اسلام و حفظ محيط زيست

حفاظت از محيط زيست به معناي عدم بهره‌برداري يا حتي كمتر استفاده كردن از امكانات طبيعت نيست بلكه استفاده بهينه و عاقلانه از طبيعت همواره مورد تاكيد كارشناسان بوده است. اسلام به عنوان ديني كه وراي زمان و مكان مي‌تواند نيازها و اقتضائات بشر را در همه اعصار پاسخ دهد حاوي مفاهيم و تعاليم و راهكارهاي كاملي در خصوص چگونگي مواجهه، تكامل و هماهنگي با پديده‌هاي طبيعي است.

تحقيقات دانشمندان علوم ديني در جهان نشان مي‌دهد كه تمامي اديان الهي به حفظ محيط زيست توجه نشان داده‌اند اما دين اسلام دستورات مشخص و موكدي در اين راستا دارد.

بررسي متون و مستندات مختلف اسلام نشانگر وجود ديدگاه‌هاي مشخصي در راستاي حفاظت از محيط زيست و منابع طبيعي است. محققان اديان اعلام كرده‌اند كه توجه به ارزش‌هاي اخلاقي و مذهبي تضميني براي حفاظت از محيط زيست است و دانشمندان علوم ديني معتقدند انسا‌ن‌ها علاوه بر اجراي قوانين بايد استانداردهاي اخلاقي را نيز مراعات كنند تا به اهداف پايدار خود دست يابند.  در دين اسلام حفاظت از محيط زيست كه نسل امروز و نسل‌هاي بعدي بايد در آن حيات اجتماعي رو به رشدي داشته باشند يك وظيفه ملي تلقي مي‌شود.

در اسلام هرگونه رفتاري كه منجر به فساد در عرصه محيط زيست شود نهي شده است چرا كه خداوند بارها در قرآن درباره ايجاد فساد در روي زمين هشدار داده است.

از اين‌رو آشنايي مردم از طريق آموزش ائمه جماعات كه سخنان آنها براي مردم ملموس‌تر و پذيرفتني‌تر است مي‌تواند يكي از نقاط موثر براي حفاظت از محيط زيست و گسترش فرهنگ زيست‌محيطي باشد. بر اساس اصول مكتب زيست‌محيطي اسلامي حكومت اسلامي وظيفه دارد كردار انساني را در قبال محيط زيست تحت نظارت و كنترل درآورد. حكومت اسلامي موظف است قوانين الهي را به اجرا در آورد و كساني را كه به نظر مي‌رسد كردارشان كوركورانه در راه سودجويي است تنبيه كند و نيز آنان را كه از نتيجه سوءكردارشان بر كيفيت محيط زيست بي‌خبرند، هشدار دهد.

اسلام بين انسان و محيط زيست جدايي قايل نيست و آنها را مكمل يكديگر مي‌داند از اين‌رو دين اسلام كامل‌ترين سفارشات را براي حفاظت از محيط زيست دارد و تمام جنبه‌هاي انساني را در ارتباطي هماهنگ و موزون با مسير الهي مورد توجه قرار داده است و بين آنها ارتباط ايجاد مي‌كند.

از اين‌رو هر فرد در جامعه اسلامي در برابر محيط زيست مسوول است و حكومت اسلامي نيز وظيفه دارد كردار انساني را در قبال محيط زيست تحت نظارت در آورد و قوانين الهي را در اين مورد به اجرا در آورد.

ادامه نوشته

زمان شناسي در طب

زمان شناسي   Coronalogy

كل يوم هو في شأن (قران مجيد ـ الرحمن 29)

هر روز داراي موقعيتي است

 

در كنار بسياري از دستورات دين اسلام مسئله زمان مطرح شده است روزهاي قمري خاص و فصلهاي بخصوص اعمال ويژه‌اي را به همراه دارند و در روايات معصومين « عليهم السلام» در زمينه‌هاي مختلف از جمله مسائل بهداشتي و درماني، زمان نيز مطرح شده است.

لازم به يادآوري است كه ماه مي‌تواند از جنبه‌هاي مختلف بر بدن انسان اثر بگذارد كه شامل اثرات جاذبه ماه ( اثر آب اقيانوسها بر هواي اطراف زمين و بر قسمت خشك صخره‌هاي زمين) و اثرات نور ماه و اثرات ماه بر امواج الكترومغناطيسي زمين مي‌باشد.

