه User ID و password شما نیز در همین ایمیل موجود است.


پس از فعال سازی به صفحه اصلی سایت برید و بر روی لینک Member Login در بالا سمت راست سایت کلیک کنید. در صفحه لاگین باید User ID و password خودتون رو وارد کنید و روی دکمه Login کلیک کنید تا وارد پنل کاربری بشید .


در پنل کاربری با کلیک بر روی لینک Edit My Ad می تونید آدرس و توضیح لینک سایتتون رو ویرایش کنید .


با کلیک بر روی لینک See My Downline Stats می تونید تعداد صفحاتی که لینکتون در اونها قرار داره رو تو رده های مختلف ببینید .


با کلیک بر روی لینک Promote My FreeViral Page می تونید لینک معرفی مختص خودتون رو دریافت کنید و با استفاده از اون هم بازدید برای لینکتون و هم عضو برای تبلیغ مضاعف بلاگتون کسب کنید.


وقتی کاربری از طریق لینک شما وارد سایت شود ، برای دریافت یکی از کدهای اختصاصی باید بر روی لینک سایت شما کلیک کند ... سایت شما برای ثانیه هایی نمایش داده می شود و پس از گذشت زمان کد اختصاصی کاربر نمایان می شود . لینک شما به صورت تصادفی برای بازدیدکنند گان دیگری که قصد عضویت دارند نیز نمایش داده می شود .


در نهایت اینکه:

۱- لینک معرفی مختص به خودتون رو که در آخر آن یوزرنیم شما وجود دارد را هر روز تبلیغ کنید.

۲- مطالبی که من اینجا نوشتم رو (با تغییر لینک من به لینک خودتون) تو سایتتون قرار بدید تا کسایی که خواستن از طریق لینک معرفیتون عضو شن یه راهنما داشته باشند.


برای ورود به سایت و معرفی و ثبت لینک سایت یا وبلاگ خود اینجا کلیک کنید

موفق باشید!

معرفی یگانه راه نجات دریاچه ارومیه!


 

همان طور که خوانندگان پیگیر این تارنما می‌دانند، چندی است که بحث مرگ قریب‌الوقوع دریاچه ارومیه در مهار بیابان‌زایی و به عنوان شناسه‌ای بارز در رونق کسب و کار بیابان‌سازی در ایران زمین داغ است و تاکنون چندین یادداشت را به این موضوع مهم اختصاص داده‌ام. در یکی از آخرین این یادداشت‌ها، استاد کامبیز بهرام‌سلطانی مژده داد که به زودی به این سلسله جستارها خواهد پیوست و امروز روز اجابت وعده‌ی این استاد دوست‌داشتنی و خردمند محیط زیست ایران است.
در این یادداشت، بهرام سلطانی با زبانی علمی و در عین حال ساده و منطقی، فاش ساخته است که هر راهکاری جز بازکردن دریچه‌های سدهای موجود در حوضه‌ی آبخیز دریاچه ارومیه، عملاً چیزی جز فرصت سوزی و هدردادن سرمایه بیشتر و نیز نقض آشکار اصل ۵۰ قانون اساسی نخواهد بود. او این بار هیچ پرهیزی در نواختن کارشناسان خارجی مانند چونلی هان ندارد و شاید با ضرباهنگی کوبنده‌تر به نقد سخنان عالی‌ترین مقام در حوزه‌ی محیط زیست کشور هم پرداخته و سخنان محمدی‌زاده را همانند سخنان آن نماینده مجلسی  –
نادر قاضی پور – که خواستار کوچک‌کردن مساحت دریاچه ارومیه شده است، با چالشی بنیان‌کن مواجه می‌کند.
اینک با هم به مشروح مقاله‌ی تحلیلی استاد بهرام‌سلطانی توجه می‌کنیم؛ یادداشت مفصلی که با نظر ایشان و به رغم مرسوم نبودن در دنیای مجازی، همه‌ی آن در یک بخش ارایه می‌شود.
باشد که خوانندگان گرامی
مهار بیابان‌زایی با حوصله و دقتی بیش از پیش که سزاوار نگین شمال غرب ایران – دریاچه ارومیه – باشد، محتوای این یادداشت را خوانده و در انتشار آن و شرکت در مباحث مطروحه، مشارکتی مؤثرتر از همیشه از خود نشان دهند.

وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه
بحرانی که به زودی فراموش خواهد شد!

مقدمه
یک واقعیت تلخ که به قاعده‌ای تأسف بار تبدیل شده، آن است که کارشناسان ایرانی به ندرت می‌توانند وجود یکدیگر را تحمل کرده و برای حل مسأله‌ای مشترک، با یکدیگر همکاری کنند. البته بخشی از این رفتار به اجداد درخت نشین ما باز می‌گردد که  دارای رفتاری سلسله مراتبی بوده و ادامه حیات هر فرد، بستگی تام به رعایت سلسله مراتب حاکم بر گروه داشته است.
اشتباه خواهد بود اگر  همکاری‌های اجباری کنونی، به عنوان کار، مطالعات یا تحقیقات بین بخشی تفسیر شود. در این قبیل گروه‌های کاری، همواره هستند کسانی که رهبری گروه را بر عهده می‌گیرند، کسانی که بیش از دیگران فعالیت می‌کنند و کسانی که به زبان ساده، به شیوه‌ای زیرکانه وظیفه خود را به سمت دیگران سوق می‌دهند. در چنین شرایطی ، گروه کاری – آگاهانه یا ناخودآگاه – تابع قانونی از سیستم آنالیز می‌شود که طبق آن ، حرکت سیستم همواره تابع ضعیف ترین جزء یا component آن است . رفتاری این چنین، باعث می شود تا فعالیت های بین بخشی با دقت مورد نیاز صورت نگرفته و آن نمودارهای زیبای زمان بندی که معمولا” در آغاز کار تهیه می‌گردند، هرگز جامه عمل به خود نگیرند . این همه به خودی خود فاجعه است، ولی برای فعالیت‌هایی مانند مطالعات و تحقیقات زیست محیطی که ذاتا” بین بخشی هستند، از تأثیری فاجعه‌بارتر برخوردار است.  غم‌انگیزتر آن که این همه سهل انگاری در شرایطی رخ می‌دهد که  از دید بسیاری از مسئولین، نه تنها وجود کارشناسان محیط زیست زاید تلقی می‌شود، بلکه اصولا” دانش محیط زیست، دانشی بی‌ثمر (یا
مشکوک) به حساب می‌آید .

دامنه  و عمق تحقیقات امروزین به نحوی است که بیش و کم تمامی فعالیت های علمی ساختاری بین بخشی یافته  و در نتیجه نیازمند کار گروهی است. با این وصف ادراکی، کاملا” اشتباه است اگر چنین پنداشته شود که در کار گروهی، تمامی افراد گروه باید با یکدیگر دوست و رفیق و هم پیمان و هم اندیشه باشند؛ خیر. کار گروهی فقط بدین معناست که گروهی کارشناس برای حل مسأله‌ای مشترک گردهم آمده ، با صداقت و وجدان کاری بالا با یکدیگر همکاری کرده و پس از حل مسأله مشترک ، از یکدیگر جدا شده و هر کسی به راه خود می رود . البته اگر در این بین دوستی هایی هم به وجود آمد، چه بهتر.  ولی اصل کار بر مبنای دوستی و رفاقت سازماندهی نمی‌شود .

ادامه نوشته

توهین به قرآن در نمایشگاه قرآن!

وحید جهان آرا در وبلاگ «عدل قیم» نوشت:

صبح روز 11 /5/ 1390 برای کاری رفته بودم به مصلی امام خمینی(ره) داخل مصلی وقتی به جلوی درب شماره 13 رسیدم به طور اتفاقی چشمم به حجم انبوهی از زباله خورد با خودم گفتم حالا که نمایشگاه قرآن شروع میشه این وضعیت برای بازدید کننده ها حتما خیلی زننده است همین جوری که تو فکر بودم داشتم به زباله ها نگاه می کردم، چشمم افتاد به چوب هایی که روشون یه چیزهایی به عربی نوشته بودند با خودم گفتم که احتمالا جمله هایی درباره استقبال و افتتاحیه و از این صحبت هاست باز دقیقتر شدم و رفتم جلوتر، آقا اونجا نبودید و ببینید دیدم تعدادی از آیه های قرآنی که اتفاقا درباره خود قرآن و نزول قرآن بود میون اون همه آشغال و زباله و کثافت که بوی تعفن هم اونجا رو گرفته بود، افتاده بود برای یک لحظه خشکم زد گفتم اینجا که کلیسای کوچولوی تری جونز (شیطان صفت) نیست که همچین کاری رو با آیه های قرآن کردند.

نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم



نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم



نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم

سریع چوب ها رو از زیر آشغال در آوردم گذاشتم یک طرف از نظافتچی هایی که اونجا بودن خواهش کردم یه کمکی بدن اونا رو مرتب کنیم که همون موقع مسئولشون اومد گفت این کار ما نیست ما خودمون کار داریم!!! افتادم دنبال یک مسئول تو مصلی هر چقدر از این یکی و اون یکی پرسیدم هیچکدوم نمیدونستند مسئول مصلی کیه تا اخر رفتم سراغ حراستی ها که آقا اینجا کجا میشه مسئول روابط عمومی رو دید که اون بنده خدا ها هم خودشون هم خبر نداشتند باز ازشون پرسیدم اگر حالا خدای ناکرده یک اتفاق ناجوری تو مصلی بیفته باید چیکار کرد، که طرف با یک لحن ...گفت زنگ بزن به 110؛ دیدم این جوری فایده نداره هر جوری که شد رفتم به هزار دردسر رییس حراستشونو که نمیخوام بگم تو چه وضعیتی و کجا دیدمش پیداش کردم به این بنده خدا شرح موضوع رو گفتم همونجا یارو خشکش زد گفتش کجا، ِکی چرا چه کسی گفتم اینا رو فراموش کن یک فکری برای حل این مشکل کنید. بنده خدا گفت گزارش موضوع رو تو کاغذ بنویس بده به ما، بعدشم گفتش شما ناراحت نشو من سریع این موضوع رو حلش میکنم این حل شدن موضوع آقا تا غروب آفتاب که میخواستم برگردم خونه دیدیم حل نشده باز رفتیم سراغ حراستی ها گفتیم آقا این موضوع چی شد گفتند ما تو پستیم و هیچ کاری نمیتونیم بکنیم و گزارش شو رد کردیم آقا اون روز گذشتشو ما فردا دوباره برگشتیم دیدیم وضعیت نه تنها بهتر نشده بلکه انباشت زباله و آیه های قرآنی هم بیشتر شده باز رفتیم پیش حراست گفتش کار فلان بخش گزارششو دادیم منم که عصبانی شده بودم گفتم آقا جمع آوری چی شد؛ گفتش کار ما نیست منم تا...

باز فردا هم که اومدم...

۱۲/۵/۱۳۹۰:

نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم



نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم


فرداش هم باز...

۱۳/۵/۱۳۹۰:

نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم



نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم



نوزدهمین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم


اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

نوروز پاکان بر همه شما پاکان مبارک

اندر آداب روز عید فطر

طبیعت با بهار طراوت می‏یابد و معنویت با بهار رمضان اوج می‏گیرد. بهار طبیعت با نوروز آغاز می‏شود و بهار معنویت با ماه رمضان. سردی طبیعت با شکوفه‏های بهاری و سرود بلبلان رخت بر می‏بندد و یخهای عصیان و نافرمانی، با زمزمه‏های نیمه شب رمضان و ترنم دعای رمضانیان آب می‏شود. در رمضان است که می‏توان هفت شهر عشق را پیمود و دیو نفس را بر زمین افکند و در عید فطر پیروزی فطرت بر شهوت را، جشن گرفت.

عید سعید فطر

اگر گردش زمین دور خورشید، آغازگر سال شمسی است واگر تکاپوی ماه بر گرد زمین، نوید بخش سال قمری؛ حرکت سالک عاشق در رمضان المبارک در مدار توحید، طلایه دار سال معنوی است و پیروزی قلب سلیم بر شهوت بدخیم، نوروز آن.

رضای آل محمد علیهم‏السلام را سخنی شنیدنی است:

«اِنَّما جُعِلَ یَوْمُ الْفِطْرِ الْعیدَ لِیَکُونَ لِلْمُسْلِمینَ مُجْتَمَعا یَجْتَمِعُونَ فیهِ وَ یُبْرِزُونَ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَیُمَجِّدُونَهُ عَلی ما مَنَّ عَلَیْهِمْ فَیَکُونُ یَوْمَ عیدٍ وَ یَوْمَ اِجْتِماعٍ وَ یَوْمَ فِطْرٍ وَ یَوْمَ زَکاةٍ وَ یَوْمَ رَغْبَةٍ وَ یَوْمَ تَضَرُّعٍ. وَ لأَِنَّهُ اَوَّلُ یَوْمٍ مِنَ السَّنَةِ یَحِلُّ فیهِ الاَْکْلُ وَالشُّرْبُ لاَِنَّ اَوَّلَ شُهُورِ السَّنَةِ عِنْدَ اَهْلِ الْحَقِّ شَهْرُ رَمَضانَ فَأَحَبَّ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ اَنْ یَکْونَ لَهُمْ فی ذلِکَ مَجْمَعٌ یَحْمِدُونَهُ فیهِ وَ یُقَدِّسُونَهُ؛(1) همانا روز فطر، عید قرار داده شده تا برای مسلمانان روز اجتماعی باشد که در آن روز گرد هم آیند و [عشق و محبت خود] به خداوند را ابراز کنند و به خاطر منّتی که بر آنان نهاده است، او را ستایش کنند، پس روز عید و روز گردهم‏آیی و روز افطار، روز زکات، روز گرایش به یکدیگر و روز تضرّع [به پیشگاه حق تعالی] است، [و نیز روز فطر، روز عید قرار داده شده] به دلیل آنکه روز فطر اولین روز سال است که خوردن و آشامیدن در آن جایز شمرده شده است، چرا که نزد اهل حق اولین ماه سال، ماه رمضان است و خداوند دوست دارد در روز عید فطر، مسلمانان اجتماع کنند و با یکدیگر به ستایش و تقدیس او بپردازند.»

امام صادق(ع):

تا سه روز پس از عید قربان و عید فطر، روزه داشتن روا نیست. این روزها، روزهای خوردن و آشامیدن است

در صبحدم این عید آسمانی است که هاتفی ملکوتی، پیروزمندان میدان جهاد اکبر را به دریافت پاداششان فرا می‏خواند، پاداشی فراتر از پاداشهای خاکی و غیرقابل مقایسه با هدایای پادشاهان زمینی.

امام باقر علیه‏السلام ازپیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله روایت کردند: «اِذا کانَ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنْ شَوّال نادی مُنادٍ: اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ أَغْدُوا اِلی جَوائِزِکُمْ. ثُمَّ یا جابِرُ جَوائِزُ اللّهِ لَیْسَتْ کَجَوائِزِ هؤُلاءِ الْمُلُوکِ. ثُمَّ قالَ: هُوَ یَوْمُ الْجَوائِزِ؛(2) هنگاهی که روز اول ماه شوال فرا می‏رسد، منادی ندا می‏دهد: هان ای مؤمنان! برای دریافت جوایزتان صبح زود بشتابید. ای جابر، جوایز خداوند همانند جوایز پادشاهان نیست. سپس فرمود: روز اول شوال، روز جوایز است.»

فاتحان و مدال‏آوران جهاد اکبر را شایسته نیست که از پس این پیروزی بزرگ، در گرداب معصیت و نافرمانی در غلطند و دیگر بار اسیر نفس فرومایه شوند و عزت خدایی را با ذلّت شیطانی معاوضه کنند. امیرمؤمنان علی علیه‏السلام در خطبه‏های عید فطر، مردم را به دوری از معصیت در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی، و... دعوت می‏فرماید.

امام علی علیه‏السلام در عید فطر خطبه خواند تا آنجا که فرمود: «اَطیعُوا اللّه‏َ فیما نَهاکُمْ عَنْهُ مِنْ قَذْفِ الْمُحْصَنَةِ وَ اِتْیانِ الْفاحِشَةِ وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ بَخْسِ الْمِکْیالِ وَ شَهادَةِ الزُّوْرِ وَ الْفِرارِ مِنَ الزَّحْفِ؛(3) فرمان خداوند را در خودداری از کارهایی که شما را از آن برحذر داشته است، عمل کنید [که از آن جمله است: ] نسبت ناروا به زنان عفیف، شهوترانی حرام، شراب خواری، کم‏فروشی، شهادت ناحق و فرار از جهاد.»

از همین روست که پاکان و سالکان را در تعظیم این عید عظیم آدابی است و در تحکیم شعائر آن احکامی. در این مختصر به برخی از آداب این عید سعید اشاره می‏شود.

عید سعید فطر

آداب عید فطر

1. احیاء شب عید

امام صادق علیه‏السلام به نقل از پدر بزرگوارش فرمود:

«کانَ عَلِیُّ ابْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یُحْیی لَیْلَةَ عَیْدِ الْفِطْرِ بِالصَّلاةِ حَتّی یُصْبِحَ وَ یَبیتُ لَیْلَةَ الْفِطْرِ فِی الْمَسْجِدِ؛(4) امام سجاد علیه‏السلام، شب عید فطر را با نماز به صبح می‏آورد و در مسجد به شب زنده‏داری می‏پرداخت.»

2. زیارت امام حسین علیه‏السلام

سید ابن طاووس در اقبال الاعمال از جمله آداب شب عید فطر را، زیارت امام حسین علیه‏السلام معرفی می‏کند.

3. غسل شب و روز عید

از جمله آداب شب و روز عید فطر، غسل است. وقت غسل شب عید، از اول مغرب تا اذان صبح است؛ گرچه انجام آن در ابتدای شب بهتر است. و وقت غسل روز عید، از اذان صبح تا غروب آفتاب است؛ گرچه بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورد و اگر از ظهر تا غروب بجا آورد، احتیاط واجب آن است که به قصد رجاء انجام دهد.(5)

4. پرداخت زکات فطره

همچنان که تمام بودن نماز به صلوات بر پیامبر و آل اوست و بدون صلوات نماز ناتمام است، تمام بودن روزه نیز به پرداخت زکات فطره است.

قال ابوعبداللّه‏ علیه‏السلام: «اِنَّ مِنْ تَمامِ الصَّوْمِ اِعْطاءُ الزَّکاةِ ـ یَعْنِی الْفِطْرَةَ ـ کَما اَنَّ الصَّلاةَ عَلَی النَّبِیِّ صلی‏الله‏علیه‏و‏آله تَمامُ الصَّلاةِ، لاَِنَّهُ مَنْ صامَ وَ لَمْ یُوَدِّ الزَّکاةَ فَلا صَوْمَ لَهُ اِذا تَرَکَها مُتَعَمِّدا؛(6) امام صادق علیه‏السلام فرمودند: از جمله کارهایی که موجب کامل شدن روزه است، پرداخت زکات فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله، موجب کامل شدن نماز می‏شود. اگر کسی روزه بدارد ولی زکات فطره را از روی عمد پرداخت نکند، در واقع روزه نداشته است [و روزه‏اش مقبول نیست.]»

زکات فطره، علاوه بر آنکه باعث تمام بودن روزه است، نقصان زکات مال را نیز جبران می‏کند.

امام علی علیه‏السلام فرمود: «مَنْ اَدّی زَکاةَ الْفِطْرَةِ اَتَمَّ اللّهُ بِها ما نَقَصَ مِنْ زَکاةِ مالِهِ؛(7) کسی که زکات فطره پرداخت کند، خداوند به وسیله آن، نقصان در [پرداخت] زکات مالش را جبران می‏کند.»

سید ابن طاووس در اقبال الاعمال از جمله آداب شب عید فطر را، زیارت امام حسین علیه‏السلام معرفی می‏کند

5. تکبیر خداوند

به پاس امداد الهی و یاری رساندن او در پیروزی بر دیو نفس و برخورداری از نعمت هدایت و سرمایه معنویت، باید ولی نعمت را بزرگ داشت و او را تکبیر گفت.

بعد از نماز مغرب و عشای شب عید، پس از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز پس از نماز عید فطر مستحب است چنین تکبیر بگویند: «اللّه اکبر، اللّه اکبر، لا اله الا اللّه واللّه اکبر، اللّه اکبر وللّه الحمد، اللّه اکبر علی ما هدانا.»(8)

6. کراهت روزه تا سه روز پس از عید فطر

در برخی روایات توصیه شده است که تا سه روز پس از عید فطر، از روزه گرفتن خودداری شود.

