سرطان چيست؟
تاريخچه
سرطان در معناي لغوي واژه اي به فارسي يعني چنگار يا خرچنگ است
اولين بار بقراط اين واژه را بكار برد و هزاروپانصد ســــــال بعد ابوعــــلي سينا فيلسوف وپزشك ايراني آن را در قانون اضافه كرد و اين تعريف را در قانون از آن كرد، «انتخاب نام خرچنگ براي اين بيماري به دو دليل اســـــــت يكي آن كه سرطان مانند خرچنگي كه طعمه را در چنگال دارد اندام مبتلا را فـرا مي گيرد و ديگر آن كه شكل بيماري به خرچـــــــنگ مي مانـــد» اين مطلب را بايد بدانيم كه سرطان در گذشته هم بوده است و مختص به قرن مــا نمي باشد.چنانكه 350سال پيش را رامبراند ‹نقاش مشهور› زني را به تصوير كشيده كه به ســــــرطان سينه مبتلا بوده است.
اخيرا هو پرفسور روفلين دانشمند روسي از اسكلت زني 40تا45ساله كه مربوط به 3000سال پيش بود با پرتو ايكس عكسبرداري كرد تصوير به دست آمـــده از اين پرتونگاري ضايعات را در بدنه مهره هاي ناحيه گردن و سينه نشان داد كــــه نتيجه متاستاز بيماري سرطان بوده است.
در طب اسلامي واژه هاي «جذام و ...» بيماريهاي مزمن را در بــدن مي توان معادل سرطان يا بيماري پره كانسرو، يا در حقيقت مقمه براي سرطان دانست.
مكانيسم سرطان
سرطان عبارت است از ورم سوداي سخت تيـــره رنگ اذيت كــــننده كه توليد آن بيشتر از سوداي سوخته است كه سوخته شــده آن از ماده صفرا باشد يا سوخته از ماده بلغمي خلط آور كه به صفرا آلوده است و گاهي هم از سوداي سوخته شده از سودا باشد و از سوداي خالي كه در آن خون توليد نشود.
1.اگر ماده او سوداي صفراوي بود البته زخم و چركي مي شود
2.اگر سوخته بلغم با كمي صفرا باشد زخم نمي شود در اين نوع، درمان آن سخت است وگاهي زخم مي شود
3.اگر از سوداي سوخته بود و درد وسوزش آن زياد بود زخم نمي گردد0 از نظر بوعلي كه سرطان را يك بيماري گـــســســـتگي آور و مركــب مي داند، سرطان جزو آماس و ورمها مي باشد و همه بيماريـها در پديـــــــد آوردن ورم دخالت دارند كه علتهايش عبارتند از :
1.آسيبي كه بر مزاج وارد مي آيد.
2.بيماري، شكل و هيئت نيز در ورم مشترك است زيـــــرا هيچ ورمي بدون آسيب ديدگي شكل واندازه اندام ورم زده روي آور نيست
3.شايد بيماري وضع نيز در ورم سهيم باشد
4.بيماري مشترك كه آن را گسستگي آور مي ناميم در ورم موجود است
متـــاستــاز
شكل درمان سرطان بيشتر به علت پراكنده شدن ياخته هاي تومور اوليه و تشكيل تومور ثانويه در اندامهاي ديگر بدن عارضه اي كه يه آن متاستاز مي گويند0 متاستاز واژه اي است كه ريشه در لغت لاتين دارد و يه معناي انتـــــقال از يـــك نقطه به نقطه ديگر است0اين انتشار و متاستاز سازي در اندامهاي مختلف است و تومور ثانوي در بعضي از اندام ها ساخته نمي شود و تومور بعضي از سرطانـهادر عضو خاصي از بدن منتشر مي گردد.