با توجه به اين بحث در مي‌يابيم كه تا چه اندازه شرع مقدس اسلام علاوه بر معاني بلند عرفاني به امور جسماني و بهداشت فردي نيز توجه داشته و با فرامين مشخص خويش در هر موقعيت سعي كرده است سلامت معنوي را حاصل نمايد.

صور ماه (Phases of the moon)

موقعيت‌هاي ماه روي مدار خويش بخشهاي گوناگون نيمكره هاي تاريك و روشن ماه را تحت عنوان پديده‌اي بنام صور ماه در چشم زمينيان جلوه گر مي‌سازد. كه شامل ماه نو ـ (New moon) ـ هلال ماه (Crecent moon) چارك (تربيع يكم)  First quarter ـ بدر ماه ( ماه شب چهارده Full moon) ـ چارك دوم ( تربيع دوّم ) 2nd quarter مي‌باشد.

ادامه نوشته

خلقت شتر در قران

قال تعالى : (أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ {17} وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ {18} وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ {19} وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ {20} فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ{21} لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ {22}[ الغاشية ].


 
آيا آنان به شتر نمى‏نگرند كه چگونه آفريده شده است؟! وبه آسمان نگاه نميى كنند كه چگونه بر افراشته شده است؟! وبه كوهها نمى نگرند كه چگونه نصب وپا برجاى شده اند؟! وبه زمين نگرند كه چگونه پهن وگسترانيده شده است؟! تو پند بده ويا آورى كن چرا كه تو تنها پند دهنده وياد آورى كننده اى وبس ، تو بر آنان چيره ومسلّط نيستى. 
 
خانواده شتر يكي از كوچكترين خانواده‌ها در ميان جانوران مي‌باشد. بجز شتر دوكوهانه وچهر كوهانه چهار نوع ديگر از اين خانواده وجود دارد .خلقت شتر يك شكل عجيب كه داراى سر واسرار مى باشد .
 
گـوشـهـای: گـوشـهـای آن کـوچکـ و پـوشـيـده از مـوهـای پـرپـشـت و بهم چسبيده است، که باعث می شود شن و ماسه داخل گوش آن نروند.
 سوراخ بينی: پـوسـته مـخاطی سوراخ بينی آن سطح خيلی پهنی دارند که راه نفوذ برای شن و ماسه به داخل بينی باقی نمی گذارند، ولی نم و رطوبت لازمه هـوای تـنـفـس را از هـوا می مکند و جذب می کنند.
 پلك چشم:
مژه های آن خيلی پرپشت و کيپ همديگر هستند که باعث می شود شن و ماسه و سـنگـريـزه هـای اطـراف به درون چشم وی نـفـوذ نکنند.
 پاهاى شتر:
پاهاى شتر طبعيتا دراز بوده واز تناسق خوبى برخوردا مى باشد كه باعث بلند نگاه داشتن جسمش مى باشد تا كه از غبار وآلودگى زمين در امان بماند .
كف پاى شتر:
کف پهن پای آن با يک قشر شاخه ای مجهز شده که باعث می شـود پای آن در شن و مـاسـه فـرو نرود. وپارا در مـقـابل ماسـه هـای تيز و گرم نيز محافـظـت می کند.
 معده:
روده آن سلولهای جذب آب دارد. اين سـلـولـهـا قـسـمـت زيـادی از آب مـصـرف شـده مـوجود در غذای روده را جذب می کنند و برای بدن نگه می دارند. (به اين خاطر سرگين آن خيلی خشک است).

ادامه نوشته

جلوه های طبيعت در قرآن

اِنَّ هذا القُرآن يَهدي لِلَّتي هِيَ اَقوَم1

همانا اين قرآن خلق را به استوارترين راهها هدايت مي كند .

در قرآن كريم آيات بسياري در رابطه با خداشناسي از طريق علم وجود دارد خداوند مكرراً به اجزاي طبيعت اشاره مي كند و هر كدام را آيه و نشانه اي از وجود لايزال خود مي داند از بزرگترين جزء كائنات تا ريزترين ذره همه و همه را دلايل قابل توجهي مي داند براي كساني كه تعقل و تفكر در آيات الهي مي كنند : ...ان في ذلك لايات لقوم يتفكرون، ... يعقلون، ... يسمعون، ... وبا عباراتي امري و پرسشي انسان را مورد خطاب قرار مي دهد و از او مي خواهد كه در آفاق و انفس تعمق و تفكر كند و همواره كساني را كه نسبت به آيات و نشانه هاي او بي توجهند شماتت مي كند و مي فرمايد :