امام صادق علیه‏السلام فرمودند: «لا صِیامَ بَعْدَ الاَْضْحی ثَلاثَةَ اَیّامٍ وَلا بَعْدَ الْفِطْرِ ثَلاثَةَ اَیّامٍ اِنَّها اَیّامُ اَکْلٍ وَ شُرْبٍ؛(9) تا سه روز پس از عید قربان و عید فطر، روزه داشتن روا نیست. این روزها، روزهای خوردن و آشامیدن است.»

پی نوشت ها:

1. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص522.

2. یعقوب کلینی، کافی، ج4، ص168.

3. حر عاملی، وسائل الشیعه (آل البیت)، ج15، ص344.

4. حر عاملی، وسائل الشیعه، (آل البیت)، ج8، ص87.

5. رساله امام خمینی رحمه‏الله، مسئله 644.

6. سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج1، ص466؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص119.

7. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص119.

8. رساله امام خمینی رحمه‏الله، مسئله 1526.

9. حر عاملی، وسایل الشیعه، (آل البیت)، ج10، ص519.

تنظیم برای تبیان:گروه دین و اندیشه_حسین عسگری

روزی‌ تو ‌خواهی ‌آمد...

امام زمان (عج)

نیمه شعبان، روز شکوهمندی برای شیعیان و البته برای تمام بشریتی است که عاشقانه آن روز بزرگ (ظهور آخرین منجی) را انتظار می‌کشند. همشهری جمعه در این شماره با پرداختن به این موضوع، در حد توان و وسع خود تلاش کرده است تا به ضرورت‌های انتظار بپردازد و دغدغه‌ها وآسیب‌های احتمالی را در این مسیر بازگو کند.

روزها را به امید آن که نگاهت فردا‌ بر پهنای آسمان درخشیدن گیرد به شب‌هایم گره می‌زنم و دست بر دعا انتظار فردایی را می‌کشم که از حریم امن خویش درآیی و دلدادگان دیرینه‌ات را با آب زلال مهربانی‌ات سیراب کنی.

هر شب که ماه بر آسمان می‌افتد‏، غمی دلگیرتر از همیشه تمام وجود عاشقانت را می‌گیرد و امید دیدنت باز حماسه شاعرانه می‌آفریند و شعر هجران به شعر انتظار تبدیل می‌شود و شاعر چشم‌هایت در لابلای ابیات ترک‌خورده‌اش به دنبال خودت می‌گردد.شاعران انتظار در غم هجرانت غزل‌ها را جامه امید می‌پوشند و الهه‌های شعرشان هر لحظه به امید وصالی بزرگ‏، در آسمان آبی دلدادگی به رقص درمی‌آیند.

راستی تو از طلوع کدامین خورشید جمعه سر بر خواهی آورد و از میانه کدامین آدینه دست مرا خواهی گرفت. من قرن‌هاست که انتظارت را می‌کشم. بی‌آن که دیده باشم‌ات، از تو خاطره‌ها دارم و بی آن که دست‌هایت را گرفته باشم‏، دست‌هایم بوی تو را می‌دهند. تو را نادیدن ما اگر غم نباشد‏ مرا نادیدنت تنها غمم هست.

حکایت من را از زبان تمام عاشقانی بپرس که با امید دیدارت راه دیار دیگر را در پیش گرفتند و‌ عاشقانه‌شان را به سوی سرزمین دیگری روانه کردند. این حکایت من و تمام آنهایی است که روز و شب را با نامت پیوند می‌زنیم و لحظه‌ها را می‌شماریم تا شاید به آدینه ‌موعود برسیم.

و بر این اساس در آرزوی حکومت مهدوی است. در این مسیر همواره ‌چالش‌های متعددی نیز وجود داشته و دارد و منتظران باید بیش از هر زمانی ‌به این چالش‌ها توجه داشته باشند. چالشی برای رسیدن به جامعه ایده‌آل. همین جامعه ایده‌آل معیارهای عینی و ملموسی دارد که آن را از دیگر جوامع ‌متمایز خواهد کرد

راه‌ها در تمام قرن‌ها به نام تو خود را در پهنه زمین می‌کشند و تا آنجا می‌روند تا نامی و نشانی از تو بیابند. تو نشانی تمام زخم‌های کهنه‌ای هستی که شیعه در تار و پود تاریخش ‌جا داده است. تو نشانی تمام لبخندهای فردای منی. راستی که ‌لبخند تو‏ ‌جاودانگی است و حیات دوباره‌ای که بشر را به سوی یک آرمانشهر رهنمون خواهد کرد. و من به آن آینده روشن دل بسته‌ام. آینده‌ای که همگان انتظارش را می‌کشند و آن را باور کرده‌اند.

دین من‏، ایمان من

تو در دین من و ایمان منی و در لابلای تمام نوشته‌های دینی‌ام به تو می‌رسم. تو آینده روشن منی و گذری در آموزه‌های ادیان و مکاتب الهی و بشری گویای آن است که عموم متفکران، نهایت تاریخ را روشن و زیبا می‌دانند.

امام زمان (عج)

ترسیم این افق در هر یک از مکاتب با دیگران متفاوت است و حداقل تفاوت اجمال و تفصیل آنها در بیان کیفیت این افق برین است؛ به این معنا که هرچه از مکاتب قدیمی به سوی ادیان متأخر پیش می‌رویم، تبیین‌ها دقیق‌تر و اشاره به امور جزیی بیشتر است و برعکس، هرچه به عقب برویم، با اشارات جزیی و پرابهام روبرو می‌شویم.

در این میان شاید هیچ آیینی به اندازه اسلام به شرح و توضیح این برهه زیبا و دلنشین نپرداخته است و در بین فرقه‌های اسلامی نیز گنجینه شیعه غنی‌ترین است. یک شیعه همواره خود را منتظر می‌داند و معتقد است مدینه فاضله بشری زمانی محقق خواهد شد که عناصر اصلی سعادت بشری از ‌عدالت، امنیت، رفاه، آزادی، رشد و پیشرفت علمی و تکنیکی، تعالی اخلاقی و معنوی و ... فراهم شود.

و بر این اساس در آرزوی حکومت مهدوی است. در این مسیر همواره ‌چالش‌های متعددی نیز وجود داشته و دارد و منتظران باید بیش از هر زمانی ‌به این چالش‌ها توجه داشته باشند. چالشی برای رسیدن به جامعه ایده‌آل. همین جامعه ایده‌آل معیارهای عینی و ملموسی دارد که آن را از دیگر جوامع ‌متمایز خواهد کرد.

رتبه های اول ایران در دنیا

ایران در چه زمینه هایی در جهان مقام اول را دارد؟

رتبه های اول ایران در دنیا


به این امید که با تلاش و کوشش و اعتماد به نفس و علاقه به حفظ داشته های مثبت ملی میزان موفقیت ها را روز به روز افزایش بدیم چراکه سرزمین ایران متعلق به ایرانیان است و بدست توانای ایرانیان افتخارات بیشتری کسب خواهد شد.

1. بیشترین تولید پسته

2. بیشترین تولید خاویار

3. بیشترین تولید خانواده توت

4. بیشترین تولید زعفران (80% کل تولید جهانی)

5. بیشترین تولید زرشک

6. بیشترین تولید میوه آلویی (از قبیل شفت و گیلاس وغیره)

7. بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (70.7 درجه سانتیگرد در کویر لوت)

8. بیشترین تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، میزان بارش برف 8 متر در 5 روز)

9. بزرگترین وارد کننده گندم

10. بیشترین آمار فرار مغزها !

11. بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد)

12. بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه 260 میلی سیورت در رامسر (مقایسه = یک عکس رادیوگرام سینه 0.05 میلی سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل 25 میلی سیورت)

13. بیشترین تعداد زمین لرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)

14. دقیق ترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)

15. بیشترین مصرف مشتقات تریاک و هروئین (امریکا بیشترین مصرف كوكایین را دارد)

16. بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)

17. کهن ترین کشور دنیا (تاسیس شده در 3200 سال قبل از میلاد مسیح)

18. میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی)

19. بزرگترین تولید کننده فیروزه

20. بزرگترین منابع روی در جهان

21. بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل تولید جهانی)

22. بیشترین شتاب پیشرفت تولید علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی یازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%)

23. بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه 236 میلیارد دلار)

24. بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)

25. بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 میلیارد دلار بر حسب قیمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)

26. بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان (با میزان تولید کنونی ایران معادل 89 سال ذخایر نفتی دارد)

27. ارزانترین پایتخت جهان (طبق تحقیق شبکه خبری سی ان ان تهران ارزانترین پایتخت جهانست)

28. بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادامه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکزیک و با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز)

29. بالاترین آلودگی دی اکسید گوگرد در هوای شهری

30. قدیمی ترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40.000 نفر را فراهم میکند)

31. بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین گنجینه جوهرات جهانست)

32. کهن ترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جمیعت جهان حکومت میکردند که این بالاترین درصد جمیعت تحت یک دولت در تاریخ هم هست)

33. بیشترین تعداد تلفات در جنگ شیمیایی (100.000 کشته و 100.000 زخمی در جنگ با صدام، ایران همچنین دومین رتبه تلفات تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)

34. بیشترین تعداد و تناسب مذهب شیعه در جهان (89% جمیعت ایران)

35. بالاترین رشد مصرف گاز طبیعی

36. بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز

37. بیشترین عمل زیبایی انجام شده در جهان

38. بیشترین آمار طلاق در جهان

فروش عمده و خرده نمک دریاچه ارومیه با مجوز بهداشت

اطلاعیه

قابل توجه علاقمندان به فرآورده های سنتی و بومی کشور

شرکت داروئی اروم گوهر نگین ، متولی تولید و توزیع فرآورده های سنتی ، گیاهان داروئی بومی و داروهای گیاهی در شمالغرب کشور ، واقع در کلان شهر ارومیه ، اولین و تنها شرکت تولید و بسته بندی نمک خالص دریاچه ارومیه در بسته های 1 ، 2 ، 5 ، 20 ، 40 و 50 کیلیوئی نمک دریاچه ارومیه می باشد که نمک این دریاچه را بدون هیچ مواد افزودنی و فرآوری و کاملا بصورت خام با جدیدترین دستگاههای تولیدی در مش های (سایز کریستالی نمک)گوناگون تولید و به بازار عرضه نموده است .

 

  • محل تولید و بسته بندی این شرکت در مجاورت 2 کیلومتری دریاچه ارومیه و در نزدیکی زیست گاه اصلی جانور آرتمیا بوده و نمک های تولیدی این شرکت از خلوص بالائی برخوردار می باشد .

 

  • این شرکت با آنالیز این نمک در آزمایشگاههای معتبر و اخذ تائیدیه فنی و بهداشتی تولید و بسته بندی نمک دریاچه ارومیه در سال 85 ، فعالیت خود را آغاز نموده و هم اکنون با داشتن 20 نفر پرسنل ثابت کاری و 50 نفر نیروی کار فصلی ، به عنوان بزرگترین شرکت تولید این فرآورده در کشور محسوب می شود .

 

  • هم اکنون بسیاری از پزشکان طب سنتی و شرکت های بازرگانی و همچنین عطاریهای سراسر کشور از مشتریان دائمی این شرکت جهت تهیه نمک مورد نیاز خود می باشند .

 

  • همچنین مرغوبیت و خواص این نمک و بسته بندی مورد قبول شرکت حاضر ، سبب صادرات 800 تنی آن در هر ماه را تنها به یکی از شرکت های معتبر کشور ترکیه نیز فراهم نموده است .

 

  • لازم به ذکر می باشد که 90% نمک دریاچه ارومیه موجود در بازار با نامهای مختلف ، نمک استحصالی و تولیدی این شرکت می باشد که با قیمتهای بالا در حال فروش می باشد .

 

  • این شرکت با همکاری شرکت اتحاد بین المللی مهر آسیا و شبکه جامع طب سنتی استان آذربایجان غربی جهت دسترسی مستقیم و بدون واسطه هموطنان به این محصول ، اقدام به فروش سراسری نمک دریاچه ارومیه با بهترین قیمت ، برای تمامی اقشار علاقمند به این محصول ناب و بکر نموده است .

 

  • هموطنان عزیز در هر جای کشور با یک تماس می توانند نمک مورد نیاز خود را در بسته بندی ها و اوزان مختلف ، جهت استفاده درمانی ، خوراکی و صنعتی سفارش داده و در اسرع وقت سفارشات خود را دریافت نمایند .

 

آدرس اینترنتی :

http://dooz.blogfa.com/

 

· آدرس دفتر مرکزی تهران : بزرگراه نواب صفوی – بالاتر از میدان جمهوری – خیابان ارومیه – جنب نمایشگاه اتومبیل – شرکت اتحاد بین المللی مهر آسیا – تلفن تماس : 66433891 – همراه مدیریت : 09198237150

· آدرس دفتر فروش در ارومیه : خ مدنی 2 – بالاتر از چهارراه عطائی – پلاک 1/83 - همراه مدیریت : 09149507886

· تلفن سفارش مستقیم : 09352683386

پاسخ به نظرات خوانندگان

با سلام خدمت تمامی بازدیدکنندگان گرامی و سروران محترم

مطلبی به عنوان نظر به صندوق پستی وبلاگ واصل شده است که از چند جهت مورد توجه می باشد :

۱- ناکسانی هستند که در خود را در قالب همکار آن هم از نوع حجامت گیرنده اش در وبلاگ نظر میدهند که از همین جا اعلام برائت از چنین ناکسان ناهمکار را اعلام میداریم.

۲- دانستن یا ندانستن مشخصات این ناکسان به اندازه هسته یک اتم ناقابل فضولات نیز برای ما اهمیت ندارد که حالا ما از ندانستن آن به خیال این ناکس ذره ای جابه جا شویم .

۳- متاسفیم که همگان از خواندن و تدبر در مطالب ارسالی در این وبلاگ استفاده کرده و همچنان در طول چندین سال بهترین مشوق ما برای ادامه کارمان بوده اند و در خیال باطل  این ناکسان نافهم ...... آن هم به بهانه پول می باشد .

همانطور که میدانید این سایت از ابتدا تلاش خود را جهت ارائه مقالات علمی و پژوهشی نموده است و مطمئنا بقای یک مجموعه پژوهشی نیازمند حمایت مالی مناسب می باشد که با راه اندازی قسمت فروش و لینک آن به آدرسی دیگر ٬ فعالیت های اقتصادی این سایت را کاملا مجزا نموده است .

ضمنا احمق ترین انسان های روی زمین نیز به این موضوع واقع هستند که درآمد زائی هر چند از راه تبلیغ و ترویج سنتها و آئین مذهبی و غیر مذهبی از نظر فقها دارای هیچ مشکلی نبوده و صدالبته تبلیغ آن را نیز توجیه پذیر می نماید .

۴- این ناکسان که به اقرار خودشان بوئی از اسلام نیز نبرده اند و احکام آن را نیز نمیدانند به چه حقی به خودشان اجازه می دهند که در استفاده ابزاری از اسلام حکم صادر نموده و کسی را متهم به آن بکنند .

۵- به حول و قوه الهی مجموعه متشکله ما خیلی بزرگتر و وسیع تر از آن چه در سایت و وبلاگ عنوان شده می باشد و هم اکنون در حال اجرای چندین پروژه کشوری در مناطق مختلف بوده و به جهت سکرت بودن تمامی آنها ٬ فعلا امکان درج اطلاعات آن در بیرون مقدور نبوده و انشاءالله در مرحله افتتاح به سمع و نظر خوانندگان خواهد رسید و از این بابت نیز خوشحالیم که با درج چندین عنوان ناقابل توانسته ایم احساسات بدخواهان و حسودان را به چالش بکشانیم ٬ که اگر در صورت درج عناوین بیشتر احتمال سکته قلبی٬مغزی این ناکسان گژ فهم قطعی بود .

۶- مفتخریم که به سبب تلاشهای شبانه روزی جهت ارتقای علمی و سلامت مردم عزیزمان ٬ رویمان در محضر خدا انشاءالله سفید خواهد بود و مطمئنا خداوند به تمامی اعمال ما آگاه تر از دیگران است .

۷- در هر برهه از زمان توهین به دیگری را جایز نمیدانیم و یقین داریم توهین به دیگران از اعمال ناکسانی است که شاید اسلام را به قول خودشان تازه شناخته اند آن هم شاید .

امیدواریم خداوند همه را به راه راست هدایت فرموده و عاقبت به خیر شویم .

موفق و پیروز باشید .

فروش ویژه زالوی طبی استریل شده با شرایط ویژه به پزشکان و پیراپزشکان طب سنتی و زالو درمان

قابل توجه پزشکان و پیراپزشکان محترم طب سنتی و فعال در زمینه زالو درمانی

 

 شرکت آبزی پرور خاص آذربایجان ٬ وابسته به شبکه جامع طب سنتی استان آذربایجان غربی ٬ به عنوان اولین شرکت رسمی تولید ٬ تکثیر و فروش زالوی طبی در سراسر ایران ٬ در نظر دارد فروش زالوی طبی به پزشکان فعال طب سنتی و زالو درمان را با شرایط ویژه آغاز نماید .

 

 نظر به اینکه ۹۹٪ زالوهای طبی موجود در بازار ایران از طبیعت صید شده و مطمئنا استریل نبوده و گاها به جهت سم پاشی مزارع برنج مسموم و خطرناک می باشند و احتمال عفونت بعد از زالو درمانی در بعضی از کیس های بیماری وجود دارد ٬ این شرکت تمامی زالوهای سفارشی را با آخرین استاندارد های جهانی استریل و بسته بندی کرده و در مرحله ارسال از لحاظ کیفی کنترل می نماید .

 

 پزشکان و پیراپزشکان محترم با عضویت در باشگاه فروش ویژه محصولات این شرکت می توانند زالوهای تولیدی این شرکت را با اطمینان کامل و در بسته بندی های کاملا استریل و با قیمت مناسب در تمامی ایام سال بدون هیچ محدودیتی تهیه نمایند .

 

جهت ایجاد شماره اشتراک در بانک فروش زالوی طبی در باشگاه فروش ویژه محصولات این شرکت می توانید با شماره ۰۹۱۴۹۵۰۷۸۸۶ و ۰۹۱۹۸۲۳۷۱۵۰ تماس حاصل فرمایند .

 

محاسبه تحويل سال نو به روايت تاريخ

در ايران باستان آنچه ما امروزه از آن به عنوان تقويم براي برنامه‌ريزي درخصوص انجام كارهاي مختلف استفاده مي‌كنيم وجود نداشت و براي تقسيم‌بندي سال به واحدهاي كوچك‌تر از ماه‌هاي قمري و به روشي متفاوت استفاده مي‌شد و در تقويم‌هايي كه در آن زمان به عنوان يك جدول زماني مورد استفاده قرار مي‌گيرد هيچ اثر و نشانه‌اي از هفته يافت نمي‌شد، بلكه هر ماه به 30 روز تقسيم شده و نام مشخصي براي آن انتخاب مي‌شد.

به اين ترتيب 12 ماه 30 روزه در تقويم در نظر گرفته مي‌شد كه 5 روز باقي مانده از سال نيز در پايان به يكي از ماه‌ها اضافه مي‌شد تا پيش از اين كه تاريخ جلالي ثبت شود، هر سال به 12 ماه 30 روزه تقسيم مي‌شد و 5 روز باقيمانده نيز در پايان آبان‌ماه يا اسفند به آن اضافه مي‌شد تا به اين ترتيب مجموع روزهاي سال 365 روز شود و اين در حالي بود كه 5 ساعت و 48 دقيقه و 52 ثانيه‌اي كه ما امروزه براي محاسبه لحظه‌ تحويل سال نو در نظر مي‌گيريم باقي مي‌ماند كه هر 4 سال يك بار معادل يك روز مي‌شد، اما از آنجا كه پيش از پيدايش تقويم جلالي اين مدت زمان در محاسبه لحظه تحويل سال نو محاسبه نمي‌شد اول فروردين در سال‌هاي مختلف متغير بود. به عبارت ديگر مي‌توانيم بگوييم كه در آن زمان ماه‌هاي خورشيدي نيز مانند ماه‌هاي قمري در فصول مختلف سال متغير بودند و به همين علت نوروز همزمان با روز اول فروردين كه مصادف با آغاز اعتدال بهاري است جشن گرفته نمي‌شد و به اين ترتيب نوروز هر 4 سال يك‌بار يك روز به عقب كشيده مي‌شد تا اين‌كه ملك‌شاه سلجوقي در زمان پادشاهي خود دستور داد محاسبات دقيقي بر مبناي سال خورشيدي انجام شود تا از اين پس اول فروردين مصادف با نوروز باشد و به اين ترتيب قرار شد پس از 4 سال 365 روزه كه همان 12 ماه 30 روزه بود كه در پايان 5 روز به اسفند يا آبان افزوده مي‌شد يك سال يعني سال پنجم 366 روزه در نظر گرفته شود تا نوروز به عنوان نخستين روز فروردين جشن گرفته شود. در سال 1304 هجري شمسي، تقويم خورشيدي به عنوان تقويم رسمي كشور پذيرفته شد، با اين تفاوت كه به جاي افزودن 5 روز به سال 6 ماه نخست سال 31 روزه و 5 ماه نيمه دوم سال 30 روزه و ماه اسفند 29 روزه در نظر گرفته شد كه هر 4 يا 5 سال يك بار اسفند 30 روزه محاسبه شده و آن سال به عنوان سال كبيسه اعلام مي‌شود.

