مذمّت پُرخوري در احاديث و روايات (2)
در مطلب قبل ، در مورد اثرات مفيد کم خوري در سلامت جسمي و ظاهري افراد صحبت کرديم. در اين مطلب تاثير کم خوردن غذا را در سلامت روحي و حالات معنوي بيان مي کنيم.
فوايد باطني کم خوري
الف ــ صفاي انديشه
امام علي (ع): هر کس خوراکش کم باشد، انديشه اش صفا مي يابد. (غرر الحکم، ح 8462 ،عيون الحکم و الواعظ ،ص456 ،ح 8236)
ب ــ فروغ دل
پيامبر خدا(ص): اگر کسي خوراک خود را کم کند، درونش از نور سرشار مي گردد. (الفردوس،ج1، ص290 ،ح1138 عن أبي هريرة، کنز العمّال، ج15، ص 244،ح40772)
ج ــ رهايي از شيطان
پيامبر خدا (ص): هر کس، از اين خرسند مي شود که خويش را از ابليس برهاند، بايد گوشت و چربي خود را با کم خوري، آب کند؛ چرا که با کم خوري، حضور فرشتگان و فراوان انديشيدن در آنچه نزد خداوند است، را به دست مي آورد. (الفردوس،ج3، ص536،ح5672عن ابن عبّاس)
پيامبر خدا (ص): با کمي خوراک و نوشيدني، با نفس خويش جهاد کنيد تا فرشتگان بر شما سايه بگسترند و شيطان از شما بگريزد. (تنبيه الخواطر،ج2،ص122)
د ــ در آمدن به ملکوت آسمان ها
پيامبر خدا (ص): پشمينه بپوشيد و ميان بر بنديد و به گنجايش نيمه ي شکم بخوريد تا به ملکوت آسمان ها در آييد. (مکارم الأخلاق، ج1، ص252،ح750)
پيامبر خدا (ص): هر کس شکمش پُر باشد، به ملکوت آسمان ها و زمين راه نمي يابد. (تنبيه الخواطر،ج1، ص100عن ابن عبّاس)
ه ــ تقرب به درگاه خداوند
پيامبر خدا(ص): کاستن از خوراک، نزد خداوند، جايگاهي والا دارد. (تنبيه الخواطر،ج2، ص119)
پيامبر خدا (ص): دوست داشتني ترين شما نزد خداوند، کم خوراک ترين و سبک بدن ترين شماست. (کنز العمّال،ج15،ص261،ح40869)
امام صادق (ص): نزديک ترين حالت بنده به خداوند، هنگامي است که شکم وي، سبک باشد. (الکافي، ج6، ص269،ح4)
و ــ مجموعه اي از منافع کم خوري
پيامبر خدا (ص): هر کس خوراکش اندک باشد، تنش سلامت و دلش صفا مي يابد؛ و هر کس خوراکش فراوان باشد، تنش بيمار و دلش سخت مي گردد. (بحارالأنوار، ج66، ص331، ح5)
امام علي(ع): بر شما باد ميانه روي در خوردني ها؛ چراکه اين کار، از اسراف دورتر است و مايه سلامت بيشتر تن مي گردد و در پرستش، بيشتر ياري مي رساند. (غررالحکم، ح6153، عيون الحکم والمواعظ، ص341، ح5833)
مصباح الشريعة ــ درحديثي که به امام صادق (ع)منسوب است ــ : کم خوري، در ميان هر طايفه اي، ستوده است؛ زيرا منفعت باطن و ظاهر، در آن است. (بحار الأنوار،ج66، ص337،ح33)