و كاَيّن من آيه في السموات و الارض يمرون عليها و هم عنها معرضون 2

چه بسيار نشانه و آيه كه در آسمانها و زمين وجود دارد ( انسانها ) از آن مي گذرند و ( بي توجه ) به آن پشت مي كنند . در كلامي ديگر مي فرمايد : « اگر آب دريا براي نوشتن كلمات پروردگار مركب شود ، پيش از آنكه كلمات الهي به آخر برسد دريا خشك خواهد شد هر چند دريايي ديگر ضميمه آن شود .» 3 از طرفي دائماً سفارش به سير وسفر در زمين براي ديدن آثار وجود پروردگار مي كند : « آيا در روي زمين سير نمي كنند تا دلهاشان بينش و هوش يابد يا گوششان ( به پند و اندرزها ) شنوا گردد ... » 4 و كساني را كه در خلقت زمين و آسمان و دگرگوني شب و روز تفكر مي كنند باصفت اولوالالباب مورد لطف قرار مي دهد . اكنون با تأسي به قرآن كريم و با استفاده از همان روش در باب خداشناسي علمي ، آن قسمت از آيات را كه مربوط به علم اقليم شناسي است مورد بحث قرار مي دهيم : آيات شريفه اي كه در اين مباحث مورد استفاده قرار مي گيرد در خصوص موارد زير عبارتند از :

ادامه نوشته

الخنّس‌الجوارالكنّس

فلا اقسم بالخنّس‌الجوارالكنّس اين دو آية بسياركوتاه هم، دست‌كمي از ‹والنجم ‌اذا هوي›(كه شرح آن در گفتار ‹سياهچالگان› گذشت) ندارد:

خداوند بازهم براي بيان سه‌ واژه سوگند يادكرده. پس موضوع اين سه‌ واژه، خيلي مهم است؛ بويژه هرگاه بدين صورت سوگنديادكند: ‹فلااقسم›

اين دو آيه در سوره‌اي آمده كه با سرنگوني خورشيد در آغاز رستاخيز آغاز‌مي‌شود؛ و نام آن به همين دليل ‹تكوير› است. و باز بخشي از موضوع معراج پيامبر اكرم در اين سوره آمده‌است. معناي اين سه واژه:

1. ترجمة محمد‌كاظم معزي كه جزء ترجمه‌هاي زيرنويس خوب قرآن است و اظهارنظرنكرده:

‹الخنّس› را فروروندگان ، ‹جوار› را روندگان، و ‹كنّس› را نهان‌شدگان ترجمه‌كرده‌است.

2.المنجد: خنس: تأخر و تنحي و تخّلف و انقبض ـ الكواكب كلها. اوالسّيارات منها فقط.(تمام ستارگان يا تنها سياره‌هاي آنها)

جوار: الماءالكثيرالقعير

كنس: تغيب و استتر

3.مرحوم الهي قمشه‌اي: ستارگان بازگردنده، كه به گردش درايند و در مكان خود رخ پنهان‌كنند.(ستارگان بازگردنده نادرست است؛ زيرا سيارگان بازمي‌گردند و نه ستارگان.)

4. حاشية قرآن چاپ انتشارات دارالاديب سوريه: كواكب‌السيّاره(ستارگان سرگردان. ‹سياره› در اينجا به‌معناي سيّاره‌اي كه به گرد ستاره‌اي مي‌گردد. نيست.)

5. بهاءالدين خرمشاهي: اختران بازگردنده،‌ سيارگان پنهان‌رونده.(كه تركيبي از ترجمه‌هاي معزي و الهي قمشه‌اي است و هر دو آيه را نادرست و تقريباً جابه‌جا ترجمه‌كرده‌است.)

6.مرحوم محمود راميار در كشف‌المطالب: ستارگان سرگردان،‌ سيارات راجعه(يعني سياره‌هاي بازگردنده كه برخي مترجمين آنها را ستارگان بازگردنده ترجمه‌كرده‌اند) ‌

براي دانستن حقيقت اين دو آيه دو گزينه در پيش داريم. اگر به اصل و ريشة واژگان برگرديم، مي‌توانيم برداشت‌ زير راداشته‌‌باشيم:
ادامه نوشته

پوشش هوايى حافظ زمين

«و جعلنا السماء سقفا محفوظا و هم عن آياتها معرضون (1) ،و آسمان را سقفى محفوظ بر فراز زمين قرار داديم،كه اينان از نشانه‏هاى آن روى گردانند».