تقويم هجري، شمسي به دليل نوع محاسبه و استفاده از لحظه تحويل سال در تقويم به عنوان دقيق‌ترين تقويم در ميان 40 تقويم موجود در سطح دنيا شناخته شده است. لحظه تحويل سال همان لحظه رسيدن خورشيد به مبدا حركت آن يا همان نقطه اعتدال بهاري است و بر اين اساس هرگاه فاصله خورشيد از نقطه اعتدال بهاري برابر با صفر باشد اين لحظه، لحظه تحويل سال نو است. اگر لحظه تحويل سال بعدازظهر باشد فرداي آن روز اول فروردين است و اگر قبل از ظهر باشد همان روز، اول فروردين خواهد بود.

دانلود تقویم سال 90

یكی از كوشش ‌های همیشگی ایرانیان باستان، تنظیم تقویمی بوده است كه با تقویم طبیعی و دوره رویدادهای كیهانی، حداكثر انطباق را داشته باشد. این كوشش منجر به ایجاد و بهره‌برداری از تقویم‌ها و نظام‌های گاهشماری بسیار متعدد و متنوعی شده بود كه در نهایت با ایجاد و تنظیم تقویم اعتدالی ایرانی به حداكثر دقت ممكن برای تطبیق تقویم قراردادی با تقویم طبیعی دست یافته شد و امروزه نیز این تقویم همچنان دقیق‌ترین تقویم تاریخ بشر شناخته می‌شود.

تقویمی كه ما از آن استفاده می‌كنیم، یكی از دقیق ترین و مناسب ترین تقویم ‌های جهان است، اما متاسفانه فقط اندكی از ما آن را به خوبی می ‌شناسیم و تاریخچه به وجود آمدن آن را می‌ دانیم. برای مثال، برخلاف تصور عموم، تقویمی كه امروز از آن استفاده می‌كنیم، قدمت 1389 ساله ندارد، بلكه در همین دو قرن اخیر تدوین شده است.

برای آشنایی بیشتر با تقویم ایرانی، در ادامه دو تقویم هجری شمسی برجی و هجری شمسی به طور خلاصه مورد شرح قرار گرفته اند.

تقویم هجری شمسی بُرجی

ادامه نوشته

تشكر و اعتذار

با سلام خدمت تمامي بازديدكنندگان و سروران گرامي و همه آنهائي كه منت نهاده و تا بدينجا ما را ياري نموده و همراهي كرده اند . 

عذر تقصير مي طلبيم از اينكه به جهت فعاليتهاي گوناگون تك تك همكاران و خود بنده در عرصه هاي گوناگون خدمت ، نتوانستيم مدتي را در كنار شما باشيم و زمينه فعاليتمان در سايت كم شد .

هر چند بصورت مجازي در اين فضا حضور نداشتيم اما در عرصه حقيقت سعي نموديم از خدمتگذاري به هموطنان عزيز كم نگذاريم . اميدواريم كه اين تلاشها كه وظيفه ماست مورد قبول حضرت حق قرار گيرد .

و اما دليل آنكه ما در كنار شما در فضا وب نبوديم بدين قرار است :

1- راه اندازي اولين شبكه هماهنگ فروش تجهيزات و ملزومات پزشكي مورد نياز در كلينيك ها و مطب هاي طب سنتي در سراسر كشور 

2- راه اندازي اولين شركت توليد ، تكثير ، پرورش و فروش رسمي زالوي ايراني در داخل و خارج از كشور

گرچه عناوين بالا در دو خط خلاصه گشت اما ثمره سالها تلاش بود كه بالاخره با دو ماه دوندگي مستمر و پيگير هماكران سرانجام به بار نشست تا شايد روزنه اي باشد براي حل مشكلات فراوان هموطنان در حوزه سلامت و بهداشت

اميدست با نظرات بجا و ارزنده خويش ما را در پيشبرد اهدافمان مصمم تر نموده و سهمي در اين حركت هر چند كوچك در راستاي اين نهضت عظيم نمائيد . 

موفق و پاينده باشيد .

ياعلي

حجامت و زالو درمانی در منزل (تهران و ارومیه)

با سلام

باز هم خدمتی دیگر از خدمتگزاران شما مردم شریف استان تهران و ارومیه

حجامت ، زالو درمانی ، فصد و ویزیت در منزل

توسط متخصص طب سنتی از دانشگاه بین المللی و عضو رسمی موسسه تحقیقات حجامت ایران و عضو رسمی انجمن متخصصان ایران و عضو انجمن تحقیقات طب سنتی ایران

توسط آقا و خانم

جهت تماس و مشاوره و هماهنگی با شماره تلفن های ذیل تماس بگیرید :

در تهران و شهرهای تابعه : ۲۲۴۴۴۷۷۸

و در ارومیه و حومه : ۲۳۳۳۴۷۱

نمایندگی های ایلام ، اردبیل و خراسان شمالی و خوزستان

با سلام درود بر شما عزیزان

به لطف ایزد منان و تلاش همکاران حاضر در معاونت تحقیقات طب سنتی استان ، نمایندگی های انحصاری در استان های ایلام ، اردبیل و خراسان شمالی گشایش یافته و بزودی در استان خوزستان نیز افتتاح خواهد گردید . هموطنان گرامی جهت تهیه داروها و کالاهای مورد نیاز خود می توانند با نمایندگی انحصاری استان مربوطه خود تماس گرفته و کالای مورد نیاز خود را سفارش دهند .  

 لیست نمایندگی های انحصاری استان ها

شرایط جهت اخذ نمایندگی انحصاری در استان ها (هر استان فقط یک نماینده):

۱- داشتن آشنایی کافی با منابع طب سنتی و نحوه تجویز دارو

۲- داشتن مدرک عطاری یا کاردانی گیاهان داروئی و یا مدارک مربوط

۳-  سابقه فعالیت در فروش داروهای گیاهی (حداقل پنج سال)

۴- دارا بودن حسن شهرت در محیط بازار و خوش حسابی

۵- سپردن حداقل ۱۰۰ میلیون ریال وثیقه بانکی و یا چک معتبر (جهت تضمین )

۶- توانایی کار با کامپیوتر و اینترنت

۹- خرید اولیه حداقل ۱۰ میلیون ریال

افتتاح دفتر فروش تهران

بنام خدا

با سلام به تمامی بازدیدکننگان عزیز وبلاگ

به استحضار می رسانیم به جهت استقبال بی نظیر هموطنان از فروش اینترنتی داروها و اثر گذاری آن ها در موارد خواسته شده دفتر فروش داروها هفته جاری در تهران افتتاح گردیده و آماده ارسال داروها و کالاهای درخواستی در سریعترین زمان ممکن بدست شما عزیزان تهرانی خواهد بود .

تلاش های بی دریغ دست اندرکاران مجموعه با حمایت های معنوی شما عزیزان و گرامیان صد چندان خواهد شد . انشاءالله

خدمت خالصانه      انتخاب آگاهانه

عید فطر مبارک

شب عیداست لبخندی بزن

ويژه نامه عيد سعيد فطر

دلم تنگ است و دلتنگ اند دلتنگان و دل ریشان

شب عید است، لبخندی بزن، مولای درویشان!

اگر همسو نمیگردند با فریادهای تو

نمیگریند دل ریشان، نمیچرخند درویشان

هنوز آن سوی دنیا قدر خوبی را نمیفهمند

فراواناند بدخواهان و بسیارند بدکیشان

رها از خود شدم آن قدر این شبها که پنداری

نه با بیگانگانم نسبتی باشد نه با خویشان

به مرگ زندگی!... من مرگ را هم زندگی کردم

جدا از زندگانی کردن این مرگاندیشان

شب عید است لبخندی بزن تا عید فطر من

تبسم عیدی من باد، بادا عیدی ایشان

عید فطر عید پاکیزگی

عید فطر، عید پاکیزگی و طهارت انسان

عید سعید فطر

میوه های فطرت

رمضان، دعوتی است به بازیافتن «خود گمشده»، ندایی است برای توجه به خدای فراموش شده، ضیافتی است برای تناول از مائده تقوا و پایان این مهمانیِ خدایی، عید فطر است؛ عید توفیق بر طاعت و اطاعت، عید توبه و تهذیب نفس، عید ذکر و یاد محرومان و گرسنگان. فطر، چیدن میوه هایی است که از فطرت می جوشد. فطر، سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است. پیروزی بر خصم درون، جشنی روحانی دارد به نام عید فطر که میثاق بستن با فطرت را از سوی روزه داران مجاهده گر اعلام می دارد. عید فطر، پاداش افطارهای خالصانه و به جاست، مُهر قبولی انفاق های با قصد قربت و پایان نامه دوره ایثار و گذشت در مسایل مالی است. فطر، عید خداجویی و خداترسی و خداپرستی است.

 عید زیبایی های معنوی

امروز روز عید فطر است؛ عیدی که زمین و زمان را غرق شادی و سرور کرده است. ساکنان زمین به شکرانه یک ماه عبادت و نیایش، عید گرفته اند و ساکنان آسمان نیز مأمور شده اند که جوایز و پاداش هایی را از سوی عرش الهی برای ساکنان این کره خاکی بیاورند و به راستی که در این روز بزرگ، زمین، زمان و آسمان در جوش و خروش اند.

عید فطر، روزی است که فطرت آدمی به واسطه سی روز اخلاص، شکوفا شده و به معطر کردن فضای زندگی انسان می پردازد. به راستی که فطرت، چه عطر دل انگیز و روح افزایی دارد و زندگی در پرتوی فطرت چه زیباست! عیدفطر، عید زیبایی های معنوی است. عید فطر، عید بشارت و عید سعادت است. این عید سعید، بر تمامی فطرت های بیدار مبارک باد.

 عید پاکیزگی

در پایان ماه مبارک رمضان و پس از یک ماه عبادت و روزه داری، اسلام روز اول ماه شوّال را عید قرار داده است؛ زیرا در این روز، انسان ها به فطرت خود باز می گردند و متوجه عظمت خداوند متعال می شوند. در این روز، مسلمانان، جسم را به وسیله غسل کردن پاکیزه کرده و با پوشیدن لباس های تمیز و خوشبو کردن خود، آن را کامل می نمایند. پاکیزگی روح و جانشان نیز به وسیله دعا و مناجات و نماز صورت خواهد گرفت و سرانجام، پاکیزگی اموال و دارایی های آنها به وسیله فطریه دادن و کمک کردن به انسان های فقیر و نیازمند صورت می پذیرد. به راستی عید فطر، عید پاکیزگی و طهارت انسان هاست تا از این رهگذر، به فطرت اصلی و حقیقی خویش بازگردند.

 اعمال شب عید فطر

شب عید سعید فطر، شب نزول رحمت الهی و فرصتی برای پوزش طلبی از گناهان است. در روایات اسلامی آمده که فضیلت این شب عزیز، کمتر از شب قدر نیست. شب عید فطر، شبی است که خداوند پاداش های خود را به مؤمنان روزه دار می بخشد و آنان را مورد رحمت قرار می دهد. از این رو، هر انسان مؤمن باید از این فرصت نهایت استفاده را در ذخیره کردن ثواب و پاداش الهی بنماید و با انجام اعمال این شب، از فیض بی کران آن بهره مند گردد. مهم ترین اعمال شب عید فطر عبارت است از: غسل کردن بعد از غروب آفتاب، خواندن دعای ویژه رؤیت هلال ماه، خواندن زیارت امام حسین علیه السلام ، احیای آن شب به دعا و نماز و استغفار، خواندن ده رکعت نماز، خواندن دعای های مخصوص این شب، کنار گذاشتن زکات فطره و....

حضرت علی علیه السلام در خطبه ای می فرمایند: «ای بندگان خدا، بدانید که نزدیک ترین چیزی که برای مردان و زنان روزه دار قرار داده شده، این است که در آخرین روز ماه رمضان، فرشته ای از طرف خداوند فریاد می زند: ای بندگان خدا، بشارت بدهید که خداوند گناهان گذشته شما را آمرزید. پس به فکر آینده و زندگی جدید خودتان باشید که چگونه خواهید زیست. وقتی هلال ماه شوّال نمایان شد، فریاد فرشتگان برخاسته می شود که ای مؤمنان، بیایید و جوایزتان را دریافت کنید»

حقیقت عید

عارف وارسته، مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی رحمه الله درباره حقیقت عید و مفهوم عمیق و والای این روز، چنین می فرماید: «عید زمانی است که خداوند متعال برای جایزه دادن و بهره مند کردن بندگان از نعمت ها، آن روز را در میان روزها انتخاب می کند تا برای گرفتن خلعت ها و عطایا جمع شوند و به همگان اعلام کرده است که به درگاه او روی آورده و با اعتراف به بندگی و آمرزش خواستن از گناهان و عرضه نیازها و آرزوهایشان، برای او تواضع نمایند. خداوند نیز در تمام این موارد، به آنان وعده اجابت و اعطایی بالاتر از آرزوهایشان، بلکه بالاتر از آن چه در دل بشری خطور کرده، داده است. دوست دارد در چنین روزی، به او خوش گمان بوده و جانب امیدواری به قبول خداوند و آمرزش و عطای او را بر جانب ترس از رد و عذابش ترجیح بدهند».

 فطر؛ هدیه ای الهی

عید سعید فطر

با آنکه روزه گرفتن در تمامی ادیان الهی وجود داشت و پیروان آن ادیان، مکلف بودند روزهای خاصی در سال را روزه بگیرند، ولی در پایان ایام روزه داری آنها، عیدی قرار داده نشده بود. این برای اولین بار و در دین مبین اسلام بود که روز پایان روزه گرفتن، روز عید و جشن و بهجت نامیده شد و این افتخار، ویژه مسلمانان است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دراین باره می فرماید: «عید فطر، هدیه ای است که از سوی خدا به مردان و زنان امتم داده شده و خداوند متعال چنین هدیه ای را پیش از من به هیچ کس نداده است». آری، عید سعید فطر برای مسلمانان، هدیه ای آسمانی بود که در سال دوم هجرت به آنها عطا گردید. در این سال، پرداخت زکات فطره و برگزاری نماز عید بر مسلمانان واجب شد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با عنایت خاصی به آن پرداختند و همواره به اصحاب خود توصیه می کردند که این روز را عزیز و گرامی بدارند.

 ندای فرشتگان در روز عید

حضرت علی علیه السلام همواره عید سعید فطر را گرامی می داشتند و با جملات گهربار خود، مردم را با فلسفه این عید بزرگ آشنا می کردند و اهداف آن را شرح می دادند. خطبه های ایشان در روز عید فطر، از زیباترین جملات درباره این عید است که همگان با شنیدن آن، به مفاهیم عمیق و والای این روز الهی پی می برند. از این رو، آن حضرت در سخنانی چنین می فرماید: «ای بندگان خدا، بدانید که نزدیک ترین چیزی که برای مردان و زنان روزه دار قرار داده شده، این است که در آخرین روز ماه رمضان، فرشته ای از طرف خداوند فریاد می زند: ای بندگان خدا، بشارت بدهید که خداوند گناهان گذشته شما را آمرزید. پس به فکر آینده و زندگی جدید خودتان باشید که چگونه خواهید زیست. وقتی هلال ماه شوّال نمایان شد، فریاد فرشتگان برخاسته می شود که ای مؤمنان، بیایید و جوایزتان را دریافت کنید».

عید فطر، روزی است که فطرت آدمی به واسطه سی روز اخلاص، شکوفا شده و به معطر کردن فضای زندگی انسان می پردازد. به راستی که فطرت، چه عطر دل انگیز و روح افزایی دارد و زندگی در پرتوی فطرت چه زیباست! عیدفطر، عید زیبایی های معنوی است. عید فطر، عید بشارت و عید سعادت است. این عید سعید، بر تمامی فطرت های بیدار مبارک باد

روز شکوفایی سعادت

در مکتب پرفیض ماه رمضان، فطرت انسانی جان گرفته و به صحنه زندگی گام می گذارد و استعدادهای معنوی آدمی را شکوفا می نماید و آن گاه می توان فرد را سعید و نیک بخت نامید. مؤمنان واقعی که زمینه خوش بختی در نهادشان بوده، در پرتو معارف روح بخش رمضان، استعداد واقعی خود را باز می شناسند و به سوی هدف نهایی گام بر می دارند و به سعادت حقیقی می رسند. عید سعید فطر، عید سعادتمندان، و روز شکوفایی استعدادهای معنوی و روحانی است. از مهم ترین عواملی که موجب رسیدن به سعادت واقعی و بهره وری بیشتر این روز می شود، می توان به این موارد اشاره کرد: پوشیدن لباس نیکو، استفاده از عطر و بوی خوش، پرداختن زکات فطره، خواندن زیارت امام حسین علیه السلام ، خواندن دعای ندبه، دید و بازدید اقوام و نزدیکان، غسل کردن و زیارت اهل قبور.

 پرهیز از سرگرمی و بازی در روز عید فطر

عید سعید فطر

در روز عید فطری امام حسن مجتبی علیه السلام عده ای را دیدند که سرگرم بازی های بی محتوا بودند و خنده های بلند سر می دادند. در این هنگام، امام لحظه ای در کنارشان ایستادند و به آنها فرمودند: «امروز روزی است که بندگان خدا باید به وسیله اطاعت از دستورات او، به سوی جلب رضایتش از یکدیگر سبقت بگیرند. در این روز عده ای سبقت گرفته و پیروز می شوند و عده ای نیز شکست می خورند. تعجب می کنم از کسانی که در این روز که نیکوکاران پاداش می گیرند و باطل پیشگان زیان می بینند، به بازی و خنده می پردازند. به خدا سوگند اگر پرده ها فرو افتد، نیکوکار می اندیشد که چرا بیشتر عمل نیک انجام ندادم و بدکار می گوید چرا بد می کردم».

 دعای امام سجاد علیه السلام در عید فطر

زینت عبادت کنندگان، حضرت علی بن الحسین علیه السلام در روز عید فطر، اهتمام زیادی به اعمال این روز داشتند و همواره دست به دعا بر می داشتند و به مناجات و راز و نیاز با حضرت حق می پرداختند. در بخشی از دعای ایشان در روز عید فطر چنین آمده است: «خداوندا، ما به سویت توبه می کنیم در روز عید فطر که آن را برای اهل ایمان روز عید و شادی قرار دادی و برای اهل دین خود، روز اجتماع و همیاری مقرر نمودی. پس از گناهانی که مرتکب شده ایم و از کارهای ناپسندی که انجام داده ایم به پیشگاه تو، توبه می نماییم».

نیمه شعبان روز امید بشر مبارک

 

ای دل شیدای ما، گرم تمنّای تو / کی شود آخر عیان طلعت زیبای تو

گر چه نهانی ز چشم، دل نبود ناامید / می رسد آخر به هم چشم من و پای تو

نیمه ی شعبان بود روز امید بشر / شادی امروز ما نهضت فردای تو . . .



image  

بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات

تا امر فرج شود مهیا بفرست/ بهر فرج و ظهور مهدی صلوات

تسلیت و تهنیت

با سلام به تمامی بازدید کنندگان عزیز وبسایت

دامنه tebb.ir ثبت شده و به وبلاگ اتصال پیدا کرد.

کاربران دائمی سایت می توانند از این پس با تایپ دامنه tebb.ir  وارد سایت شوند.