وضع تشريحي جريان گردش خــــــون اندام هاست كه زمينه رشد تومور ثانويه را در آنها فراهم مي سازد و نظر ديگري مي گويد كه گردش خون نمي تواند بتهايي سبب ساز متاستاز باشد0چون ديده شـده سرطان ريه در مردان وزنان به غدد فوق كليوي متاستاز مي دهد در حالي كــــــه سرطان پستان زنان، اغلب تومور ثانويه را در استخوانها بوجود مي آورد.بعضي از سرطانها موجب تجمع مقدار زيادي مايع در شكم مي شود كـــــه بـه آن آسيب بدخيم مي گويند.
بقراط علت سرطان را برهم خوردن نسبت طبيعي مايعات اصلي بدن مثــل خون، صفرا و بلغم مي دانست0ولي امروز عـــــــوامل مختلفي را مــــؤثرمي دانند مانند استعمال دخانيات، قرار گرفتن در مقابل تابش پرتوها ويا ديگر مواد سرطانـزا كه خود مي تواند با تغيير مزاجها اين بيماري را سبب مي شوند.
ورمها را عموما در اندامهاي نرم بدن مي توان يافت و گاهي هـم آماس ورم مانند در استخوان پيدا مي شود و اندامي كه ورم در آن پديد مي آيد ممكن است بيش از حد اعتدال غذا را بپذيرد. و ماده اي را كه بوجود مي آورد مي تواند از اندامي بــه اندام ديگر منتقل شود و اخلاط خوب وقتي كه از جاي خود حركت مي كنند به دو صورت طبيعي و غير طبيعي در مي آيد خلط نيك طبيعي مانند شير مادر كه بــه نوزاد مي دهند و خلط نيك غير طبيعي مثل خون نيك از زخم بدن بيرون مي آيد وفقط اخلاط بد مي ماند و مزاج از آن روي مي گرداند و آن را دفع مي كند وهــر گاه به سوي پوست دفع شود تشكيل دمل و جوش را مي دهد.
مواد اوليه ورمها
چـــهار خلط (خون، صفرا، بلغم، سودا)بعلاوه ماده آبكي و باد كه شش تا مي شود و علائم آن يا گرم است يا سرد :فرق ورم غده اي با سرطاني سخت در اين است كه ورمهاي غده اي يا از داخل خود غده ها بروز مي كند يا ورم به سطح چسبنده است مانند خنازير، ولي ورم سرطاني و سخت در اندام فرومي روند و با گوهر اندام در مي آميزد.فــــرق بين ورم سرطاني و سخت در اين است كه ورم سخت آرام و بي حركت است و حس را از بين مي برد ويا اينكه اندام را تباه مي گرداند و هيچ دردي ندارد ولي ورم سرطاني جنبنده است و فزوني مي يابد و در هر دو آزار هـمراه دارد و حس از بين نمي رود مگر بيش از حد دوام يابد.
۱- سودائي كه در عصب گره مي شود
۲- ورم بلغمي ـــــ ورم نامتراكم(سست) در اندام آميخته است . سلعه نرم در غلاف جاي دارد تفاوت چهار ورم
۳- ورم آبكي مثل آماس از استسقاء و ورمي خلطي غير گرم كه در آهيانه بروز ميكند(هيدروسفالي)
4- ورمهاي بادي ـــــ التهابي دراثرآميزش - دربرابر لمس نرمش دارد
باد كردگي در هيأت و شكلتأثير دارد و در برابر لمس بيش سخت مي باشد
پــــيشگـــيـــري
سرطان مسري نيست اگر چه تاكنون يك عامل قطعي براي ســــرطان شناسايي نشده است ولي بنابر آمار80% درصد از سرطانها به عـــــوامل خوراكي (نوع تغذيه)، محيط، استعمال دخانيات، صدمات عصبي، استـــــرس و عوامل ژنتيكي نسبت مي دهند.تحقيقات نشان داده كه بين نوع تغذيه و برخي از انواع سرطانها ارتباط وجود دارد مثلا مصرف غذاهاي سرخ كردني است كه يك ماده شيميايي در برخي از غذاهاي ســـــرخ كردني مي تواند موجب بروز سرطان و آسيب به سيستم عصبي و تأثير سوء بر توانايي باروري افراد شود، ماده شيميايي فــــــوق «اكريلاميد» نام دارد كه در غذاهاي سرخ شده و توليدات كارخانه اي وجـــــــود دارد.