گرد زمين را پوشش هوايى ضخيمى فرا گرفته،كه عمق آن به 350 كيلومترمى‏رسد.هوا از گازهاى‏«نيتروژن‏»-به نسبت 03/78 درصد و«اكسيژن‏»به نسبت‏99/20 درصد و اكسيد كربن به نسبت 04/0 درصد و بخار آب و گازهاى ديگر به‏نسبت 94/0 درصد تركيب يافته است.اين پوشش هوايى با اين حجم ضخيم و بااين نسبت‏هاى گازى فراهم شده در آن،هم چون سپرى آسيب ناپذير،زمين را دربر گرفته و آن را از گزند سنگ‏هاى آسمانى كه به حد وفور (2) به سوى زمين مى‏آيند و ازهمه اطراف،تهديدى هول ناك براى ساكنان زمين به شمار مى‏روند،حفظ كرده‏زندگى را بر ايشان امكان پذير مى‏سازد.

ادامه نوشته

خلقت جن

از موجودات غیر محسوس دیگر عالم،بجز فرشتگان،که قرآن نام می‏برد و برای ما در شرایط عادی،قابل درک حسی نیست،یکی نیز جن است:

جن که در اصل معنا،گویا مفهوم‏«پوشیدگی‏»دارد،به همین مناسبت که از چشم انسان پوشیده است،گاهی جان هم نامیده می‏شود.در قرآن هر دو بکار رفته و شواهدی وجود دارد که مقصود از هر دو کلمه در قرآن،یکی است.از جمله‏ی این شواهد آنکه:گاهی در مقابل انسان جن و گاهی جان بکار می‏رود:

ادامه نوشته

شكل كيهان در قرآن

سخن نخست

در سال 2000 بالوني تحقيقاتي به‌نام « بومرنگ » به فضا پرتاب‌‌شد و برخي كيهان‌شناسان به تحليل نتايج به‌دست‌آمده از دستاوردهاي آن پرداختند كه نوع برداشت آنان از آن دستاوردها با هدفمندي آفرينش همخواني‌ نداشت.

در اين مقاله برآن شديم تا سير دگرگوني يك نظريه كيهان‌شناسي را از دهه‌هاي اخير تاكنون به‌اختصار مورد بررسي قرارداده، در پايان، ديدگاه قرآن‌كريم را در اين زمينه يعني پايان‌داربودن كيهان بياوريم؛ باشد كه اين كتاب آسماني در روشن‌شدن گوشه‌هاي تاريك دانش كيهان‌شناسي كارايي خود را نشان‌دهد، و شيفتگان قرآن را ايمان بيفزايد.

نخست ديدگاه بزرگ‌انديشمندكيهان‌شناس ديروز، « اينشتاين » و سپس سخن و ديدگاه بزرگ‌انديشمند كيهان‌شناس امروز، «هاوكينگ»(كه ديدگاه هردو به ديدگاه قرآن كريم بسيارنزديك است،) را به‌گونه‌اي كوتاه از كتاب «تاريخچه زمان»(ص 58 ـ 66) نقل‌مي‌كنيم. پس‌از آن، نظر يك گروه بين‌المللي فيزيك كيهاني را پيرامون بالن تحقيقاتي يادشده به‌ نقل از مجله علمي «نيچر» مورخ آوريل 2000 آورده، سپس ديدگاه قرآن كريم پيرامون شكل حلزوني و تابداربودن كيهان را مي‌آوريم.

ادامه نوشته

آغازآفر ینش ازدیدگاه قرآن ونهج البلاغه

آن‏چه از سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه و غیره به دست آمد این بود که خداوند متعال نخست جرمى آب‏گونه همراه هوا آفرید، از میان آن گاز و کفى پدید آمد، از جرم کف‏گونه، زمین آفریده شد، و از دود و گاز آن، سیارات پدید آمدند. پس مى‏توان اظهار نظر کرد که کهکشان‏ها، ستارگان و خانواده‏ى منظومه‏ى شمسى در اصل از یک توده جرم آفریده شده‏اند.

تکامل زمین

از قرآن مجید (طبق تفسیر اهل بیت علیهم السلام) درباره‏ى انبساط و تکامل تدریجى زمین مى‏توان به این آیه استدلال کرد: «ان اول بیت وضع للناس للذی ببکة مبارکا...» (1) : «نخستین خانه‏اى که براى مردم قرار داده شد در سرزمین مکه است‏» . از این رو مردى از امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال کرد چرا مکه را «ام القرى‏» مادر شهرها مى‏نامند؟ فرمود: «لان الارض دحیت من تحتها» (2) : چون زمین از زیر آن گسترش یافت.