انشاءلله بزودی با طراحی سایتی قوی و مدرن بر روی دومین اصلی خود خواهیم بود و از وبلاگ و بلاگفا خداحافظی خواهیم نمود .

ایام سوگواری سالار شهیدان ، اسوه جوانمردان و سید شهدای عالم را به محضر ولی عصرمان حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواحنا فداه ، رهبر معظم انقلاب و ملت شریف و کاربران و بازدیدکنندگان بزرگوار سایت تسلیت عرض نموده و از همه مومنان التماس دعا داریم.

یا علی

عذرخواهی

با سلام و تبریک حلول ماه مبارک رمضان و  تشکر از همه بازدید کنندگان

به علت حضور در دوره های متعدد و متوالی طب سنتی و دانشکده ایران فعلا امکان پست مطالب جدید در وبلاگ وجود نداشته اما در چند هفته آینده با کوله باری از مطالب جدید در خدمتتان خواهیم بود.

مادري براي همه خوبان

 اشاره:

حضرت صديقه طاهره، دخت پيامبر اکرم  صلي‌الله‌عليه‌و‌آله ستايشگران بي شمار دارد و از فضايل، مناقب و مقامات عاليه او ستايش هاي فراواني شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وي را ستوده‌اند.قصد آن داريم تا ستايشها و ستايشگران بانوي آب و آيينه را به منظر چشم شما آوريم.

 امام حسن در ستايش فاطمه عليهما السلام

دومين امام معصوم و صاحب مقام والاي خلافت اللهي، حضرت امام حسن مجتبي، اولين و بزرگترين فرزند حضرت زهراي مرضيه سلام الله عليها است. آن بزرگوار به داشتن چنين مادر گرانقدري مباهات مي‌کرد، ياد وي را بر زبان مي‌داشت و اوصاف الهام بخش او را به عنوان سرمشق براي ديگران ذکر مي‌فرمود. چنان که گاهي مظلوميت بي نظير و غيرقابل توصيف مادر گرانقدر خود را وصف مي‌نمود و چون خود ناظر آن صحنه‌هاي دردناک بود قهراً با سوز و گداز از آن ياد مي‌فرمود. به هر حال ما براي هر يک از اين دو نوع، نمونه‌اي را ارايه مي‌کنيم:

 

هميشه در قلب مني

قال الحسين عليه السلام: مَا کان فِي الدنيا اَعبَدُ مِن فَاطِمة عَليها السلام کانَت تَقومُ حَتي تَتَورّمَ قَدماها(1)

در دنيا عابدتر از فاطمه عليها السلام نبود؛ او همواره به عبادت مي‌ايستاد تا جايي که قدمهايش ورم مي‌کرد.

شيخ صدوق رضوان الله عليه از امام مجتبي عليه السلام نقل مي‌کند که فرمود:

رأيتُ اُمّي فاطمة عَليها السلام قامَت فِي مِحرابها لَيلَةً جمعتها. فلم تزل راکعةً ساجدة حتي اتّضح عمود الصبح و سمعتها تدعو للمؤمنين و المؤمنات تسمّيهم و تکثر الدعاء لهم و لا تدعو لنفسها بشيء فقلت لها: يا امّاه! لم لا تدعونّ لنفسک کما تدعونّ لغيرک؟ فقالت: يا بنيّ البحار ثم الدار(2)

مادرم فاطمه سلام الله عليها را ديدم که در شب جمعه در محراب عبادت خويش به پا خاسته و نيايش مي‌کرد. او همواره و بدون انقطاع، رکوع و سجود مي‌کرد تا سپيده‌ي صبح آشکار گرديد و من خود مي‌شنيدم که براي اهل ايمان از مرد و زن دعا مي‌کرد و هر کدام را اسم مي‌برد و براي آنان بسيار دعا مي‌نمود اما براي خودش دعا نمي‌کرد و چيزي از خداوند درخواست نمي‌نمود. من به حضور مادر عرضه داشتم: «اي مادر! چرا براي خويشتن دعا نمي‌کني همان گونه که براي ديگران دعا مي‌کني؟» در پاسخ فرمود: «اي فرزند عزيزم! نخست بايد همسايه را ديد آن گاه خانه را.»

يعني همسايه برخانه و اهل خانه مقدم است. اکنون سزاوار است که در اين نقل جالب از فرزند برومند زهرا عليها السلام در مورد او تامل و انديشه کرد. به راستي که اين کودک چند ساله‌ي فاطمه‌ سلام الله عليها چه نقل زيبا و روح بخشي دارد و چه خاطره‌ي جالب و پرباري را از مادر خود براي امت اسلامي و علاقه مندان اهل بيت و امامت بيان مي‌کند.

امام حسن عليه السلام منظره‌ي بيداري و شب زنده داري فاطمه را بازگو مي‌کند که اين امر خود، حاکي از عزم راسخ اراده‌ي جازم در راه بندگي و عبوديت است و آن گاه از نمازهاي مداوم و پي در پي ايشان سخت مي‌گويد و رکوع و سجود مستمر او را يادآوري مي‌کند.

در دنيا عابدتر از فاطمه عليها السلام نبود؛ او همواره به عبادت مي‌ايستاد تا جايي که قدمهايش ورم مي‌کرد.

همچنين از دعاي مادر سخن مي‌گويد آن هم دعا براي ديگران، براي اهل ايمان، نه براي يک گروه خاص به طور مثال براي خصوص زنان يا در محدوده‌ي مردان، بلکه دعا براي مردان و زنان با ايمان.

و شگفت انگيز است دعا نکردن براي خود و خويشتن را به فراموشي سپردن، که اين موضوع براي امام حسن عليه السلام سؤال برانگيز شده و ايشان را بر آن داشته تا علت دعا نکردن مادر براي خود را از او بپرسد و مادر در جواب فرزند آن سخن پر محتوا را تا ابد يادگار بگذارد که نخست بايد به ياد ديگران بود، خود را فراموش کردن در اين مواقع شايد ولي ديگران را از ياد بردن نشايد.

ادامه نوشته

فاطمه علیها السلام به روایت اهل بیت علیهم السلام

ولادت امام محمد باقر

 
كلمات و سخنان معصـومان(ع) در بـاره كـرامت و عظمت و مقام والاى آن بزرگ بانوى اسلام بسیار است كه در نـوشته بخشى اندك از آن را بیان مى كنیم.

فاطمه از نگاه پیامبرصلوات الله علیه

پیامبر گرامـى اسلام در مـوارد گوناگـون و به مناسبت هاى مختلف و تعبیـرات متفاوت دربـاره مقام و عظمت فاطمه(س) سخـن گفته است.
رسول خدا كه خود مربى آن حضرت بـوده و در پرورش جنبه هاى وجـودى فاطمه زهرا(س) بزرگتـریـن نقـش را داشته است، بهتـر از هـر كـس مى تواند در باره او و ویژگیهاى والایش سخـن بگوید. در ایـن قسمت به چنـد گفتار از پیامبـر(ص) در باره فاطمه(س) بسنـده مـى شـود.

-فاطمه محور حق و باطل است

در روایات مختلف و به مناسبت هاى گوناگـون از پیامبر(ص) نقل شده است: "ان الله لیغضب لغضب فاطمه و یرضـى لرضاها"(1) خداوند به هنگام خشمگین شدن فاطمه خشمگیـن مـى شـود؛ و هنگام خـشنـودى او خـشنود مى گردد. و در برخى روایات چنیـن نقل شده است: "انها بضعه منى یوذینى ما آذاها(2)؛ او پاره تـن من است ، هر که او را آزرده نمـایـد، مـرا آزرده كـرده است".
و در بعضـى نقل ها اضافه شـده است: "... و یسرنـى ما سـرها"(3) ؛ آنچه او را شـاد نمـایـد، مـرا شـاد مـى گـردانـد".
-  او بهترین زنان جهان است

پیامبر گرامى اسلام در مناسبت هاى بسیار فرمود: فاطمه(س) بهتریـن ِ زنان جهان است. روزى على و فاطمه و حسـن و حسین در محضر پیامبر بـودند. رسول خدا فرمود: پروردگارا! تو خود مى دانى اینان اهل بیت و گرامـى تریـن انسان ها نزد مـن هستند. پـس دوست بدار كسانـى كه اینها را دوست مـى دارند. و دشمن بدار كسانـى كه اینان را دشمـن مـى دارند .. . و كمك كـن كسانـى را كه به اینها كمك مـى كننـد و آنان را از هر ناپاكـى، پاك گـردان و آنان را از هـر گناهـى در امان بـدار . آنگاه فرمـود:
یا على! تـو امام امت و جانشیـن مـن هستى، كه مومنان را به سوى بهشت مى كشانى و گـویا مى بینـم دخترم فاطمه در حالى كه بر اسبـى از نـور سـوار است و فـرشتگـان زیادى اطـراف اوینـد، وارد صحنه قیامت مى شود ، و زنان مومـن امتـم را به بهشت سوق مى دهد. پـس هر زنى كه در شبانه روز نماز بخـواند و روزه به جا آورد و حج كند و زكات مالـش را بپردازد و از شوهرش اطاعت كند و بعد از مـن ولایت على را پذیرا باشد، با شفاعت دخترم فاطمه وارد بهشت مى شـود. او سرور زنان جهان است. سؤال شد: آیا او سرور زنان ایـن جهان است؟
فرمود: مریم دختر عمران، سرور زنان ایـن جهان است. دخترم فاطمه سرور زنان تمام عالـم، از اولین و آخـریـن خـواهـد بـود. او در محراب عبادت مى ایستد، در حالـى كه هفتاد هزار فرشته مقرب به وى سلام مـى كنند، و همان طـور كه فرشتگان مریـم را مـورد خطاب قرار مى دادند، او را نیز مـورد خطاب قرار داده و مـى گـویند: " ان الله اصطفاك و طهرك و اصطفاك علـى نساء العالمیـن " (4)؛ همانا خـداوند تـو را بـرگزید و پاكیزه گـردانیـد و در میان زنان جهان تـو را بـرتـرى داد.(5) سیـدة النساء بـودن آن حضـرت چنان مشهور و معروف بـود كه هیچ مسلمانـى تـوانایـى انكـار آن را نـداشت؛ از ایـن رو امامان معصـوم(ع) و پیروان آنها، در مـوارد گوناگـون از ایـن مـوضـوع بهره مـى جستند و از آن براى اثبات حقانیت علـى(ع) استفاده مـى كردند و مخالفان هـم تـوانایى انكار آن را نداشتند.

ادامه نوشته

فاطمه و علی

خداوند به پیامبر(ص) سه معجزه داد: قرآن ، علی و فاطمه

اسلام در قالب کلمات قرآن ، در سیمای یک مرد ، علی و در کالبد یک زن ، فاطمه است. پیامبر این سه تصویر از اسلام را یکجا به بشریت ارائه کرد. این هر سه ، معجزه بودند و هستند و خواهند بود. هیچ کتابی مانند قرآن  در تاریخ بشر پدیدار نشده و نخواهد شد. این سه معجزه با هم مشابهت ها و تفاوت هایی دارند ، این هر سه نشانه خداوندند و خدا را به مخاطبان خود نشان می دهند. این هر سه راه خدایند و هر کس در متن پیام آنها حرکت کند ، به خدا خواهد رسید و هیچ مردی تا آنجا که علی با بال و پر عشق و ایمان پرواز کرد ، صعود نخواهد کرد. این هر سه ، میثاق خدا با مردم اند. این هر سه ، میزان سنجش و داوری درباره چگونه بودن و چگونه شدن مردم اند. این هر سه صور ناسوتی پدیده های ملکوتی اند . این هر سه ، با اراده خاص خداوند پدید آمده اند. این هر سه ، دلیل وجود خداوندند. این هر سه ، نقش جاویدان در تاریخ بشر داشته و خواهند داشت. این هر سه هادی و در نتیجه شافع شیفتگان و پیروان خودند.

از سوی دیگر فاطمه و علی به یکدیگر شباهت های شگفت انگیزی داشته اند. ولادت این هر دو معجزه آمیز بوده است. دیوار کعبه در پیش پای فاطمه بنت اسد که به علی حامله بود و از درد به خود می پیچید شکافت و راه برای ورود او به داخل کعبه باز شد و شکاف دیوار مجدداً به هم آمد و فاطمه بنت اسد پسرش علی را در داخل کعبه زائید و پس از سه روز  از کعبه خارج شد در حالی که شادمان و پیروز فرزندش علی را که خانه زاد خانه ی خدا بود در آغوش خود می فشرد. ولادت علی ، مانند ولادت عیسی با اعجاز الهی همراه بود. ولادت فاطمه نیز حکایت شگفت آفرینی دارد : چهل روز دوری پیامبر از خدیجه به دستور خدا در حالی که جانش از عبادت سیراب می شد و روحش در عشق به خدا و در انتظار تقدیر او بی تابی می کرد. پس از چهل روز دوری از خدیجه افطار با غذای بهشتی و سپس انعقاد نطفه ی فاطمه و آغاز زندگی جنینی او در رحم خدیجه و گفت و گوی شهودی او با مادرش در این دوران و تولد او در تنهایی مطلق مادر و در فضایی که در آن مرز میان ناسوت و ملکوت محو شده بود و کمک روح بزرگترین زنان تاریخ بشر به ولادت فاطمه و احساس نزدیکی عمیق خدیجه به خدا در شرایطی که دیگران او را به دلیل همسری با پیامبر تحریم کرده بودند و ولادت فاطمه و سخن گفتن مسیح وار او به یگانگی خدا و نبوت پیامبر و ...

ادامه نوشته

پیام تسلیت

 بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

با دریغ و افسوس فراوان رحلت جانسوز عالم ربانی، فقیه عالیقدر و عارف روشن‌ضمیر حضرت آیت‌الله آقای حاج شیخ محمدتقی بهجت «قدس‌الله نفسه‌الزكیه» را به پیشگاه آقا امام زمان (عج) ارواحنا فداه و نایب بر حق ایشان حضرت آیة الله خامنه‎ای و تمام مسلمین و حضرات علمای اعلام و مراجع عظام و شاگردان و ارادتمندان و مستفیضان از نَفَس گرم او و دوستداران علم و تقوی و زهد تسلیت عرض می نمائیم «ثلم فی‌الاسلام ثلمه لایسدها شیء»

برای خود و دیگر داغداران از خداوند متعال درخواست تسلا و برای روح مطهر آن بزرگوار طلب رحمت و مغفرت می‌كنیم.

اللهم الحقنا بالصالحین و احینا بما احییت علی بن ابیطالب

والسلام علیه و رحمه‌الله

ادامه نوشته

سفید بخت ترین عروس دنیا

 

 

 

در هر کوی و برزن، تنها نام او بر سر زبانها می چرخید. هر کجا سخن از راستی و پاکی بود نام او آذین زبانها می شد.

آقای مدینه بود با اینکه مال ومکنتی نداشت.

با بردگان همانگونه رفتار می کرد که با آزادگان.

آوازه درستکاری و امانتداریش تا سرای با شکوه خدیجه، پرشوکت ترین و غنی ترین زن آن روز مکه، رسیده بود.

بانوی ثروتمند مکه آن روز در سرای خویش با دانشمندی یهودی گرم گفتگو بود که ناگهان ان جوان خوشنام شهر از میان کوچه گذشت.

دانشمند یهودی لحظه ای تامل کرد آنگاه رو به خدیجه کرد و گفت:

این جوان را که دیدی خاتم پیامبران خواهد بود. براستی چه نیکبخت است بانویی که شریک زندگانی او گردد.

کلام آن روز ان دانشمند یهودی ناخواسته شعله ای در خرمن جان خدیجه افکنده بود.

بانوی خردمند و با سیاست مکه از ان روز به بعد همواره فرصتی را می پایید تا درستی و راستی این جوان را خود محک زند.

 آن شب، ملکه حجاز در حالیکه خود را سفید بخت ترین عروس همه تاریخ می دانست از باشکوهترین سرای آن دیار به سوی خانه ای گلین گام بر می داشت؛ اما نه با شاهزادگان یمنی که با یتیمی فقیر نواز که اگر چه در زمین خاکی تاج و تختی نداشت اما عرش خدا در دستان او بود.

یک از همین روزها خدمتکار خویش را فراخواند و برای محمد پیغامی فرستاد.

"کاروان تجاری من هم اکنون عازم شام است.ایا مایلید این کاروان را همراهی کنید"...

اینک کاروان با سودی سرشار به مکه بازگشته و محمد از این ازمون سرافراز بیرون آمده است.

میسره، خادم خدیجه، وقایع سفر را مو به مو برای خدیجه گزارش می کند:

... در بین راه نزدیک صومعه راهبی اتراق کردیم.

محمد، سرپرست كاروان به سوی درختی در همان نزدیكی رفت تا در سایه سارآن اندکی بیاساید.

نسطورا،راهب صومعه، تا چشمش بر این منظره افتاد سراسیمه جلو آمد و با تحیر پرسید:

-این شخص چه كسی است كه زیر این درخت آرمیده است؟

- مردی از قریش است، از اهل حرم.

- به خدا قسم تا كنون جز پیامبران خدا احدی در سایه این درخت قرار نگرفته است!!

گزارش مسرت بخش میسره طوفانی سترگ در دل خدیجه به پا کرد چندانکه به سرعت نزد عموی خویش،ورقة بن نوفل، که آدمی دانا واهل مطالعه بود رفت و آنچه شنیده بود برای او باز گفت.

- اگر اینگونه باشد که تو می گویی محمد باید همان پیامبر موعود باشد، و من اوصاف بسیاری از او در کتابها خوانده ام. (سیره ابن‏هشام، ج1، ص203)

خدیجه دیگر یقین داشت که محمد، همان مرد ایده آل زندگی اوست.

آری! آن جوان عرب ناخواسته سراسر قلب او را تسخیر کرده و خواب و قرار رااز او ربوده بود.

زن مدتها با خود می اندیشید تا چگونه خواسته قلبی خود را با او در میان بگذارد.

اما بالاخره راهی یافت تا آن راز سر به مهر را بر آفتاب افکند؛ تصمیمی سرنوشت ساز گرفت که بنا بر پیش گویی آن راهب نصرانی مسیر زندگی اش را عوض می کرد و او را براوج قله فضیلت و خوشبختی می نشاند.

کسی را فرستاد و محمد را نزد خود فراخواند.

اینک محمد روبروی اوست.

سکوت برای لحظاتی، تنها حرفی بود که میان ان دو رد و بدل شد.

و خدیجه بالاخره قفل زبان را گشود:

- من برای شما همسری برگزیده انم.

- همسر! آیا او را می شناسم؟

- آری!

- مایلم بدانم او کیست؟

با حجب و حیا در حالیکه سرش را به زیر انداخته بود گفت:

- او خدیجه کنیز شماست؟

فردای آن روز، ورقة بن نوفل، عموی خویجه، بین زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و فریاد براورد:

- ای مردم عرب! خدیجه بانوی ثروتمند مکه اینک شما را گواه گرفته است بر این كه او خود و اموالش، بردگان، كنیزان و خادمان درگاهش، و ستوران وچهار پایان و ....همه و همه مهریه و هدایای او برای برای همسرش، محمد امین است، و این همه نیست مگر برای تجلیل از محمد و نیزمحبت خدیجه نسبت به او.

در تمام عرب کسی سراغ نداشت که زنی مهری اش را به همتای زندگیش هدیه کند.

گزارش مسرت بخش میسره طوفانی سترگ در دل خدیجه به پا کرد چندانکه به سرعت نزد عموی خویش،ورقة بن نوفل، که آدمی دانا واهل مطالعه بود رفت و آنچه شنیده بود برای او باز گفت.

و طبیعی بود که ابوجهل از روی حسادت در میان مردم فریاد برآورد که:

هان اى مردم عرب! آنچه من و شما تا کنون دیده ایم این است كه مردان مهریه زنان را می پردازند و نه برعکس؛ اما امروز خلاف آن را می شنویم.

و ابوطالب، عموی پیامبر(ص) چه نیکو پاسخش را گفته بود که:

"چه می گویی ای بی خرد!

به جوانمردی چون محمد هم دختر می دهند هم مهریه اش را؛ اما به مرد کم خردی چون تو، (دختر که نمی دهند هیچ)  اگر هدیه هم دهی از تو نمی پذیرند."(بنگرید به: فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت)

خطبه عقد در خانه خدیجه خوانده شد در حالیکه ابوطالب در میان خطبه می گفت:

 «محمد برادر زاده من است كه اگر مقامش با هر فردى از قریش سنجیده شود، از او برتر می آید."

