«سندرم شوگرن» دومين اختلال خود ايمني روماتيسمي شايع، پس از آرتريت روماتوئيد بوده و عوامل ژنتيكي، ‌ايمني شناختي و هورموني متعددي در بروز آن نقش دارند. «سندرم شوگرن»، يک بيماري مزمن التهابي است که با تخريب بافتي چند غده‌اي مشخص شده و به التهاب قرنيه و ملتحمه چشم، کاهش توليد اشک و بزاق، خشکي چشم (گزروزيس) و نرمي قرنيه (گزروفتالمي) منجر مي‌شود. در ضمن نيمي از بيماران مبتلا به سندرم شوگرن، به آرتريت روماتوئيد نيز مبتلا هستند.

از آنجا که فقدان اشتها ، کاهش وزن، خستگي، مشکل در جويدن و بلعيدن، پوسيدگي دندان و کم‌خوني از عوارض سندرم شوگرن مي‌باشد، هدف کنترل غذايي در مبتلايان عبارت از رهاسازي فرد از علائم و ناراحتي‌هاي ناشي از غذا خوردن است.

در ضمن کنترل خشکي‌ دهان (گزروستومي) بايد شامل روش‌هايي براي کاهش خطر پوسيدگي دندان باشد و به‌همين منظور شستن با آب، مسواک زدن، يا استفاده از فلورايد موضعي به‌طور مکرر توصيه‌ مي‌شود. از آنجايي که عمل بلع يک مشکل محسوب مي‌شود، غذاهاي مناسب که به راحتي قابل بلع باشند، مفيد هستند. غذاها بايد مرطوب باشند و از افزايش حرارت غذاها بايد خودداري شود. مصرف قطرات ليموي شيرين شده ممکن است جريان بزاق را تحريک کند. بزاق مصنوعي يا فرآورده‌هايي مانند گليسيرين ليمويي نيز ممکن است توصيه شوند.

احتمال کمبود آهن و ويتامين از جمله کمبود ويتامين‌هاي B12 و فولات وجود دارد و لازم است مبتلايان با يک رژيم خوب و متعادل شده درمان شوند.

اسکلرودرمي

اسکلرودرمي (Scleroderma)

اسکلرودرمي، يک اسکلروز (سفت و سخت شدن بافت) پيش رونده و سيستميک است که با رسوب بافت همبند فيبروزه در پوست و ارگان هاي احشايي از قبيل سيستم معدي- روده‌اي مشخص مي شود. احتمال ابتلا در خانم‌ها 4 برابر بيش از آقايان است.

احتمال زنده ماندن، پنج سال بعد از ابتلا به اين بيماري 85- 80 درصد مي ‌باشد. يکي از تظاهرات اسکلرودرمي پديده ي رينود (ايسکمي يا سرماي انتهاهاي کوچک بدن، مانند انگشتان) است که باعث ايجاد مشکلاتي در تهيه و مصرف غذا مي شود. سندرم شوگرن نيز اغلب وجود دارد. علائم معدي- روده‌اي شامل سوزش سر معده تهوع و استفراغ، اشکال در بلع، اسهال، يبوست و عدم کنترل دفع مي ‌باشد. ممکن است کاهش وزن، اختلال عملکرد کليوي و اختلالات متعدد در ارگان‌هاي بدني حاصل شود.

درمان تغذيه‌اي

در اين بيماران، اختلال در بلع (ديسفاژي) نشانه ي نياز به مداخله ي تغذيه ‌اي مي‌ باشد. سوء جذب لاکتوز، ويتامين‌ها، اسيدهاي چرب و مواد معدني مي ‌تواند باعث مشکلات تغذيه ‌اي بيشتري شود.

مکمل درماني ممکن است مورد نياز باشد، بنابراين مکمل‌هاي پر انرژي و پر پروتئين يا تغذيه وريدي مي‌ توانند در اصلاح يا پيشگيري از کاهش وزن (که تظاهرات شايعي هستند)، موثر باشند. حمايت‌هاي تغذيه ‌اي وريدي يا غير وريدي اغلب در موارد مشکل‌دار نظير اسهال مزمن پايدار، لازم هستند.

لوپوس

لوپوس اريتماتوز سيستميک (Systemic Lupus Erythematosis)

لوپوس اريتماتوزسيستميک يک اختلال مزمن، التهابي، با واسطه ي ايمني و چند سيستمي بافت همبند است که اغلب زنان(به ويژه در سنين باروري) را درگير مي‌ سازد و پوست، مفاصل، کليه‌ها و غشاهاي سروزي را مبتلا مي ‌کند. علت بيماري هنوز روشن نيست. به نظر مي ‌رسد استعداد ژنتيکي، وجود‌ آنتي بادي‌هايي که ضد DNA کار مي ‌کنند و عوامل محيطي مانند عفونت‌هاي ويروسي، در پيدايش آن دخالت داشته باشند. حدود 25درصد مبتلايان به لوپوس اريتماتوز، به سندرم شوگرن نيز مبتلا مي ‌شوند.