امام صادق علیه السلام با اشاره به گسترش و تکامل تدریجى زمین از زیر کعبه فرمود: «خلقه الله قبل دحو الارض بالفى عام‏» (3) : خداوند بیت الله را دو هزار سال پیش از گسترش زمین آفرید. امام رضا علیه السلام نیز درباره‏ى این که چرا بیت الله وسط زمین به شمار مى‏رود فرمود: «انه الموضع الذی من تحته دحیت الارض‏» (4) : کعبه جایى است که از زیر آن زمین گسترده شد. در نتیجه در میان همه اجرام فضایى (از جمله منظومه‏ى شمسى) نخست توده‏ى کوچکى به عنوان مایه نخستین زمین خلق گشته و بعد از آن اجرام فضایى، آفریده شد و سرانجام پس از هزاران سال، زمین به تدریج‏به شکل کنونى درآمده است. شاهد بر این سخن حدیثى است از امام صادق علیه السلام که مردى از ایشان پرسید: مردم گمان دارند عمر دنیا هفت هزار سال است، فرمود: این چنین نیست، خداوند پنجاه هزار سال پس از آفرینش زمین آن را به حالت‏بیابان خشک و بدون آب و علف رها کرد. (5) همچنین از احادیث‏به دست مى‏آید که گسترش تدریجى زمین و تکامل و بسط آن، از زیر آب به وقوع پیوسته است، مثلا آب عقب رفته و بر ساحت‏خشکى‏ها افزوده شده است، چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام مى‏فرماید: «فبسط الارض‏على الماء» (6) و در پى آن کوهها را به منزله سنگرگاه زمین آفرید.

بارش باران و آفرینش گیاهان

زمین در مراحل نخستین تکوین از آب‏هاى آسمانى برخوردار نبوده و همچنان خشک و احتمالا سوزان بوده، در نتیجه هیچ رستنى از آن بیرون نروییده است.

قرآن در این باره مى‏فرماید:

ادامه نوشته

پديده سرخ شدن آب ها

پديده سرخ شدن آب ها و تفسير علمي خون

آيه 133 سوره اعراف "فارسلناعليهم الطوفان و الجراد و القمل و الضفادع و الدم آيات مفصلات فاستكبروا و كانوا قوماً مجرمين. (اعراف/ 133) - پس آنگاه به كيفر كفرشان- بر آنها طوفان و ملخ و شپش و وزغ و خون آن نشانه هاي آشكار (قهر و غضب) را فرستاديم باز طريق كبر و گردنكشي پيش گرفتند و قومي گناهكار بودند."

اين مقاله نگرشي علمي بر تفسير آيه 133 سوره اعراف است كه با پديده طبيعي "Redtide" ردتايد"(خون شدن يا قرمز شدن آب) تطبيق داده مي شود. اين آيه اشاره مي كند به اين كه براي كيفر دادن به قوم بني اسرائيل بر آنان طوفان، ملخ، شپش و قورباغه و خون فرستاديم. اينك مقصود نگارنده آن است كه بداند منظور از خون در اينجا چيست و چه تناسبي با ديگر عناصر نام برده دارد؟ از سوي ديگر پديده اي در طبيعت وجود دارد كه به آن "Redtide = خون در آيهفوق، همان سرخ شدن آب است يا چيز ديگري در نظر است؟ تفسيرهاي مختلف برخي مفسران معاصر كلمه خون را به تعابير مختلفي معني كرده اند مثلاً در تفسير نور "خون" نام برده در اين آيه به معناي نوعي بيماري كه باعث خون دماغ شدن عمومي مردم مي شود نام مي برد؛ اما در بيشتر تفاسير از جمله تفسير الميزان از تبديل آب به خون اشاره مي كند و از پديده اي به نام "خون شدن آب" نام مي برد. 