آری! آن شب، ملکه حجاز در حالیکه خود را سفید بخت ترین عروس همه تاریخ می دانست از باشکوهترین سرای آن دیار به سوی خانه ای گلین گام بر می داشت؛ اما نه با شاهزادگان یمنی که با یتیمی فقیر نواز که اگر چه در زمین خاکی تاج و تختی نداشت اما عرش خدا در دستان او بود.

حضرت یوسف و هم عهدی با کدام فرعون

یوزارسیف،آخناتون و نفرتیتی یا ...

در این روزها که سریال یوسف پیامبر(ع) از تلویزیون پخش می شود بحث های مختلفی درباره  این مجموعه تلویزیونی  در جامعه به وجود آمده است.عده ای مباحث زیبایی شناسانه و تکنیکی این سریال را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند و عده ای از پژوهشگران و اندیشمندان نسبت به تطبیق داستان با روایتهای اسلامی مباحثی را مطرح کرده اند.اما این مقاله ابعاد تاریخی این فیلمنامه را مد نظر قرار می دهد ودر آن مداقه می کند.هدف از این نوشتار بررسی واقعیتهای تاریخی  داستانی است که در سریال  بر آن تاکید شده است.

داستان اصلی این سریال از دو بخش پدید آمده است.بخش اول که  روایت اصلی است و بر آمده از متن قرآن کریم و روایات می باشد و شخصیت پردازی آن بر مبنای همین متون و نصوص است.مثل حضرت یعقوب(ع) حضرت یوسف(ع)،بنیامین ،سایر برادران و .... بخش دیگر فیلم نامه که همان زمینه،پی رنگ و شخصیت پردازی کاراکترهای فرعی است بر پایه برخی روایات عهد عتیق و یا یافته های تاریخی و روایات تاریخی مصر باستان است که می توان به شخصیت پردازی کاهنان معبد،آخناتون،همسر آخناتون نفرتیتی ،بانو تی و ...اشاره کرد.بخش اول به علت وجود نص صریح قرآنی مقبول و  کوشیده شده عینی سازی گردد.اما در بخش دوم با توجه به عدم قطعیت روایات تاریخی لزوما واقعی و منطبق با حقایق  نیست.(اگرچه می تواند باشد).

داستان یوسف از داستانهایی است که با تفاوت ها و شباهتهایی در قرآن کریم (سوره یوسف)و عهد عتیق(سفر پیدایش)بدان اشاره شده است.لذا علاوه بر مسلمین این واقعه ذهن مسیحیان و یهودیان را نیز به خود مشغول داشته است.در جریان اکتشافات باستان شناسی تاریخ مصر در دو سده اخیر علاوه بر اهداف سودجویی مالی و علمی، نوعی نگاه دینی نیز مد توجه بوده است که پژوهشگران غربی در پی تطبیق روایات عهد عتیق و کشفیات خود بودند.دوروایت اصلی  با محوریت سرزمین و تاریخ مصر درعهد عتیق و قرآن کریم  ، روایت حضرت یوسف(ع) و حضرت موسی(ع)  آمده است. لذا ادبیات  علمی تطبیقی در این زمینه در متون و پژوهشهای غربی و اسلامی  پدید آمده است.

دوروایت اصلی  با محوریت سرزمین و تاریخ مصر درعهد عتیق و قرآن کریم  ، روایت حضرت یوسف(ع) و حضرت موسی(ع)  آمده است

نویسنده فیلمنامه این سریال نیز برای  پردازش و توسعه پی رنگ داستان از برخی منابع  تاریخی جدید بهره برده است .البته درباره صحت  روایت انتخاب شده مباحثی و جود دارد که در ذیل به آن پرداخته می شود. .درباره زمان  حیات و دعوت حضرت یوسف دو  نظریه وجود دارد:

1-یوسف پیامبر هم عصر آمنحوتپ چهارم Amenhotep IV یا آخناتونAkhenaton:

آخناتون

ادامه نوشته

تحریفات عاشورا 3

"فبما نقضهم میثاقهم لعنا هم و جعلنا قلوبهم قاسیه یحرفون الكم عن مواضعه و نسوا حظا مماذكروابه." [1]

تحریفاتی در واقعه عاشوراانجامشده استکه شامل تحریف لفظی و تحریف معنوی می باشد. و همین تحریفات سبب شده كه این سند بزرگ تاریخی و این منبع بزرگ تربیتی برای ما بی اثر و یا كم اثر شود، و احیانا در مواقعی اثر معكوس ببخشد. عموم ما این وظیفه را داریم كه این سند مقدس را از آن تحریفات كه آن را آلوده كرده است پاك و منزه كنیم.

  عوامل تحریف

این عوامل برسه قسم است:

1-عوامل عمومی.

یعنی بهطور كلی در تواریخ دنیا این عوامل وجود دارد كه تواریخ را دچار تحریف می‌كنند و اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. مثلا همیشه اغراض دشمنان، خود عاملی است برای این كه حادثه‌ای را دچار تحریف كند. دشمن برای این كه به هدف و غرض خود برسد، تغییر و تبدیل‌هایی در متن تاریخ ایجاد و یا توجیه و تفسیرهای ناروایی از تاریخ می‌كند و این نمونه‌های زیادی دارد و نمی‌خواهم از نمونه این مطلب بحثی كرده باشم، همین قدر عرض می‌كنم كه در حادثه كربلا هم این عامل دخالت داشت. یعنی دشمنان در صدد تحریف نهضت حسینی برآمدند. و همان طوری كه در دنیا معمول است كه دشمنان، نهضت‌های مقدس را به افساد و اخلال و تفریق كلمه و ایجاد اختلاف متهم می‌كنند، حكومت اموی برای این كه نهضت حسینی را چنین رنگی بدهد خیلی كوشش كرد و تبلیغات خود راشروع شد.مسلم كه به كوفه آمده بود، یزید ضمن ابلاغی كه برای ابن زیاد صادر می‌كند می‌نویسد: مسلم پسر عقیل به كوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ایجاد اختلاف در میان مسلمانان است! پس برو و او را سركوب كن. وقتی مسلم گرفتار می‌شود و او را به دارالاماره ابن زیاد می‌برند، ابن زیاد همین جمله‌ها را به مسلم می‌گوید: پسر عقیل چه شد كه آمدی به این شهر، مردم وضع مطمئن و آرامی داشتند، تو آمدی آشوب كردی، ایجاد اختلاف و فتنه‌انگیزی كردی! مسلم هم مردانه جواب داد:

اعمال ماه محرم

چرا محرم؟!

پيش از اسلام عرب، جنگ در اين ماه را حرام مي‌دانست و ترك مخاصمه مي‌كرد؛ لذا از آن زمان اين ماه بدين اسم نامگذاري شد.(1) و روز اول محرم را اول سال قمري قرار دادند.(2) در توضيح اين كه چرا ماه‌هاي ديگر كه جنگ در آنها حرام است، محرم ناميده نمي‌شود مي‌توان گفت: چون ترك جنگ از اين ماه شروع مي‌شد به آن محرم گفتند.

اين ماه در مكتب تشيع يادآور نهضت حضرت سيدالشهدا و حماسه‌ جاودان كربلاست.

اين ماه، يادآور دلاورمردي‌هاي ياران با وفاي اباعبدالله الحسين(عليه السلام)، فداكاري‌هاي زينب كبري(سلام الله عليها)، حضرت سجاد(عليه السلام)، و همه‌ اسراي كاروان امام حسين(عليه السلام)، است. اين ماه، يادآور خطبه‌ها و شعارهاي آگاهي‌بخش سالار شهيدان، نطق آتشين حضرت زينب(سلام الله عليها) و خطابه‌ غرّاي زين العابدين(عليه السلام)، است.

اين ماه، يادآور استقامت حبيب بن مظاهر و شهادت عون و جعفر است.

آري اين ماه، ماه پيروزي حق بر باطل است.

محرم

محرم از منظر ائمه(عليهم السلام)

شيعيان از امام رضا(عليه السلام)، چنين نقل شده است:

«وقتي محرم فرا مي‌رسيد، پدرم خندان ديده نمي‌شد، حزن و اندوه تا پايان دهه‌ اول بر او غالب بود و روز عاشورا، روز حزن و مصيبت و گريه ايشان بود.»(3)

همچنين حضرت امام رضا(عليه السلام) درباره‌ عاشورا مي‌فرمايد:

«كسي كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه‌اش باشد، خداوند قيامت را روز شادماني و سرور او قرار خواهد داد.»(4)

ادامه نوشته

او از روح القدس است...

مادر و فرزند

در مورد تولد حضرت مریم و سرگذشت آن حضرت قبل از تولد حضرت عیسی مسیح در اناجیل مطلبی نیامده است . در قاموس کتاب مقدس چنین آمده است : « باکره که ما در مسیح و از سبط [1] یهودا و از نسل داود و خویش الیصابات . مادر یحیی تعمیه دهنده که از سبط لاوی و نسل هارون بود و بعد از حوادث طفولیت مسیح یعنی زیارت شبانان و مجوسیان و ختنه مسیح و حاضر نمودنش در هیکل و بصر رفتن به هیچ وجه مریم باکره بیش از پنج مرتبه در کتاب مقدس جدید مذکور نیست . ( ترجمه وتألیف مسترهاکس آمریکایی )

 به گفته اناجیل ؛ حضرت مریم (س) نامزد نجاری از شهر ناصره به نام یوسف بود . داستان تولد حضرت عیسی در آغاز هریک از انجیل های متی و لوقا آمده است . به نقل اناجیل متی و لوقا ، حضرت عیسی در بیت لحم زاده شده است . این شهر در هشت کیلومتری اورشلیم واقع شده است و حدود هزار سال قبل از میلاد ، داود پادشاه در آن به دنیا آمده و بزرگ شده بود . از آنجا که موفود یهودیت بنا بود در بیت لحم زاده شود تا به داود شباهت داشته باشد ، آن دو انجیل نویس تولد عیسای ناصری را به شهر مذکور کشانده اند .

سال ولادت حضرت عیسی (ع) تقریباٌ آغاز تاریخ میلادی است ، ولی محاسبات تاریخی نشان می دهد که اگر وی در زمان پادشاهانی متولد شده باشد که نامشان به همین مناسبت در اناجیل آمده است این تولد باید 4 تا 8 سال قبل از مبداء تاریخی میلادی رخ داده باشد .

در انجیل متی می خوانیم :

ادامه نوشته

خورشید دهم

ولادت دهمین خورشید امامت

حضرت امام علی بن محمد الهادی علیه السلام در نیمه ذیحجه سال 212 هجری در "صریا "، منطقه ای واقع در 6 کیلومتری مدینه متولد شد. نام مبارک ایشان "علی"، کنیه اش "ابوالحسن" و القاب آن بزرگوار : نجیب، مرتضی، هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، مؤتمن، طیب  و عسکری می باشد که مشهورتر از همه "هادی" و "نقی" است.

پدر گرامی آن حضرت، امام جواد علیه السلام و مادر ایشان بانوی گرانقدر و با فضیلتی به نام "سمانه مغربیه" است. محمد بن فرج می گوید:

"ابوجعفر ، محمد بن علی علیه السلام مرا خواست و فرمود: کاروانی از را ه می رسد که برده فروشی در میان آن است و کنیزانی همراه خود دارد.  سپس هفتاد دینار به من داد و امر کرد با آن کنیزی را با مشخصاتی که داد، بخرم. من ماموریت را انجام دادم. این کنیز همان مادر امام هادی علیه السلام است.

قدر و منزلت این بانوی گرامی بدان پایه بود که امام هادی علیه السلام درباره اش فرمود : «مادرم عارف به حق من و اهل بهشت است. شیطان سرکش به او نزدیک نمی شود، خداوند حافظ و نگهبان اوست و او در زمره مادران صدیق و صالحان قرار دارد.» (1)

ادامه نوشته

ما و فاطمه (علیهاالسلام)

حضرت زهرا علیهالسلام

باور ما این است كه در عرصه جهان چهره فاطمه علیهاالسلام محجوب است، نه تنها در جوامع منهای اسلام، بلكه در جامعه اسلامی، وای وای كه چه می‏گوید حتی در جامعه شیعی ما، بیش از چهارده قرن از تاریخ حیات و ممات فاطمه علیهاالسلام می‏گذرد، با این همه آثار و نوشته‏ها در ‌شان و موقعیت ایشان به این همه بحث و سخنرانی و مرثیه‎سرائی درباره او، هنوز تصویری درست از چهره حیات فاطمه علیهاالسلام در اذهان وجود ندارد. آنچه كه دوستدارانش در اذهان دارند شبح‏هائی نامفهوم و مبهم از فاطمه علیهاالسلام است و نه چیزی بیشتر.

او حتی در میان طرفدارانش نیز غریب و ناشناخته است به گفته محقق، چهره‏ای است كه در پشت مدح و ثنا و گریه دوستان محجوب مانده و فرصتی نیافته‏اند كه از حركات و سكنات رفتار و مواضع او سر درآورند. بحث‎ها اغلب در مورد مصیبت‏های وارده بر فاطمه علیهاالسلام دور می‏زند، و كمتر از حقایق و جهات زندگی او.

این واقعاً جای تأسف است كه با وجود این همه مجالس و فاطمیه‏ها و عزاداری‏ها تلاش گویندگان و سرایندگان متوجه برانگیختن عواطف و گریستن و گریاندن باشد. این خواسته‏ای معقول برای همه دوستداران فاطمه علیهاالسلام است كه بدانند برای چگونه فردی گریه می‏كنند و فاطمه علیهاالسلام برای بشریت چه ره‎آورد ارزنده‏ای داشت كه اینك برای فقدانش آن همه اشك بریزیم. از خداوند برای وصول به چنین هدف تمنای توفقی و برای تلاشگران در این راه دعا می‏كنیم.
ادامه نوشته

جلوه‏های رفتاری حضرت زهرا سلام الله علیها

شايسته ترين زوج دنيا

فاطمه

 

ازدواج به دليل انطباق و هماهنگي آن با طبيعت بشري پيوند مهر و ايجاد انس و الفت و پيدايش عشق و دوستي را به ارمغان مي‏آورد. زن به عنوان رکن اساسي و همچنين به لحاظ ظرافت و لطافت ويژه‏اي که در ساختار روحي او هست، عمده‏ترين نقش را در اين راستا بر عهده دارد. و قرآن کريم به همين لطافت روحي که موجب سکون و آرامش خانواده مي‏شود، اشاره مي‏کند و آن را از آيات بلند خداي تعالي مي‏داند:

«و من آياته اَن خلق لکم مِن انفسکم ازواجا لتسکنوا اليها و جعل بينکم مَودَّةً و رحمةً»(1)

«از نشانه‏هاي اوست که براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد تا در کنار او آرامش يافته، با هم انس گيريد، و ميان شما دوستي و رحمت قرار داد.»

حضرت فاطمه(س) که نمونه ي بارز و مصداق کامل زن است، بهترين و کاملترين مصداق آيه فوق مي‏باشد، بي‏ترديد در اين ازدواج مبارک، اهداف و مقاصدي بيش از آنچه در ازدواجهاي معمولي منظور است، در نظر بود. آن هدف برتر، همانا همگامي در مسيري بود که موجب کمال اعضاء خانواده و همچنين اجتماع مي‏شد.

 آنچه از تاريخ بر جاي مانده است به تحقق اين انگيزه ي مقدس در اين پيمان زناشويي شهادت مي‏دهد. شهادت مي‏دهد که فاطمه از لحظه ي ورود به خانه ي ساده ، اما نوراني علي(ع) تا آخرين روز زندگي بر سر پيمان خود بود.اين از قله‏هاي برجسته ي زندگي حضرت فاطمه(س) است که از همان آغاز ورود به خانه ي همسر، تمام شخصيت و هويت خود را چنان بروز دهد که تا پايان مسير مشخص باشد.

 پاسخ صريح و زيباي علي(ع) به پيامبر اکرم(ص) در فرداي عروسي، مؤيدي است بر آنچه گفته آمد علي(ع) در اين پاسخ کوتاه و عميق فاطمه را بهترين يار و مددکار در طاعت حق معرفي مي‏کند. وقتي پيامبر(ص) از او پرسيد که زهرا(س) را چگونه يافتي؟ عرض کرد:

«نعم العون علي طاعة اللّه‏»(2) «فاطمه، چه خوب ياوري براي اطاعت الهي است»

 تعاون بر تقوا و نيکي يکي از ارکان زندگي مشترک علي(ع) و فاطمه(س) بود و شايد يکي از بهترين و شکوهمندترين نشانه‏هاي آن اين است که زهرا(س) در طول زندگي پرفراز و نشيب خود با علي(ع)، هيچ گاه از وي تقاضايي ننمود که اجابت آن براي علي(ع) مشکل و موجب اذيت وي باشد.

 لباس، زينت، اثاث خانه، مسکن وسيع و امثال آن خواسته‏هايي است که معمولاً هر زني به خود اجازه مي‏دهد که از همسر خويش درخواست نمايد.اما زهرا(س) هرگز همسرش را براي تهيه اين نوع خواسته‏ها به زحمت نينداخت.

بانوان مسلمان اگر حضرت زهرا را الگوي خود قرار دهند از در خواست هايي که انجام آن براي همسر سخت است ،چشم پوشي کرده و باقناعت وبردباري زندگي کنند ،آرامش را به محيط خانه مي آورند.

 وقتي فاطمه(س) از بيت نبوت به سراي امامت رفت، ميان اين خانه و خانه پدرش تفاوتي نمي‏ديد، زيرا اين خانه هم، مانند آنجا، محلي براي رفع مشکلات و حل گرفتاريهاي مردم بود. مردم سخت به اين خانه چشم دوخته بودند، و ناگواريها و غمهاي خود را در آنجا مطرح مي‏کردند و سبکبال از آن خارج مي‏شدند.

ادامه نوشته

نامه عرفاني و اخلاقي

زندگی‌نامه خودنوشت فرزند آقامصطفی و هاجرخانم 

به همراه بخشی از نامه اخلاقی امام خمینی به فرزندشان

امام

 

زندگی حضرت امام ره به روایت خودشان

متن زیر فرازهایی از زندگی حضرت امام خمینی - سلام الله علیه - است كه پس از توضیحات معظم له، فرزند گرامی ایشان حضرت حجت‏الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی نوشته و سپس حضرت امام آن را اصلاح نموده است:

بسمه تعالی

شماره شناسنامه: 2744

 تاریخ تولد: 1279 شمسی در خمین

اما در واقع 18 جمادی‏الثانی 1320 هجری قمری مطابق 30 شهریور 1281 شمسی است. 

نام: روح الله

نام خانوادگی: مصطفوی

نام پدر: آقا مصطفی

نام مادر: خانم هاجر (دختر مرحوم آقامیرزا احمد مجتهد خوانساری)

محل صدور: در گلپایگان به وسیله صفری‏نژاد رئیس اداره آمار ثبت گلپایگان.

 در خمین در مكتب‌خانه مرحوم ملا ابوالقاسم تحصیلاتم را شروع و نزد مرحوم آقاشیخ جعفر و مرحوم میرزا محمود (افتخار العلما) درسهای ابتدایی را خوانده و سپس در خلال آن نزد مرحوم حاج میرزا محمد مهدی (دایی خودم) مقدمات را شروع كردم و نزد مرحوم آقای نجفی خمینی منطق را می‌خواندم و نزد برادرم (آیةالله پسندیده) سیوطی و شرح باب حادی عشر و منطق و درس مطول را یاد گرفتم.

سال 1339 قمری برای ادامه تحصیل به اراك رفتم. نزد مرحوم آقا شیخ محمد علی بروجردی مطول و نزد مرحوم آقا شیخ محمد گلپایگانی منطق و نزد مرحوم آقا عباس اراكی شرح لمعه می‌خواندم.

پس از هجرت به قم كه به دنبال هجرت مرحوم آیت‏الله حاج شیخ عبدالكریم حائری باقیمانده مطول را نزد مرحوم ادیب تهرانی موسوم به آقامیرزا محمد علی خوانده و مقداری از سطوح را نزد مرحوم آقای حاج سید محمد تقی خوانساری اما  بیشتر آن را نزد مرحوم آقا میرزا سید علی یثربی كاشانی تا آخر سطح خواندم.