غذاهاي پرچرب را با سرطان پستان، روده بزرگ، پروستات و لايه پوشـــــــشي زهدان مربوط مي داند.ارزش فراورده هاي گياهي در پيشگيري از بيماري هاي قلبي و عروقي،گوارشي، چاقي، ديابت و بخصوص انواع سرطان روده بخاطــــر الياف گياهي در پوسته خارجي غلات، حبوبات، سبزيها، ميوه ها و دانه هاي گياهي است مثلا اگر براي تهيه نان سفيد از آرد كندم يا جو، سبوس آنها جدا شود ديگـــر اين فراورده هاي گياهي نقش مفيد خود را در فيزيولوژي اندام گوارشي از دســت مي دهند.
البته الياف كياهي دو نوعند يكي محلول در آب ديگري نامحلول پكتين، صمغ، و برخي از انواع سلولزها از الياف محلول در آب هستند و سلولز،ليگنتين و.... نامحلول هستند.شيره هاي گوارشي بر الياف اثر ندارد و در نتيجه اين مواد از راه روده باريــك جذب نمي شود، بنابراين مانند مــــواد پرتئيني و قند نقــــشي در تأمين انرژي بدن ندارند، به همين دليل براي كم كردن وزن اشخاص چاق، مصرف غذاهاي گياهي غني از الياف توصيه مي شود كه علاوه بر الياف گياهي بخشي از كلستـــــرول و اسيدهاي صفراوي را نيز جذب و همراه مدفوع خارج مي سازد و به عــلت جذب زياد آب سرعت عبور دفعي را بسمت راست روده افزايش مي دهد.
زمينه سرطان در تمام بدن انسانها وجود دارد، چرا كه سرطان عبارت است از ذرات متناهي كوچك كه هرگاه آمادگي جسماني ضعيف شد ذرات ســرطــــاني انتشار پيدا مي كند و بدن نقص پيدا مي كند و بواسطه ذرات سرطاني تفكيك مي شود استعمال پياز و سير بي ذرات سرطاني مقابله مي كند و رشد و نمو آنها را متوقف مي سازد و همچنين خوردن هويجو نوشيدن آب هويج جلوگيري مي كند.
عوامل ايجاد سرطان(علت سرطاني) :
عوامل مختلفي دارد و هنوز دقيقا مشخص نشده است و تا حالا فريضه هـــــاي مختلفي داده شده است و از بين آنها دو فريضه مورد توجه قرار دارد: يكي اثـر عوامل خارجي(شيميايي و فيزيكي) و فرضيه ديگر فرضيه عامل ويروسي.
فرضيه اوّل در سال1902مطرح شد و فرضيه ويروس درسال 1903توسط برل و بسك مطرح شد فقط در يك مورد نقش ويروس در ايجاد سرطان اثبــات شده و در بقيه به اثبات نرسيده استو آن هم نوعي سرطان انساني به نام لنفوم بوركيت را از ويروس مي دانند كه از گروهي ويروسهاي تبخال زاست كه اين ونع سرطـان غدد لنفاوي ناحيه گردن را بخصوص در كودكان در سنين2تا14سالگي مبتلا مي سازد.
تحقيقات بعدي نشان داد كه در يا خته هاي طبيعي ژنهايي وجود دارد كه قبل از اثر رترو ويروسها مستعد سرطاني كردن ياخته سالم هستند و رترو ويروسها به منزله عامل محرك ثانويه عمل مي كنند(روايت سرما خوردگي و جذام).