ادامه نوشته

آینده جهان در قرآن

آینده جهان در قرآن

آینده عالم و فرجام امت اسلامی، به شیوه‌ای در قرآن بیان شده است كه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم)و وارثان علم آن حضرت، یعنی ائمه(علیهم السلام)، آن‌را به طور كامل می‌دانند و به تمام مراحل و تطورات آن نیز دانا هستند، اما راهی كه ما برای شناخت آن داریم، به مقداری است كه از آیات و روایات شریفی، كه در این باره به ما رسیده، می‌فهمیم. و تعداد آیاتی كه از آینده امت و عالم صحبت می‌كند به ده‌ها آیه می‌رسد؛ از قبیل:

ادامه نوشته

آيا همه علوم در قرآن وجود دارد؟

تا وقتي كه پيامبر گرامي اسلام در قيد حيات بود مسلمين در هر موردي از مفاهيم قرآن كه دچار مشكل مي شدند به آن حضرت رجوع كرده و سؤال خود را مطرح مي نمودند اما زمانيكه آن حضرت چشم از جهان فرو بست، مسلمين با هزاران پرسش در مورد دين و قرآن مواجه شدند و آنگاه دريافتند كه حضور رسول اكرم (ص) چقدر از مشكلات فكري آنان را برطرف مي كرد. و اين پرسش ها روز به روز در اثر گسترش دامنه اسلام از يك طرف و آشنائي با اديان و مكاتب فكري از سوي ديگر بيشتر و بيشتر مي شد.

يكي از پرسش ها اين بود كه آيا در قرآن همه علوم و دانش هاي بشري وجود دارد و نهفته است؟ اين سؤال از قرن ها قبل در بين دانشمندان مسلمان مطرح بوده و تعدادي به آن جواب مثبت داده اند. كه از جمله آنها

ادامه نوشته

فرضیه تکامل و قران

فرضیه تکامل و قران

ادامه نوشته

طب اسلامي، سنت شفاي روحاني

نيايش مي‏تواند باعث بهبودي دردهاي قلبي، معدي و روده‏يي گردد. سه دليل براي اين امر وجود دارد: اول اينكه نيايش شكلي از پرستش است كه خداوند بدان امر نموده است. دوم اينكه نيايش يك نفع روان‏شناختي يا رواني دارد، و اين به آن جهت است كه نيايش ذهن را از درد منحرف مي‏كند و احساس درد را تخفيف مي‏دهد كه به موجب اين امر نيرويي كه علت و اثر درد را دفع مي‏كند تقويت مي‏شود. پزشكان متخصص تمامي راه و روش‏ها را براي تقويت اين نيروي طبيعي امتحان مي‏كنند  گاهي با خوراندن بعضي چيزها، زماني با قوت قلب‏دادن و گاهي با برانگيختن ترس  حال آنكه دعا و نيايش با تمركز و حضور قلب بيش‏تر اين شيوه‏هاي مفيد را تلفيق مي‏كند. چرا كه همزمان ترس، تواضع فروتني، عشق به خدا و يادآوري آخرت را برمي‏انگيزد. ابوعبدالله محمد الذهبي مورخ و سنت‏گراي قرن چهارده در كتاب الطب خود چنين نوشت:
ادامه نوشته

انسان و طبعيت در قرآن

انسان بر پهنه زمين, خود بخشى از طبيعت و عضوى از اعضاى روييده بر پيكره خاك است. تا آنجا كه در تجزيه جسمانى و مادى, تمامى عناصر موجود در كالبد آدمى, همه و همه هم ان عناصر موجود در طبيعت شناخته شده است و تنها عنصر پيچيده و ابهام انگيز و ناشناخته وجود انسان, روح و روان ويژه او است كه در طبيعت ماده رد پاى آن مشهود نيست و به دليل بغرنج بودن ماهيتش, گاه به طور كلى هويت مستقل آن مورد انكار قرار گرفته است! به هر حال, انسان از طبيعت روييده است و با طبيعت رشد مى يابد و سرانجام ـ در نگاه دانش تجربى ـ به طبيعت بازمى گردد و در آن هضم مى شود و البته بخشى از اين نگاه, ناگزير مورد پذيرش همه است ـ چه الهيون و چه ماده گرايان و ماترياليستها ـ زيرا نمى توان انكار كرد كه جسم انسان محكوم به چنين رويش از طبيعت و بالندگى, فسردگى و هضم شدن در طبيعت است.
ادامه نوشته

پيام قرآن

پيام قرآن براى دانش‏پژوهان مسلمان

در قرآن بيش از 750 آيه وجود دارد كه در آنها به‏پديده‏هاى طبيعى اشارت رفته است. اين آيات پيامهاى‏مهمى براى علماى مسلمان در بردارند. به عقيده ما نكات مهم اين پيامها به قرار زير است:

ادامه نوشته