همراه با ایشان به درس خارج مرحوم آیت‏الله حائری (حاج شیخ عبدالكریم) می‏رفتیم و عمده تحصیلات خارج فقه را نزد ایشان بوده‌ام و فلسفه را مرحوم حاج سید ابوالحسن قزوینی و ریاضیات (هیئت، حساب) نزد ایشان و مرحوم آقامیرزا علی اكبر یزدی آموخته‌ام و عمده استفاده در علوم معنوی و عرفانی نزد مرحوم آقای آقامیرزا محمد علی شاه‏آبادی بوده است.

پس از فوت مرحوم آقای حائری با عده‏ای از رفقا بحث داشتیم تا آنكه مر حوم آقای بروجردی - رحمة‏الله - به قم آمدند، برای ترویج ایشان به درس ایشان رفتم و استفاده هم نمودم و از مدتها قبل از آمدن آقای بروجردی عمده اشتغال و كارم تدریس معقول (فلسفه) و عرفان و سطوح عالیه اصول و فقه بود، پس از آمدن ایشان به تقاضای آقایان: مثل مرحوم آقای مطهری به تدریس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقلیه بازماندم و این اشتغال در طول اقامت قم و مدت اقامت در نجف ادامه داشت و پس از انتقال به پاریس از همه محروم و به امور دیگر اشتغال داشتم كه تاكنون ادامه دارد.

 نام عیال (همسر) اینجانب: خانم خدیجه ثقفی معروف به قدس ایران است، ایشان متولد 1292 شمسی، صبیه (دختر) حضرت آقای  حاج میرزا محمد ثقفی طهرانی هستند.

تاریخ ازدواج: 1308

فرزندان:

مصطفی، متولد: 1309 شمسی،

احمد، متولد: 1324

دختران به ترتیب سن:

صدیقه، فریده، فهیمه، سعیده و لطیفه.

 

امام

بخشی از نامه اخلاقی امام خمینی به فرزندشان

پسرم! نه گوشه‌گیری صوفیانه دلیل پیوستن به حق است و نه ورود به جامعه و تشكیل حكومت شاهد گسستن از حق؛ میزان در اعمال انگیزه‌های انها است.

پسرم! از زیر بار مسئولیت  انسانی كه خدمت به حق در صورت خدمت به خلق است، شانه خالی مكن كه تاخت و تاز شیطان در این میدان كمتر از میدان تا خت و تاز در بین مسئولین و دست اندر كاران نیست.

پسرم! سوره حشر را مطالعه كن كه گنجینه‌هایی از معارف و تربیت در آن هست و ارزش دارد كه انسان یك عمر در آنها تفكر كند و از آنها به مدد الهی توشه بردارد.

پسرم! مجاهده كن كه دل را به خدا بسپاری و موثری را جز او ندانی.

پسرم! چه خوب است به خود تلقین كنی و به باور خود بیاوری یك واقعیت را؛ كه مدح  مداحان و ثناجویان چه بسا كه انسان را به هلاكت برساند و از تذهیب اخلاق و نفس دور‌تر سازد.

پسرم! گناهان را هر چند كوچك به نظرت باشند  سبك مشمار (انظر الی من عصیت) و با این نظر همه گناهان بزرگ و كبیره است.

پسرم! هیچگاه به دنبال تحصیل دنیا اگر چه حلال او باشد؛ مباش كه حب دنیا ‌گر چه حلالش باشد، راس همه خطایا است، چرا كه خود حجاب بزرگی است و انسان  را ناچار به دنیای حرام می‌كند.

تو جوانی و با قدرت جوانی كه حق داده است،  می‌توانی اولین قدم  انحراف را  قطع كنی و نگذاری به قدم‌های دیگر كشیده شوی كه هر قدمی،  قدم‌هایی در پی ‌دارد  و هر گناهی - گرچه كوچك - به گناهان بزرگ و بزرگتر انسان‌ را  می‌كشد به طوری كه گناهان  بسیار بزرگ در نظر انسان ناچیز ‌آید بلكه  گاهی اشخاص به ارتكاب بعضی كبائر به یكدیگر فخر می‌كنند.

منبع:

كتاب صحیفه امام (رحمةالله‌علیه) ؛ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.

امام خميني که بود و چه کرد؟

«باري خميني عزيز ما را کيست که نشناسد و کيست که به شايستگي بشناسد، الفاظ مرا تحمل آن نيست که آن حقيقت فاخر و آن گوهر نفيس را در خود بگنجاند.» (رهبر معظم انقلاب اسلامي  23/4/68)

امام خميني

به نظر مي‌رسد: «دست‌کم دو قرن لازم است تا [امام و] تاثيري که ايشان در جامعه بشريت گذاشته دقيقا ارزش‌يابي شود.» 1

در عين حال از آنجا که تحليل و کشف رموز شخصيت الهي امام رهگشاي حيات با عزت همه مومنان و آزادي خواهان جهان است:

«همه بايد سعي کنند شخصيت امام خميني را با همان ابعاد عظيم به درستي شناسايي کنند.» 2

در تحليل شخصيت امام خميني با نگاهي عميق به روح ملکوتي و افکار بلند و ويژگي‌هاي منحصر به فرد روحي و معنوي ايشان و آثار و برکات فراوان حيات طيبه ايشان بايد گفت:

«صداي امام خميني براي مردم ايران حکم صداي خدا را داشت» 3 در نظر ميليون‌ها انسان موحد: «او دست خدا بر روي زمين» 4 و «هديه آسماني و ملکوتي براي خاکيان بود.» 5

ادامه نوشته

علی (ع) در سوگ زهرا علیهماالسلام

حضرت زهرا

... ساعتی چند از شب گذشته است. شبی به غایت تاریک از نخستین شب‌های جمادی الثانی، که ماه هنوز فرصت نورافشانی و خودنمایی و جلوه‌گری نیافته است. مدینه را سکوتی غریب فراگرفته و چشمان بی‌فروغ منافقان، علیرغم همدردی کاذبانه با علی علیه السلام و خانواده‌اش در شهادت زهرا سلام الله علیها، در خوابی آرام(!) فرو رفته و رؤیاهای شیرین(!) را تجربه می‌کنند. و در این میان تنها، عده‌ای معدود از ساکنان شهر رسول الله صلی الله علیه و آله، در اندوه این مصیبت بی‌بدیل، در غربتی جانسوز سرشک غم از دیدگان فرو می‌ریزند.

اما در خانه گلین و محقر علی علیه السلام بساط سوگواری رونقی دو چندان دارد!! علی با قلبی آکنده از اندوه، خاطرات روزهای با زهرا بودن را از نظر می‌گذراند و غریبانه می‌گرید. گاه گذشته را می‌کاود و گاه چشم دل به آینده خیره می‌کند. آینده‌ای که باید بی حضور زهرا از میان «حوادث»، ناچار عبور کند. علی خود مرد حماسه‌ها و حادثه‌هاست. مرد لیلة المبیت و لیلة الهریر، مرد یوم البدر و یوم الاحد، مرد خندق و خیبر و صدها حادثه کوچک و بزرگ دیگر، ولی آنچه او را در این حوادث استوار می‌داشت، دو چیز بود؛ یکی ایمان بی چون و یقین متقن به هستی‌بخش یکتا و دیگر حضور پر طراوت و با صلابت رسول الله صلی الله علیه و آله، که به او و دیگر مؤمنان قوت قلب می‌بخشید، چرا که خود فرمود:

«کنا اذا احمر البأس اتقینا برسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ...؛ هر گاه آتش جنگ شعله می‌کشید، ما به رسول خدا پناه می‌بردیم... .»(1)

علی علیه السلام می‌فرماید: در آن هنگام - که با یتیمان فاطمه در گریه و اندوهشان همراه بودم - خدای را شاهد می‌گیرم که فاطمه نیز شروع به ناله و آه نموده و دست‌های خویش را از کفن بیرون آورده و دو پسر خویش را مدتی به خویش چسبانید.»(2) «این منظره برای اهل آسمان نیز که چشمانشان متوجه و خیره به آن نقطه از منزل علی علیه السلام گردیده بود سخت تکان دهنده بود پس تعجبی ندارد فرشتگان نیز ضجه زنند و با اهل آن خانه در گریه همراهی نمایند. و مانعی نیز نخواهد داشت که علی علیه السلام صدای یکی از آنان را بشنود که ندا می‌دهد: یا علی! آن دو را از روی بدن مادر بلند کن چرا که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. حبیب و دوست یعنی خداوند، مشتاق حبیبه خود فاطمه زهراست. امام پیش آمد تا دو طفل خود را از سینه مادر بلند کند در حالی که از دو چشم او اشک به شدت می‌بارید.»

و آنگاه که رسول گرامی صلی الله علیه و آله رحلت فرمود، حضور زهرا سلام الله علیها که خلقاً و خلقاً شباهتی تام به پدر داشت برای او موجب تسلای دل بود و قوت قلب، ولی این که از آن همراه همدل، تنها جسم بی روحی باقی مانده که آن نیز تا ساعتی دیگر در دل تیره خاک مأوا می‌گیرد و این چنین است که در مدینه امشب، هیچ دل و جانی را محزون‌تر از علی نخواهی یافت.

و اما یتیمان زهرا، حسنین به همراه زینب و ام‌کلثوم علیهم السلام. اینان نیز در کنار پیکر مادر که لحظاتی پیش علی علیه السلام به دستیاری «اسماء بنت عمیس» او را غسل داده و در کفن پیچیده بود، مویه می‌کنند و هر یک به زبانی با مادر خفته در آغوش مرگ، نجوا می‌نمایند و البته حسن و حسین را سوز دیگری است. چرا که همواره میان مادر و پسر، انس و علاقه‌ای بوده که دختران را از آن بهره‌ای نبوده کما این که میان پدر و دختر نیز الفتی بوده که پسران را نه، و از همین روی آنگاه که فرزندان زهرا سلام الله علیها بر پیکر مادر افتاده و صدا به گریه و ناله بلند کرده بودند: «واقعه‌ای رخ داد که قلم از شرح و تحلیلش عاجز و ناتوان است، قضیه‌ای که قوانین طبیعت را زیر پا می‌نهد و از قواعد ماوراء الطبیعی نشأت می‌یابد، قضیه‌ای که در حد خود عجیب است زیرا که خرق عادت و سنن طبیعی را می‌نماید. علی علیه السلام می‌فرماید: در آن هنگام - که با یتیمان فاطمه در گریه و اندوهشان همراه بودم - خدای را شاهد می‌گیرم که فاطمه نیز شروع به ناله و آه نموده و دست‌های خویش را از کفن بیرون آورده و دو پسر خویش را مدتی به خویش چسبانید.»(2) «این منظره برای اهل آسمان نیز که چشمانشان متوجه و خیره به آن نقطه از منزل علی علیه السلام گردیده بود سخت تکان دهنده بود پس تعجبی ندارد فرشتگان نیز ضجه زنند و با اهل آن خانه در گریه همراهی نمایند. و مانعی نیز نخواهد داشت که علی علیه السلام صدای یکی از آنان را بشنود که ندا می‌دهد: یا علی! آن دو را از روی بدن مادر بلند کن چرا که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. حبیب و دوست یعنی خداوند، مشتاق حبیبه خود فاطمه زهراست. امام پیش آمد تا دو طفل خود را از سینه مادر بلند کند در حالی که از دو چشم او اشک به شدت می‌بارید.»(3)

حضرت زهرا

ادامه نوشته

پرستاری از دیدگاه ائمه ‏علیهم السلام

پرستاری

پرستاری، به معنای كمك به رفع نیازهای ‏جسمی و روانی بیمار است و در كشورهای‏ غربی پس از كارهای پرستاری فردی به نام ‏فلورانس نایشنگل آغاز می‏گردد، و قدمتی به ‏طول چند صد سال دارد.

قدمت پرستاری در اسلام از شروع جنگ‏های ‏اولیه در صدر اسلام در میادین جنگ‏ها شروع ‏گردیده و تاریخ هزار ساله دارد.

در بعضی روایات نیز، از پرستاری پیامبرانی نام ‏برده شده كه قبل از ظهور اسلام ‏می‏زیسته‏اند.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

كسی كه یك روز و یك شب، پرستاری ‏بیماری را به عهده بگیرد، خداوند او را با ابراهیم خلیل ‏علیه السلام محشور می‏كند، پس همچون درخشش برقی از صراط عبور می‏كند و كسی كه در برطرف كردن نیازهای مریض ‏تلاش كند و نیاز او را برآورد، همانند روزی كه‏ از مادر متولد شده است از گناهانش پاك ‏می‏گردد.

لزوم پرستاری

امام صادق‏ علیه السلام می‎فرماید:

«المؤمنُ فی تبارهِم و تَراحمهم و تعاطفهم‏كمثلِ الجسدِ اذا اشتكی تداعی لهُ سائره‏َُ بالسهرِ و الحمی‏»؛ مؤمنان در احسان و نیكی به یكدیگر و مهر ورزیدن و مهربانی به هم، مانند پیكری‏ هستند كه هرگاه عضوی از آن به درد آید، اعضای دیگر نیز به بی‏خوابی و تب با او همدردی می‏كنند.

ادامه نوشته

زينت پدر؛ زينب است

سال ولادت آن حضرت بنا به اختلافی که وجود دارد در سال پنجم یا ششم هجرت است و مشهور است نامگذاری آن حضرت را به جد بزرگوارش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) واگذار نمودند و آن حضرت به واسطه پیام الهی و وحی او را «زینب» نامیدند که به معنی درخت خوش منظر یا مرکب از «زین» و «اب» به معنی «زینت پدر» است.

این بانوی بزرگ از اقیانوس علمی مربیان نمونه بشریت بهره برده و در متن رنج‎ها و مرارت‎ها، شخصیتی مستحکم و استوار و شکست‎ناپذیر یافت.

تجلی و نقش بسیار مهم حضرت زینب (سلام الله علیها) به گونه‌ای است که اکنون پس از قرن‌ها باز هم چنان جلوه‌ای دارد که جامعه اسلامی ما برای ارج نهادن به روحیه ایثار و فداکاری پرستاران و تجلیل از این قشر ایثارگر، روز ولادت فرخنده این بانوی گرانقدر را روز پرستار نامیده است.

او از مکتب مادرش درس صبر و استقامت، مبارزه و ظلم ستیزی، حرکت و قیام، دفاع از حریم اسلام، دفاع از اصل اصیل امامت و ولایت، حمایت از مکتب شجاعت و شهامت، ایثار و فداکاری و فصاحت و بلاغت  آموخت و دانست که آنجا که حیات اسلام و مسلمانی در خطر است، باید همه هستی را فدا کرد. با ازداوج با عبدالله بن جعفر صفحه‎ای دیگر از زندگی این بزرگوار ورق می‌خورد. او در ایفای نقش مادری و تربیت فرزند، نمونه اعلای روزگار خویش بود. زینب کبری (سلام الله علیها) توانسته بود خانواده خویش را بر اساس معیارهای الهی چنان سامانی دهد که از هر لحاظ در سطحی متعالی قرار داشته باشد.

ادامه نوشته

فاطمه معصومه عليهاالسلام؛ كريمه اهل بيت

حرم حضرت معصومه عليهاالسلام

گروهى از مردم «رى» به زيارت امام ششم، حضرت صادق عليه السلام رفته بودند. هنگامى كه به محضر امام شرفياب شدند، در معرفى خود چنين گفتند: ما اهل رى هستيم. حضرت فرمود: «مرحبا به برادرانِ قمىِ ما». گفتند: ما از رى آمده‏ايم. حضرت دوباره همان سخن را فرمود: چند بار ديگر تأكيد كردند كه ما اهل رى هستيم. پاسخ حضرت همان بود. سپس امام چنين افزود:

«خداوند حرمى دارد كه آن «مكه» است. پيامبر(صلي الله عليه و آله) هم حرمى دارد و آن «مدينه» است. اميرالمؤمنين عليه السلام نيز حرمى دارد كه «كوفه» است. ما ـ ائمه ديگر ـ هم حرمى داريم و آن «شهر قم» است. به زودى دخترى از فرزندانم به نام «فاطمه» در آنجا به خاك سپرده مى‏شود؛ هر كس قبر او را زيارت كند، بهشت بر او واجب مى‏شود.»

اين سخن را ـ به گفته راوى ـ امام صادق عليه السلام در زمانى فرمود كه هنوز امام كاظم، پدر حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام به دنيا نيامده بود.

ادامه نوشته

تبریک به مهدی (عج) که به عالم امشب خورشید امام عسگری طالع شد

آسمان بزم شادی گستراند

ميلاد امام حسن عسكري

عرش به بركت میلاد جهان افروز امام حسن عسكری (ع) بزم شادی گستراند. تولد او موعودی را بشارت‌دهنده است كه ظهورش، سپیده دمی است به سوی روشنایی و مرهمی بر تمامی رنج‌ها و مقصد تمام رفتن‌ها و رسیدن‌ها.

مدینه روز جمعه هشتم ماه ربیع الثانی حال و هوای دیگری داشت، همه منتظر درخشیدن نوری بودند تا گلهای زندگی را در فضای آن سامان، شادابی بخشند.

آسمان دیده بر زمین گشوده بود و مدینه، شب انتظارش را به دست صبح امید می‌سپرد كه ناگاه در صبحدمی حیات بخش، آفرینش، تولدی دوباره كرد و یازدهمین روشنگرش را به هستی بخشید.

نوری برخاست تاامید بخش مظلومان و مستضعفان گیتی شود، میلادی كه بر عظمت روز جمعه افزود و بر این عید طراوتی خاص بخشید، او دومین امامی بود كه نام حسن (ع) را به خود می‌گرفت و هم نام سبط اكبر رسول خدا (ص) یعنی حسن ابن فاطمه (ع) شد.

باید ولادت با سعادت آن حضرت را نه به عنوان حادثه بلكه نقطه عطفی در تاریخ تشیع دانست و اذعان داشت كه این میلاد درآینده‌ای نه چندان دور تاریخ بشریت را دگرگون می‌كند، چرا كه او می‌باید فرزندی به دست غیب بسپارد تا روزی دادگستر جهان هستی شود.

در آن ایام كه امام هادی (ع) را از مدینه به سامرا بردند تا تحت نظر حكمت عباسیان قرار گیرد، امام حسن عسگری (ع) را نیز به دستور متوكل عباسی به‌سامرا انتقال دادند و بخش عمده عمر امام (ع) در پایتخت عباسیان در سكوت مرگبار حكومت آنان گذشت.

ادامه نوشته

بتکان خانه دل را !

خانه تکاني دل

بيائيد بهاري شويم

 بهاري بيانديشيم

بهاري فکرکنيم

 بهاري بخوانيم وبنويسيم

 بهاري ذهن وانديشه وباور خود را آرايش وويرايش کنيم...... 

ادامه نوشته

عید و اهل بیت

نرگس

1 - عید حقیقی

قال علی علیه السلام: الیوم لنا عید و غدا لنا عید و كل یوم لا یعصی الله فیه فهو یوم عید.مستدرك / حدیث 6679

امروز برای ما عید است وفردا نیز همین‌طور. و هر روزی كه در آن معصیت خدا زخ ندهد آن روز عید است.

 2- عظمت عید غدیر

عن الرضا علیه السلام: و ان یوم الغدیر بین الاضحی و الفطر و الجمعه كالقمر بین الكواكب... و هو یوم التهنئة یهنی‌ء بعضكم بعضا. یقول الحمد لله الذی جعلنا من المتمسكین بولایة امیر المؤ منین و الائمة و هو یوم التبسّم فی وجوه الناس من اهل الایمان... و هو یوم الزینة. اقبال الاعمال / 464

روز عید غدیر در بین روزهای قربان و فطر و جمعه مانند ماه میان دیگر ستارگان است و آن روز روز تبریك و شاد باش گفتن است كه گروهی به گروه دیگر تبریك گفته و می‌گویند: " سپاس خدایی را كه ما را جزو چنگ زدگان به ولایت و سرپرستی امیر مؤمنان و امامان قرار داد" و آن روز روزی است كه خنده بر چهره مردم با ایمان است و روز آراستگی است.

 3- عید نوروز

قال علی علیه السلام: نیروزنا كل یوم. من لا یحضر الفقیه / 3 /3 00

نوروز ما همه‌ی روزهاست!

نكته: این كلام شاید از این رو باشد كه "هر روز كه در آن گناه نشود عید است"، لذا آن بزرگواران كه هیچگاه گناه نمی‌كردند پس همه ایامشان نوروز بوده است.