ياخته: مهمترين ركن هر موجود زنده ياخته است و و از اجتمـــاع يــاخته هـاي همشكل و يكسان بافت تشكيل مي شود . ساختار ياخته هاي هر بافت، بر حسب نوع عملي كه انجام مي دهند با يكديگر متفاوت است0در ساختار بدن انسان چهارنوع بافت دخالت دارند كه عبارتند از:
بافت پوششي، بافت همبند، بافت ماهيچه اي و بافت عصبي.هر يك ازچهار بافت اصلي از بافتهاي گوناگون تشكيل مي شوند.مثلا بافت همبند در بر گيرنده بـــافت چربي. بافت خوني، بافت استخواني، بافت غضروفي، بافت مــوكــوسي و ديـــگر بافت هاي مربوطه است.البته بافت ها به صورت واحد و مجـــزا نيستند، بلكه در ارتباط با يكديگر قرار دارند ولي براساس عملي كه دارند ويژگي متفاوتي دارند.
وظيفه ياخته: اصلي ترين عمل آن تقسيم بـــراي زياد شدن و سنتز، يعني ســاختن پروتئين هاي مورد نياز بدن است. حاصل اين اعمال، ترميم ياخته هاي اسيب ديده و جايگزيني ياخته هاي از بين رفته است.علاوه بر اين هر يـــاخته بسته به نــوع بافت وظيفه مشخصي را بعده دارد.مثلا ياخته هاي كبد كه قتد را در خون ذخيره و صفرا ترشح مي كنندو هسته عنصر اصلي بقاء و تقسيم ياخته است.
هسته ياخته ها:
1.يك هسته اي
2.دو هستهاي (مثل كبد)
3.بدون هسته (مانند ياخته هاي بالغ گلبولهاي قرمز خون)
ويروسهاي رترو فقط 10 ژن در رشته DNA خود دارند، در حالي كه DNA انسان هزاران ژن دارد بنابراين اين ويروسها بسهولت مي توانند DNA خودشان را وارد DNA يـــاخته انســان بكنند و ايــن دستـور را وارد ســازند تــا پروتئين مخصوص ويروس را بســـازد كه نتيجه توليد ويروسهاي جديد از نوع ويـــروس اوليه است.
متاستاز:
شكل درمان سرطان بيشتر بهعلت پراكنده شدن ياخته هاي تومور اوليه وتشكيل تومور ثانويه در انــدام هاي ديگر بدن عـــــارضه اي كه به آن متــاستـــاز مي گويند.متاستازواژه اي است كه ريــشه در لغت لاتين دارد و به معناي انتقــال از يك نقطه اي به نقطه اي ديگر است. اين انتشار و متاستاز سازي در اندامهاي مختلف است و تومور ثــانوي در بعضي از اندامها ســاخـته نمي شود وتومــور بعضي از سرطانها در عضو خاصي از بدن و انتقال ومنتشـــر مي شود.وضع تشريحي جريان گردش خون اندامهاست كه زمينه رشد تومور ثانويه را در آنها فراهم مي سازد ونظريه ديگري مي گويد كه گردش خون نمي تواند به تنهــايي سبب ساز متاستازباشد.چون ديده شده سرطان ريه در مردان و زنــان، به غدد فوق كليوي متاستاز مي دهد، در حاليكه سرپستان زنان،اغلب تومور ثــانويه را در استخوانها بوجود مي آورد.بعضي از سرطان ها موجب تجمع مقدار زيادي مايع در شكم مي شوند كه به آن آسيب بدخيم مي گويند.
بقراط علت سرطان رابر هم خوردن نسبت طبيعي مايعات اصلي بدن،مثل خون، صفرا و بلغم مي دانست.ولي امروز عــوامل مختلفي را مــوثــر مي دانند مــانند استعمال دخانيات، قرار گرفتن در مقابل تابش پرتو ها و تغذيه و يــا ديگــر مــواد سرطانزا را اشاره مي كنند.