درمان تغذيه‌اي

در حال حاضر هيچ راهنماي عملي غذايي خاص براي درمان اين بيماران وجود ندارد. البته لازم است که رژيم بر اساس نياز فرد تنظيم شود. الويت‌ها شامل برخورد با عوارض بيماري و اثرات داروها بر عملکرد ارگان‌ها و متابوليسم غذايي است.

نيازهاي پروتئيني، به علت اختلال عملکرد کليوي در اثر بيماري و عوارض جانبي استروئيد‌ها تغيير مي کند. به ‌همين دليل دريافت سديم و مايعات به ‌طور معمول محدود مي ‌شود. اگر چه رژيم محدود از چربي‌هاي اشباع پيشنهاد شده است، مطالعات بيشتري براي اثبات کارآيي آن ضروري مي‌ باشد.

کارآيي تغييرات رژيمي به‌ طور وسيعي در مدل‌هاي حيواني لوپوس مطالعه شده است. نيازهاي انرژي بايد بر اساس وزن خشک افراد تنظيم شود. هدف از تعيين نيازهاي انرژي بايد تامين و حفظ وزن معمول بدن باشد.

ممکن است محدوديت کالري، پروتئين و مخصوصاً محدوديت چربي باعث کاهش قابل ملاحظه ‌اي در رسوب کمپلکس‌هاي ايمني در کليه و کاهش پروتئين اوري(وجود پروتئين در ادرار) شده و به اين ترتيب به طول عمر افراد بيفزايد. اضافه کردن اسيدهاي چرب (غير اشباع) مورد مطالعه، باعث محافظت از کليه‌ها شده است. در موارد مزمن ممکن است حمايت‌هاي تغذيه اي (وريدي و يا استفاده از لوله معدي - روده‌اي) لازم باشد.

سندرم خستگي مزمن

سندرم اختلال خستگي مزمن و فيبروميالوژي

اختلالاتي نظير سندرم اختلال خستگي مزمن(Chronic Fatigue Syndrome) و فيبروميالوژي (Fibromyalgia) علائم روماتيسمي دارند، اما درمان ثابت شده‌اي ندارند. زنان 7 بار بيشتر از مردان و اغلب در سنين باروري مبتلا مي‌شوند.

سندرم خستگي مزمن:

خستگي مزمن علامت اصلي بيماري است که در حدود 6 ماه يا بيشتر طول مي‌ کشد و با کم فشاري خون، زخم گلو، دردهاي مفصلي متعدد، سردرد، خواب‌آلودگي بعد از فعاليت، درد عضلات و اختلال تمرکز همراه مي ‌باشد.

براي درمان بيماري، برنامه‌هاي ورزشي، رژيم‌هاي کم ‌چربي، درمان با آنتي اکسيدان دوزهاي بالاي ويتامين‌ها، استفاده از سولفات منيزيوم و درمان با ايمونوگلوبين وريدي توصيه شده، اما کارآيي آنها تاکنون توسط مطالعات تاييد نشده است.

براي مواقع کم فشاري خون، افزايش دريافت سديم و مايعات پيشنهاد شده است.

فيبروميالوژي :

در فيبروميالوژي، دردهاي غيرمفصلي و خستگي باعث ايجاد علائم ناتوان کننده مي‌ شود که شبيه علائم آرتريت روماتوئيد مي ‌باشد. حساسيت عضلاني، اختلالات خواب، خستگي، سفتي عضلات صبحگاهي، گزگز، سردردهاي مزمن، روده تحريک ‌پذير و مثانه تحريک ‌پذير نيز همراه با فيبروميالژي ديده شده‌اند.

چندين فرضيه به عنوان علل ايجاد بيماري پيشنهاد شده که شامل اختلال سيستم کنترل درد، اختلال سيستم عصبي مرکزي، کمبود منيزيم، اسيد ماليک، منگنز يا تيامين و ديگر اختلالات سيسمتيک هستند.

رژيم درماني

نشان داه شده است که رژيم گياهخواري اثرات سودمندي در بيماران فيبروميالوژي، دست کم براي مدت کوتاهي داشته و BMI، کلسترول و سديم ادراري را کاهش داده است. گياهخواري، بهبودي قابل توجهي را در درد، سفتي مفاصل و کيفيت خواب نيز نشان داده است.

در ضمن درمان با طب سوزني و ورزش نيز در بيماران فيبروميالوژي کارساز است.