 قال الصادق علیه السلام: اذا كان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابك و تطیّب باطیب طیبك و تكون ذلك الیوم صائما. وسائل / 5 /2 88

وقتی نوروز شد غسی كن و بهترین و پاكیزه‌ترین لباسهایت را بپوش و خوشبوترین عطرهایت را بزن و در آن روز روزه باش.

 4- عید و شب زنده داری

قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: من احیی لیلة العید لم یمت قلبه یوم یموت القلوب.

هركه شب عید را شب زنده‌داری كند روزی كه دلها می‌میرند او دل نمی‌میرد.

وسائل /5/ 139

 5- زیبایی صورت و سیرت در عید

قال زین العابدین علیه السلام: یتزین كل منكم یوم العید الی غسل و كحل و لیدُع ما بلغ ما استطاع و لا یكوننّ احدكم احسن هیأة و ارذلكم عملا. مستدرك / 6670

هر یك از شما باید در روز عید خود را با غسل و سرمه تزیین كند و ... و نباید هیچ یك از شما خوش ظاهر بوده ولی از نظر عمل و رفتار، پست كردار باشد.

 6-  تزیین عید به اذكار الهی

قال رسول الله صلّی اللّه علیه و آله: زیّنوا اعیادكم بالتكبیر، زیّنوا العیدین بالتهلیل و التكبیر و التحمید و التقدیس. كنز العمال / 24094 24095

عیدهایتان را به تكبیر گفتن بیارایید و عید فطر و قربان را با گفتن لا اله الا الله و الله اكبر و حمد خداوند تقدیسش زینت كنید.

زیارت اربعین

زیارت اربعین

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛

سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛

سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ

سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْكُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ

سلام بر آن بزرگوارى كه به گرفتاری‌ها اسیر بود و كشته اشكِ روان گردید

ادامه نوشته

زندگی‌نامه امام موسی كاظم علیه السلام

زندگی‌نامه امام موسی كاظم علیه السلام

نام:موسى‏ بن جعفر.

كنیه: ابو ابراهیم، ابوالحسن، ابوالحسن اوّل، ابوالحسن ماضى، ابوعلى و ابواسماعیل.

القاب: كاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح.

نكته: آن حضرت در میان شیعیان به «باب الحوائج» معروف است.

منصب: معصوم نهم و امام هفتم شیعیان.

تاریخ ولادت:هفتم ماه صفر سال 128 هجرى. برخى نیز سال 129 را ذكر كردند.

محل تولد: ابواء (منطقه‏اى در میان مكه و مدینه) در سرزمین حجاز (عربستان سعودى كنونى).

نسب پدرى: امام جعفر بن محمد بن على بن حسین بن على بن ابى‏طالب علیهم السلام.

نام مادر:حمیده مصفّاة. نام‏هاى دیگرى نیز مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز براى او نقل شده است. این بانو از زنان بزرگ زمان خویش بود و چندان فقیه و عالم به احكام و مسائل بود كه امام صادق علیه السلام زنان را در یادگیرى مسائل و احكام دینى به ایشان ارجاع مى‏داد. و درباره‏اش فرمود: «حمیده، تصفیه شده است از هر دنس و چركى؛ مانند شمش طلا. پیوسته فرشتگان او را حفاظت و پاسبانى نموده تا رسیده است به من، به خاطر آن كرامتى كه از خداى متعال براى من و حجت پس از من است.»

مدت امامت:از زمان شهادت پدرش، امام جعفر صادق علیه السلام، در شوال 148 هجرى تا رجب سال 183 هجرى، به مدت 35 سال. آن حضرت در سن بیست سالگى به امامت رسید.

ادامه نوشته

با امام حسین علیه السلام در محضر قرآن(1)

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتماست


باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظماست


این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهماست


گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است


گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است


در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانویغم است


جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدماست


خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پرورده ی کنار رسول خدا، حسین

دنیا براى بسیارى از مردم جاى زینت، تفاخر، تكاثر، لهو و لعب است؛ اما گروهى از مردان خدا هرگز فریب لذت‌هاى زودگذر را نمى خورند و بر اساس فرمایش قرآن كریم"تجارت، آنها را از ذكر خدا غافل نمى كند." آنان در دنیا زندگى مى كنند؛ اما هرگز وابسته به دنیا نیستند. آرى فقط به خدا و آنچه كه در مسیر كمال است؛دل بسته‌اند.

مونس آنان كتاب خدا و آیات الهى است؛ آن گونه كه اگر تمام مردم كره زمین بمیرند، اما این كتاب همراهشان باشد، هرگز احساس تنهایى و وحشت نمى كنند.

امام حسین علیه السلام از جمله انسان‌هاى بى‌نظیر جهان هستى است كه زندگى او با قرآن عجین شده بود. او از كودكى با قرآن همراه بود؛ عاشق و دلداده قرآن بود. چون لب به سخن مى گشود، كلامش آیات قرآن بود و از قرآن دفاع مى كرد؛ اگر نامه‌اى مى نگاشت، دفاع از قرآن بود و سكوتش براى اندیشیدن در آیات آن.

با اذعان به این كه در این نوشتار كوتاه نمى توان كاملا به زندگى قرآنى امام حسین علیه السلام پرداخت، اما اجمالا به مواردى از آن اشاره خواهد شد كه از دوران كودكى حضرت، تا روز شهادتش را در برگرفته است.

1. عشق به قرآن در دوران كودكى

امام حسین علیه السلام از كودكى به قرآن عشق فراوانى داشت، زیرا آیات فراوانى از قرآن در خانه شان بر رسول خدا(ص) نازل گشت و بدون تردید، امام حسین علیه السلام متاثر از فضاى قرآن حاكم بر خانواده بود. ایشان از سنین كودكى به قرائت، حفظ، تفسیر و تاویل قرآن اهمیت زیادى مى داد. به چند نمونه از آنها كه در تاریخ به ثبت رسیده، دقت كنید:

الف ـ فراگیرى سوره توحید

از امام حسین علیه السلام سوال شد: از رسول خدا چه شنیدى؟ فرمود: شنیدم كه مى فرمود:

"خداوند كارهاى مهم و بزرگ را دوست مى دارد و كارهاى پست و حقیر را نمى پسندد... و او"قل هوالله احد" و نمازهاى پنجگانه را به من آموخت."

و شنیدم كه مى فرمود:

"هر كه خدا را اطاعت كند، خدا او را بالا مى برد و هر كه نیت خود را براى خدا خالص كند، خدا او را نیكو سازد و بیاراید و هر كه به آنچه نزد خدا است، اطمینان كند، خدا او را بى نیاز كند و هر كه بر خدا بزرگى كند، خدا او را خوار سازد."(1)

*امام زین العابدین علیه السلام مى فرماید: در شب عاشورا پدرم یاران خود را جمع كرد و براى آنها خطبه خواند. من نیز خدمت ایشان رفتم تا گفتارشان را بشنوم. پدرم به یاران خود مى فرمود: خداى را ستایش مى كنم به بهترین ستایش هایش و او را سپاس مى گویم در خوشى و ناخوشى. بار خدایا! تو را سپاس مى گزارم كه ما را به نبوت گرامى داشتى و علم قرآن و فقه دین را به ما كرامت فرمودى و گوشى شنوا و چشمى بینا و دلى آگاه به ما عطا كردى؛ ما را از زمره سپاسگزاران قرار بده*

ب ـ پرسش تاویل برخى آیات از رسول خدا(ص)

اسماعیل بن عبدالله روایت كرده است: هنگامى كه آیه"و اولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب الله"؛ (و خویشاوندان در كتاب خدا بعضى مقدم بر بعضى دیگرند) نازل شد، امام حسین علیه السلام مى فرماید: تاویل این آیه شریفه را از پیامبر(ص) سوال كردم.

پیامبر(ص) در پاسخ فرمودند: سوگند به خدا كه منظور پروردگار در این آیه جز شما نمى باشد. و"اولوا الارحام" شمایید. پس اگر من از دنیا رفتم، پدرت على از هر كس به جانشینى من شایسته تر است و هر گاه پدرت على درگذشت، برادرت حسن به جانشینى او سزاوارتر است و هر گاه حسن از دنیا رفت، تو به جانشینى او لایق ترى.

عرض كردم: اى رسول خدا! چه كسى پس از من به جانشینى من سزاوارتر است؟

فرمود: فرزندت على، سپس فرزندش محمد، سپس فرزندش جعفر، سپس فرزندش موسى، سپس فرزندش على، سپس فرزندش محمد، سپس فرزندش على، سپس فرزندش حسن؛ پس هر گاه حسن از دنیا رفت، غیبت در نهمین فرزند تو رخ مى دهد و این نُه امام، از نسل تو هستند. خدا به آنان دانش و فهم مرا عطا فرموده است و سرشت آنان از سرشت من است.(2)

ج ـ منظور از (ان السمع و البصر و الفواد) چیست؟

عبدالعظیم فرزند عبدالله حسنى گوید: سرورم امام هادى علیه السلام از پدران خود، از امام حسین علیه السلام نقل كرده است كه رسول خدا(ص) فرمود: همانا ابوبكر نسبت به من همچون گوش، و عمر همچون چشم و عثمان همچون دل است. امام حسین علیه السلام مى فرماید: فرداى آن روز خدمت پیامبر(ص) مشرف شدم در حالى كه در محضر او امیرمومنان علیه السلام، ابوبكر، عمر و عثمان شرفیاب بودند. از حضرت سوال كردم: اى جد بزرگوار! دیروز از شما درباره این صحابه سخنى شنیدم؛ منظور چیست؟

پیامبر(ص) فرمود: آرى. سپس به آن سه نفر اشاره كرده، فرمود: آنان همانند گوش و چشم و دل اند و به زودى در روز قیامت در مورد این وصى من ـ سپس به على علیه السلام اشاره فرمود ـ از آنان سوال مى شود. خداى سبحان مى فرماید:"ان السمع و البصر و الفواد كل اولئك كان عنه مسئولا"(3) سپس فرمود: سوگند به عزت پروردگارم كه همه امت من در روز قیامت نگه داشته مى شوند و از آنان درباره ولایت على علیه السلام سوال مى شود و این، همان فرموده خداى سبحان است كه"و نگاهشان دارید كه سوال مى شوند."(4)

د ـ شفا یافتن به بركت سوره حمد

علامه مجلسى مى نویسد: از امیرمومنان علیه السلام نقل شده كه فرمود: وقتى امام حسین علیه السلام بیمار شد، مادرش فاطمه(س) او را نزد پیامبر(ص) برد و عرض كرد: یا رسول الله! دعا كن خداوند به پسرت شفا عنایت فرماید. رسول خدا(ص) فرمود: دخترم! خداوند متعال همان كسى است كه او را به تو هبه كرد و او قادر است كه پسرت را شفا دهد. در همان وقت جبرئیل نازل شد و عرض كرد: یا محمد! به درستى كه خداوند متعال سوره اى را بر شما نازل نكرده، مگر این كه در آن، حرف"فا" مى باشد. و هر فایى از آفت است؛ جز سوره حمد كه در آن، حرف فاء نیامده است. پس ظرف آبى طلب كن و بر آن چهل مرتبه سوره حمد را بخوان. سپس آن آب را بر حسین بپاش كه خداوند در اثر چنین كارى، به حسین شفا خواهد داد. پیامبر(ص) چنین كرد و امام حسین علیه‌السلام عافیت یافت.(5)

2. عشق به آیات قرآن

اگر چه شنیدن تمام آیات قرآن براى امام حسین علیه السلام لذت بخش بود، اما گاهى شنیدن برخى آیات، آن هم از زبان پدرشان، آن قدر لذت بخش بود كه وصف آن را فقط خود ابى عبدالله علیه السلام مى دانست و بس.

امام صادق علیه السلام مى فرماید: پدرم برایم نقل فرمود كه على ابن ابى طالب علیه السلام در حالى كه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در محضر مبارك او بودند، سوره مباركه"انا انزلناه فى لیله القدر" را قرائت كرد. امام حسین عرض كرد: پدر جان! گویا شنیدن این سوره از دهان مبارك تو، شیرینى ویژه اى دارد! امام على علیه‌السلام در پاسخ فرمود: اى فرزند رسول خدا و اى فرزندم! من از این سوره خاطره اى دارم كه تو از آن خبر ندارى؛ چون این سوره نازل شد، جد تو پیامبر خدا(ص) مرا به حضور طلبید و آن را بر من قرائت كرد. سپس دست برشانه راست من زد و فرمود: اى برادر و وصى من و اى سرپرست امت من پس از من، و اى ستیزگر با دشمنان من تا روزى كه برانگیخته شوند! این سوره پس از من براى توست و سپس در شان فرزندان تو. همانا برادرم جبرئیل رویدادهاى امتم را برایم بازگو كرد و او آنها را همانند حوادث نبوت براى تو بازگو مى كند. این سوره در قلب تو و اوصیاى تو تا هنگام طلوع فجر قائم آل محمد علیه السلام نورى درخشان دارد.(6)

*علامه مجلسى از اربلى، از انس نقل مى كند: نزد امام حسین علیه السلام بودم كه یكى از كنیزان آن حضرت در حالى كه شاخه گلى در دستش بود، وارد شد و آن را به امام تقدیم كرد. امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى. عرض كردم: او را در برابر یك شاخه گل بى ارزش و كم بها آزاد مى كنى؟! حضرت فرمود: خداوند ما را چنین تربیت كرده است كه مى فرماید:"و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها." و آزادگى او بهتر است از آنچه كه او آورده بود*

3. عشق به تلاوت قرآن كریم

همانگونه كه گفته شد، امام حسین علیه السلام از دوران كودكى به این كتاب آسمانى علاقه شدیدى داشت و همواره در تمام زندگى اش از قرآن سخن مى گفت و لحظه اى از آن جدا نبود؛ حتى در آن روزهایى كه براى دفاع از قرآن و اسلام آماده جنگ با دشمنان اسلام بود. امام علیه السلام چه در مدینه و چه در بین مكه و مدینه و در راه عزیمت از مكه به كربلا و در كربلا، در مقاطع مختلف، از قرآن سخن به میان مىآورد و با ابراز عشق به آن، میزان علاقه خود را به حاضران و آیندگان نشان مى داد كه به چند مورد از آنها اشاره مى كنیم:

الف ـ قرائت قرآن در بیابان سوزان

ابن عساكر از یزید الرشك، از شخصى كه با امام حسین علیه السلام گفت وگو داشته، نقل كرده است: (در منزل ثعلبیه) چشمم به چادرهایى افتاد كه در بیابان برپا شده بود. پرسیدم: این چادرها از آن كیست؟ گفتند: امام حسین علیه السلام. پس به نزد او آمدم و او را پیرمردى یافتم كه مشغول تلاوت قرآن بود و اشك از چشمانش بر گونه ها و محاسنش سرازیر بود. عرض كردم: پدر و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا! براى چه به این جا آمدى، و در این بیابان كه هیچ كس در آن یافت نمى شود، چه مى كنى؟

فرمود: این نامه هاى اهل كوفه است كه به من نوشته اند و نمى بینم مگر آن كه همان ها قاتل من هستند. پس اگر چنین كردند، هیچ حرمتى براى خدا نبوده، مگر آن كه دریده باشند و خداوند در برابر این همه بى حرمتى، از آنها كسى را بر آنان مسلط خواهد كرد كه خوار و ذلیلشان كند...(7)

ب ـ مهلت خواستن امام در عصر عاشورا

تمام مورخان اسلامى ذكر كرده اند كه در عصرتاسوعا، عمر بن سعد با دریافت پیام و دستور جدید از عبیدالله بن زیاد، به محل استقرار امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش نزدیك شد. چون امام از هدف او آگاه شد، به برادر بزرگوار خود، قمربنى هاشم فرمود: اگر مى توانى آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تاخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خداى خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خداى متعال مى داند كه من به خاطر او نماز و تلاوت كتاب او را دوست دارم...(8)

و با این بیان، حضرت یك شب را مهلت گرفت و بار دیگر اوج عشق و علاقه خود را به قرآن نشان داد.

ج ـ خطبه شب عاشورا

امام زین العابدین علیه السلام مى فرماید: در شب عاشورا پدرم یاران خود را جمع كرد و براى آنها خطبه خواند. من نیز خدمت ایشان رفتم تا گفتارشان را بشنوم. پدرم به یاران خود مى فرمود: خداى را ستایش مى كنم به بهترین ستایش هایش و او را سپاس مى گویم در خوشى و ناخوشى. بار خدایا! تو را سپاس مى گزارم كه ما را به نبوت گرامى داشتى و علم قرآن و فقه دین را به ما كرامت فرمودى و گوشى شنوا و چشمى بینا و دلى آگاه به ما عطا كردى؛ ما را از زمره سپاسگزاران قرار بده.(9)

د ـ در چادرهاى حسینى چه گذشت؟

در شب عاشورا در میان خیمه هاى یاران امام، جنب و جوش فوق العاده اى به چشم مى خورد. برخى سلاح خود را براى جنگ آماده مى ساختند؛ عده اى مشغول عبادت و مناجات و راز و نیاز با پروردگار بودند و بعضى هم با قرآن انس گرفته بودند.

از ضحاك بن عبدالله مشرقى نقل شده است كه در شب عاشورا، هر چند لحظه یك بار، گروهى سواركار از لشكریان عمربن سعد به عنوان ماموریت و نظارت به پشت خیمه هاى حسین بن على علیهماالسلام مىآمدند و به وضع این خیمه نشینان سر مى كشیدند. یكى از آنان صداى امام را كه این آیه شریفه را مى خواند، شناخت: (ولا یحسبن الذین كفروا انما نملى لهم خیر لانفسهم انما نملى لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین ما كان الله لیذر المومنین على ماانتم علیه حتى یمیزالخبیث من الطیب...)(10)

آنان كه كفر ورزیدند، گمان نبرند مهلتى كه به آنان مى دهیم، به نفع آنها است؛ بلكه به آنان مهلت مى دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند و براى آنان عذابى است ذلت بار. خداوند مومنان را بر این وضعى كه هستند، واگذار نخواهد نكرد تا بد را از نیك و ناپاك را از پاك جدا سازد.

آن مرد با شنیدن این آیه، گفت: به خدا سوگند! افراد نیك، ما هستیم كه خدا ما را از شما جدا كرده است."بریر" جلو آمد و به او پاسخ داد: اى مرد فاسق! خدا تو را در صف پاكان قرار داده است؟ به سوى ما برگرد و از این گناه بزرگ خود توبه كن؛ به خدا سوگند كه ماییم افراد پاك. آن مرد از روى استهزاء گفت:"و انا ذلك من الشاهدین؛ من نیز بر این شهادت مى دهم"، آن گاه به سوى اردوگاه لشكر ابن سعد برگشت.(11)

*تمام مورخان اسلامى ذكر كرده اند كه در عصرتاسوعا، عمر بن سعد با دریافت پیام و دستور جدید از عبیدالله بن زیاد، به محل استقرار امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش نزدیك شد. چون امام از هدف او آگاه شد، به برادر بزرگوار خود، قمربنى هاشم فرمود: اگر مى توانى آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تاخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خداى خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خداى متعال مى داند كه من به خاطر او نماز و تلاوت كتاب او را دوست دارم*

4. تشویق معلم قرآن

امام علیه السلام به خاطر علاقه شدیدى كه به قرآن داشت، به معلمان قرآن بسیار ابراز علاقه مى كرد و در موردى، یك معلم قرآن را آن قدر تشویق كرد كه مورد اعتراض دیگران قرار گرفت.

ابن شهرآشوب روایت مى كند كه عبدالرحمن سلمى به یكى از فرزندان امام حسین علیه السلام سوره حمد را آموزش داد. وقتى فرزند امام آن را در نزد پدر خواند، امام حسین علیه السلام به آن آموزگار هزار دینار و لباس عطا كرد و دهان او را پر از جواهرات كرد.به حضرت اعتراض كردند كه آموزش یك سوره این همه عطا و تشویق لازم نداشت!

امام در پاسخ فرمود: این عطا و بخشش چگونه مى تواند با تعلیمى كه او مى دهد، برابرى كند!؟(12)

5. قرآن در سیره امام حسین علیه السلام

زندگى امام حسین علیه السلام بزرگترین و بهترین نشانه تجلى آیات قرآن كریم است؛ چرا كه قرآن همراه آنها و آنان همراه با قرآن بودند و هرگز جدایى بین قرآن و عترت، قابل تصور نیست. این حقیقت زمانى كه به نشانه هاى آن توجه كنیم، جایگاه خود را مى یابد:

الف ـ امام حسین علیه السلام در كنار سفره بینوایان

عیاشى در تفسیر خود از مسعده روایت كرده كه روزى امام حسین علیه السلام از كنار فقرا و تهیدستان مى گذشت. آنان كه سفره خود را پهن كرده و تكه هاى نان خشك را در آن قرار داده بودند، از امام خواستند تا با آنان هم غذا شود.

حضرت به درخواست آنها پاسخ مثبت داد و در كنار آنها نشست و با آنان هم غذا شد و این آیه را تلاوت فرمود:"ان الله لایحب المستكبرین"؛ (13) خداوند مستكبران را دوست نمى دارد.

سپس فرمود: من دعوت شما را پذیرفتم؛ حال، شما نیز به دعوت من پاسخ گویید. عرض كردند: آرى، اى فرزند رسول خدا! چنین مى كنیم. پس همراه امام حسین علیه السلام به سوى منزلش روانه شدند. حضرت به كنیز خود فرمود: هر چه در منزل كنار گذاشته اى، براى ما بیاور.(14)

ب ـ آزادى در برابر یك شاخه گل

علامه مجلسى از اربلى، از انس نقل مى كند: نزد امام حسین علیه السلام بودم كه یكى از كنیزان آن حضرت در حالى كه شاخه گلى در دستش بود، وارد شد و آن را به امام تقدیم كرد. امام فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى. عرض كردم: او را در برابر یك شاخه گل بى ارزش و كم بها آزاد مى كنى؟! حضرت فرمود: خداوند ما را چنین تربیت كرده است كه مى فرماید:"و اذا حییتم بتحیه فحیوا باحسن منها او ردوها"(15) و آزادگى او بهتر است از آنچه كه او آورده بود.(16)

ج ـ گذشت به خاطر شنیدن آیه عفو

همچنین نقل شده است كه روزى یكى از بردگان حضرت، جنایتى كه موجب تنبیه بود، انجام داد. حضرت دستور داد تا او را تادیب كنند. او گفت: اى آقاى من!"والكاظمین الغیظ"(17)؛ امام فرمود: رهایش كنید. بار دیگر گفت: اى مولاى من! "والعافین عن الناس"(18)؛ حضرت فرمود: از تو گذشتم. براى بار سوم گفت: اى مولاى من!"والله یحب المحسنین"(19)؛ حضرت فرمود: تو در راه خدا آزاد هستى. و از این پس، حقوق تو دو برابر آنچه كه پیش از این به تو مى دادم، خواهد بود.(20)

د ـ اخلاق كریمانه در پرتو قرآن

عصام بن المصطلق گوید: وارد مدینه شدم؛ وقتى حسین بن على علیه السلام را دیدم، هیبت و عظمت او حسد و كینه درونى ام را نسبت به پدرش على علیه السلام شعله ور ساخت. بدین جهت، او را مورد خطاب قرار داده، گفتم: تو پسر ابوتراب هستى؟ گفت: آرى. پس شروع كردم به دشنام دادن او و پدرش.

امام حسین علیه السلام نگاهى مهرجویانه به من افكند و فرمود: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم"خذالعفو وامر بالعرف واعرض عن الجاهلین و اما ینزغنك من الشیطان نزغ فاستعذ بالله انه سمیع علیم. ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذكروا فاذا هم مبصرون و اخوانهم یمدونهم فى الغى ثم لا یقصرون".(21)

با آنها مدارا كن و عذرشان را بپذیر و به نیكى ها دعوت نما و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستیزه مكن) و هر گاه وسوسه اى از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر، كه او شنونده و داناست. پرهیزگاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شیطانى شوند، به یاد (خدا و پاداش و كیفر او) مى افتند و (در پرتو یاد او، راه حق را مى بینند و) در این هنگام بینا مى گردند. و (ناپرهیزگاران را) برادرانشان (از شیاطین) پیوسته در گمراهى پیش مى برند و باز نمى ایستند.

سپس به من فرمود: صدایت را كوتاه كن و آرام تر سخن گوى؛ خداوند من و تو را ببخشاید. اگر از ما چیزى طلب مى كردى، به تو كمك مى كردیم و اگر عطا و بخششى مى خواستى، به تو مى دادیم و اگر راهنمایى مى خواستى راهنمایى ات مى نمودیم.

عصام گوید: از تندرویهایى كه كرده بودم، سخت پشیمان شدم.

امام فرمود:"لا تثریب علیكم الیوم یغفر الله لكم و هوارحم الراحمین"(22)؛ امروز ملامت و توبیخى بر شما نیست، خداوند شما را مى بخشد و او مهربان ترین مهربانان است. سپس فرمود: تو از شامیان هستى؟ عرض كردم: آرى. فرمود:"شنشنهاعرفها مناخزم"(23) خدا ما و تو را زنده بدارد. نیازهایت را از ما بخواه كه مرا در بهترین گمانت خواهى یافت.

عصام گوید: آن چنان شرمنده شدم كه زمین با آن همه وسعتى كه داشت، بر من تنگ آمده، آرزو داشتم تا مرا به كام خود فرو برد. از آن پس، هیچ كس در نزد من محبوب تر از او و پدرش نبود.(24)

ادامه نوشته

امام جواد عليه السلام؛ تجسم صلابت

شهادت نهمین چراغ مهرافروز ولایت و امامت و اسوه کرامت را  بمحضر امام عصر(اروحنا فداه) و تمامی شیعیان واقعی آن حضرت تسلیت عرض می نماییم.

 

امام جواد عليه السلام؛ تجسم صلابت

حرم امام جواد عليه السلام

در ميان خانواده امام رضا عليه السلام و در محافل شيعه از حضرت امام ‏جواد عليه السلام به عنوان مولودى پرخير و بركت‏ ياد مى‏شود؛ چنان كه ‏صنعانى مى‏گويد: روزى در محضر امام رضا عليه السلام بودم. فرزندش ابوجعفر را كه خردسال بود؛ آوردند. امام فرمود: اين مولودى است كه‏ براى شيعيان ما با بركت‏تر از او زاده نشده است.

شايد چنين تصور شود كه امام جواد عليه السلام از امامان قبلى براى ‏شيعيان با بركت‏تر بوده است. اين مطلب قابل قبول نيست. بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قراين نشان مى‏دهد، تولد حضرت ‏جواد عليه السلام در شرايطى صورت گرفت كه خير و بركت‏ خاصى براى شيعيان به ‏ارمغان آورد. عصر امام رضا عليه السلام مشكلات خاص خود را داشت و حضرت‏ رضا عليه السلام در معرفى امام بعدى با مسايلى رو به رو گرديد كه در عصر امامان قبل سابقه نداشت. از يك سو، پس از شهادت امام ‏كاظم عليه‎السلام گروهى كه به «واقفيه‏» معروف شدند. بر اساس‏ انگيزه‏هاى مادى، امامت امام رضا عليه السلام را منكر شدند و از سوى ديگر، امام رضا عليه السلام تا حدود چهل و هفت‏ سالگى داراى فرزند پسر نشد. چون ‏احاديث رسيده از پيامبر حاكى بود كه امامان دوازده نفرند و نُه نفر آنان از نسل امام حسين عليه‎السلام خواهند بود، فقدان فرزند براى ‏امام رضا عليه السلام هم امامت ‏خود آن حضرت و هم تداوم امامت را با پرسش‏ رو به رو مى‏ساخت. واقفيان نيز اين موضوع را دستاويز قرار داده، امامت امام رضا عليه السلام را انكار مى‏كردند. اعتراض حسين بن قياماى ‏واسطى به امام هشتم عليه السلام در اين باره و پاسخ آن حضرت، بر درستى‏ اين سخن گواهى مى‏دهد. ابن قياما كه از سران واقفيه بود. در نامه‏اى امام رضا عليه‎السلام را عقيم خواند و نوشت: چگونه ممكن است امام ‏باشى در صورتى كه فرزند ندارى؟ امام در پاسخ فرمود: از كجا مى‏دانى من داراى فرزند نخواهم شد. سوگند به خدا، بيش از چند روز نمى‏گذرد كه خداوند پسرى به من عطا مى‏فرمايد و اين پسر، حق‏ را از باطل جدا مى‏كند.

ادامه نوشته

بمناسبت رحلت علامه عسگری

یادنامه علامه عسگری(ره)

  « اذا مات العالم الفقیه ثلم فی الاسلام ثلمهً لایسدّها شیءٍ »

علامه عسگري شب یک شنبه، ۲۵ / ۶ / ۱۳۸۶ در پي ايست قلبي، دعوت حق را لبيك گفت. وي كه دچار بيماري كليوي  و در بيمارستان ميلاد تهران بستری بود، در سن نود و چهارسالگی ،جان به جان آفرين تسليم كرد.

زندگي‌نامه علامه سيد مرتضي عسگري

 علامه سيد مرتضي عسگري

علاّمه ‌آيه‌ اللّه‌ مرتضي‌ عسكري، در سال‌ 1293 هجري‌ خورشيدي‌ در شهر سامرا پاي‌ به‌ عرصه‌ هستي‌ نهاد. خانواده‌ او، روحاني‌ و ايراني‌ الاصل‌ و اهل‌ ساوه‌ بودند. گويا، دست‌ تقدير، والدين‌اش‌ را به‌ اين‌ شهر كشانده‌ بود تا در جوار قدسي‌ امام‌ هادي‌ و امام‌ عسكري(عليهماالسلام) سكنا گزيند.

‌چرخ‌ روزگار، در اوان‌ كودكي، گَرد يتيمي‌ بر چهره‌اش‌ نشاند و وي‌ را از گرماي‌ مهر والدين‌ محروم‌ كرد.

ادامه نوشته

به مناسبت رحلت آیة الله مشکینی(ره)

پیام تسلیت به مناسبت رحلت آیة الله مشکینی(ره)

آیة الله مشکینی

بسم الله الرحمن الرحیم

همه از اوییم و به سوی او می‌رویم

درگذشت عالم مجاهد و زاهد، حضرت آیة الله حاج میرزا علی مشکینی رحمة الله علیه خبری تأسف‌آور بود. این روحانی عالیقدر از شخصیت‌هایی بود که در عمر با برکت خویش منشأ برکات فراوان برای حوزه علمیه و اسوه اخلاقی و عملی برای شاگردان و سالکان راه طریقت بود.

وی در دوران طاغوت جزء مبارزان با ظلم و ستم و در دوران انقلاب در شمار خدمتگزاران به انقلاب و اسلام عزیز بود و معلم تقوا و اخلاص محسوب می‌شد. ایشان با رفتار و عمل خود، دعوت کننده به اخلاص و پارسایی و عدالت بود.

ایشان با توجه به دارا بودن مقام علمی والا و مسئولیت‌های کشوری، هرگز دچار تکبر نشده، بلکه همیشه فردی متواضع و فروتن بود. فقدان این عالم بزرگ، ضایعه‌ایی بس بزرگ است.

بدین وسیله این ضایعه بزرگ را به ملت قدردان ایران و به حوزه‌های علمیه و خانواده محترم ایشان تسلیت عرض می‌کنیم. امید که روح مطهر ایشان قرین و همنشین با رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام گردد .

زندگينامه آية الله مشكيني(ره)

آیة الله مشکینی

آية ‌الله علي اكبر فيض معروف به مشكيني‌ در سال‌ 1300 هجري‌ شمسي‌ در روستايي‌ از توابع‌ بلوك‌ مشكين شهر‌ و در ميان‌ خانواده‌اي‌ متدين‌ و اهل‌ علم‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. پدرش‌ مردی مومن و‌ عالم‌ بود و در روستای آلنّی زندگی ساده ای داشت. او در كسوت‌ روحانيت‌ به‌ تحصيل‌ علم‌ و رتق‌ و فتق‌ امور مردم‌ مي‌پرداخت‌.

ادامه نوشته

بمناسبت شهادت حضرت زينب كبري(س)

برگي از حيات زينب كبري(س)

زينب كبري 

ولادت

ثمره ازدواج مبارك علي عليه السلام و فاطمه زهرا عليها السلام پنج فرزند به نام هاي حسن، حسين، زينب، ام كلثوم و محسن است در تاريخ ولادت زينب عليها السلام اختلاف است. در رياحين الشريعه آمده است كه ميلاد آن حضرت را، برخى پنجم ماه‏جمادى الاُولاى سال ششم، بعضى اوايل شعبان آن سال، بعضى در ماه رمضان و برخى ديگر در دهه آخر ماه ربيع‏الثانى و طبق نقلى ماه محرم سال پنجم هجرت ذكر كرده‏اند ولى هيچ‏يك از اين اقوال دليل محكم تاريخى ندارد.

ادامه نوشته

ولادت امام علی علیه السلام مبارک باد

مختصری از زندگی امام علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام

حضرت علی علیه السلام بنابر مشهور، روز سيزدهم ماه رجب، سى سال بعد از عام الفيل، در شهر مكه معظّمه، در ميان كعبه الهى ديده به جهان گشود و با نور طلعتش، جهانى تاريك را روشنائى بخشيد.

در اولين مرحله‌اى كه حضرت رسول صلوات الله عليه، قنداقه اين نوزاد مبارك را از مادرش تحويل گرفت، نوزاد با زبان فصيح خواند:

"بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم، قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤمِنُونَ الَّذينَ فى صَلوتِهِمْ خاشِعُونَ..." (سوره مؤمنون/ آيه 1) ؛ به نام خداوندى كه بخشنده و مهربان است، همانا آن مؤمنينى كه در هنگام به جا آوردن نماز، خاشع باشند؛ رستگار و سعادتمند خواهند بود.

حضرت محمّد صلّى الله عليه و آله در مقابل، به او فرمود: يا على! بدان كه مؤمنين به وسيله تو رستگار خواهند شد.

نام: على (نام آن حضرت به عنوان علىّ مرتضى به ترتيب حروف أبجد: 110، 1450 مى‌باشد.) " سَلام اللهِ عليهِ يَوم وُلِدَ، وَ يَوم استُشهدَ و يَوم يُبعثُ حيّا. "

كنيه: ابوتراب، ابو الائمّه، ابوالحسن و ... .

لقب: اميرالمؤمنين، يعسوب الدّين، يعسوب المؤمنين، قائد الغرُّ المحجَّلين، امام المتّقين، سيّد الاوصياء، اسدالله، مرتضى، حيدر، أَنزع، قَضْم، وصىّ، ولىّ و ... .

پدر: عمران عبدمناف معروف به ابوطالب.

مادر: فاطمه بنت اسد، نوه هاشم، اولين زن هاشميه‌اى كه با مرد هاشمى، ابوطالب ازدواج كرد؛ و چون در پرورش حضرت رسول دخالت داشت، حضرت او را به عنوان مادر خطاب مى‌نمود.

نسبت امام على بن ابى طالب، با سى واسطه همانند رسول گرامى اسلام، به حضرت آدم صلوات الله عليهم مى‌رسد.

نقش انگشتر: حضرت داراى چهار انگشتر بوده است، كه بر هر كدام نقش مخصوصى حكّ شده بود.

ادامه نوشته

پرتویی از زندگی امام جواد عليه السلام

پرتویی از زندگی امام جواد عليه السلام

گل

در تاريخ ولادت حضرت امام محمدتقى، ملقب به جواد، اختلاف است. قول مشهور اين است كه آن حضـرت در دهـم رجب سال 195 قمر در مـدينه چشـم به جهان گشـوده است.

كنيه آن حضرت ابـوجعفـر و پـدر گرامـى‌اش حضـرت علـى بـن مـوسـى الرضا علیهماالسلام و مادر بزرگـوارش سبيكه، معروف به خيزران است. دوران زنـدگـى جـوادالائمه علیه السلام مصادف بـا دوران حكومت مأمون و معتصم عباسى بود و معتصـم در بغداد تصميم به قتل آن حضرت گرفت و سرانجام به وسيله ام الفضل، همسر امام و دختر مامون، آن پيشـواى معصوم را در 25 سـالگـى مسمـوم و به شهادت رسـاند.

از بيشتـر روايات چنيـن بر مى‌آيد كه وقتى امام رضا علیه السلام به درخواست مـأمون به خراسان رفت، فرزندش ابوجعفر (امام جواد) را در مدينه به جاى گـذاشت و مـامـون پـس از بازگشت به بغداد در سال 204 هجرى امام جـواد را به حضـور خود فراخواند تا دخترش ام الفضل را به ازدواج او درآورد، در آن هنگـام، امام آن چنـان كـــه در روايت شيخ مفيـد و ديگـران آمـده است، در آغاز ده سـالگـى بــود.

زندگانـى امام محمدتقى، جوادالائمه عليه السلام ادامه راه خط و روش پدرش حضرت امام رضـا عليه‌السلام بـود. مـأمـون كـوشـش مـي‌كـرد كه دل امـام را به دست آورد و او را به دارالخلافه نزديك كند. او تـوطئه خـود را براى از ميان بردن جنبـش و حركت تشيع در چهار چوب خلافت عباسيان همچنان ادامه مى‌داد و هدفـش اين بود كه بيـن امام و پايگاه مردمى او فاصله اندازد و آن حضرت را از مردم دور سازد، ولـى مـى‌خـواست به طـريقـى ايـن نقشه را اجـرا كنـد كه مـردم تحـريك نشـوند.

ادامه نوشته

نگاهی به زندگی آیت الله حق شناس

به بهانه‌ي عروج آيت حق و حق شناسي

آيت الله حق شناس

نگاهي به زندگي آيت الله حق شناس

با عرض تسليت به حضور كاربران محترم وبلاگ به مناسبت رحلت اين دانشمند بزرگ علم و ايمان، گوشه‌اي از زندگي‌نامه‌ي آن بزرگوار را برايتان مي‌آوريم.

گلشن تاريخ پر افتخار ايران اسلامي همواره حضور صاحب‌دلان آگاه و دانشوران پاك نهاد را به خود ديده و از گستره آسمان علم و عرفان آنان استفاده كرده است.

آيت الله عبدالكريم حق‌شناس از زمره‌ي اين فرهيختگان است كه در ساليان دور در تهران چشم به جهان گشود و زندگي پرفراز و نشيبي را در راه درك و تبليغ آموزه‌هاي ديني آغاز كرد.

وي با هوش سرشار و استعداد فراوان خود در حوزه علميه تهران با بهره‌مندي از محضر اساتيد بزرگي همچون آيت‌الله مير سيد علي حايري، ميرزا طاهر تنكابني و آيت‌الله محمد حسين زاهد در اندك زماني پله‌هاي رشد را پشت سر گذاشت و با شوق فراوان از زلال معارف عرفاني آيت‌الله شاه‌آبادي بهره برد.

پس از چندي اين عالم فرزانه به شهر علم و ايمان، قم رهسپار شد و در راه رسيدن به درجه اجتهاد از دروس پربار آيت‌‌الله سيد محمد حجت، حضرت آيت‌الله بروجردي و آيت‌الله سيد محمد تقي خوانساري و درس فلسفه امام خميني (ره) بهره‌هاي فراوان گرفت و موفق به دريافت اجازه اجتهاد از اساتيد گران‌قدري مانند حضرات‌ آيات‌ سيد ابوالقاسم موسوي خوئي، سيد محمد حجت كوه كمره‌اي، محمد علي شاه‌آبادي، سيد احمد زنجاني، شيخ ابوالقاسم اصفهاني، شيخ عبدالنبي عراقي، سيد محمد حسين بروجردي، سيد محمد تقي خوانساري شد.

آيت الله حق شناس

آيت‌الله حق شناس پس از دريافت اجازه اجتهاد به پيشنهاد حضرت آيت‌الله بروجردي به تهران هجرت كرد تا جوانان تشنه علم و معرفت اين ديار را از چشمه‌سار زلال معارف الاهي سيراب كند.

وي در تهران تدريس علوم مختلف نقلي و عقلي را سرمشق خود قرار داد و سال‌ها در مدرسه سپهسالار قديم، وظيفه عمل به وقفنامه آن را به عهده گرفت.

طلاب مدرسه فيلسوف الدوله و نمازگزاران مسجد امين الدوله تهران سال‌ها از درس اخلاق عملي اين عالم فرزانه بهره‌مند شدند.

مدرسه علميه اين عالم فرزانه هم‌اكنون پذيراي جوانان پاك و جويندگان راستين معرفت است

میلاد اسوه پارسايي امام حسن عسكري عليه السلام برهمه شیعیان جهان مبارک

 میلاد اسوه پارسايي امام حسن عسكري عليه السلام برهمه شیعیان جهان مبارک

ادامه نوشته