توصیههایی برای ازدواج موفق (1)
یکی از راههایی که کمک بزرگی به بقاء و دوام زندگی میکند و زندگی زناشویی را استحکام میبخشد این است که «فرد همسر خود را آنچنان که هست بپذیرد» او را با تمام خصوصیاتش، با تمام تجارب گذشتهاش با پدر، مادر و خواهر و برادرش بپذیرد.
هر انسانی ریشه در تجارب گذشته و خانواده ی خود دارد و اصولا قسمتی از هویت شخصی هر فردی از خانوادهاش ناشی میشود. آیا میتوان نیمی از هویت او را نادیده بگیریم و اصلا نپذیریم؟ آیا میتوان گل را بدون ریشه زنده نگاه داشت؟ از طرفی نپذیرفتن تمام ابعاد وجودی فرد موجب میگردد که یکی از طرفین و در نهایت هر دوی آنها احساس عدم امنیت عاطفی و روانی نمایند.
بنابراین در یک ازدواج سالم، آنچه اهمیت دارد پذیرش تام و تمام همسر است، اگر شما قادر باشید همسرتان را با همان قیافه و با همان شغل، با همان میزان تحصیلات، با خانوادهای که دارد، بپذیرید و این نگرش را در خودتان تقویت کنید ، احساس بهتری در زندگی مشترک خواهید داشت و الگوهای رفتاری شما در مقابل همسرتان نیز مشخص خواهد شد.
بهتر است این تفکر را در خود تقویت کنید که این شخص با تمام ویژگیهای خوب و بدی که دارد مال من است و برای من است، با وی زندگی میکنم و به او عشق میورزم.
در پژوهشی که توسط «ژانت لوئر» و «روبرت لوئر» (1985) انجام شد 351 زوج که بیش از 15 سال با یکدیگر زندگی کرده بودند مورد ارزشیابی قرار گرفتند و از آنها پرسیده شده چه عاملی باعث رضایت آنها از زندگی مشترک شده است؟ نتیجه تحقیق نشان داد عاملی که بیش از همه به عنوان دلیل بقای زندگی مشترک ازدواجها از سوی زوجها بیان شده است «گرایش یا طرز تلقی مثبت نسبت به همسر» میباشد .
طی این روحیه و نگرش ، آنها به اصطلاح همسر خود را از هر لحاظ قبول داشتند و همسر خود را بهترین و نزدیکترین دوست معرفی کردهاند، اکثر زوجهای خوشبخت، همسرشان را به خاطر «فردیت خویش» و به خاطر وجود خود او (به عنوان یک انسان خوب و دوست داشتنی و قابل احترام) دوست داشتند و به او عشق میورزیدند. از وجوه مشترک این زوجهای خوشبخت و موفق فداکاری، بخشندگی و مراقبت از یکدیگر است. (روانشناسی امروز 1985).
یکی دیگر از راهها و مهارتهایی که در زندگی مشترک بسیار موثر واقع میشود گوش دادن است، گوش دادن واقعی به همسر دشوار است. گوش دادن، مهمترین مهارت ارتباطی است که میتواند تولید صمیمت کند و آنرا حفظ کند.
وقتی خوب گوش میکنید همسرتان را بهتر درک میکنید، با او هماهنگ میشوید، از روابط خود بیشتر لذت میبرید و بیآنکه مجبور به ذهن خوانی باشید، میفهمید که همسرتان چرا چنین میگوید و چنین میکند. یکی از موانع موثر بر سر راه گوش دادن ، اندیشه خوانی (ذهن خوانی) است.
وقتی به صحبت همسرتان توجه نمیکنید و آن را باور ندارید و به واقع برای منظور او معنایی در نظر میگیرید، اقدام به ذهن خوانی میکنید. اندیشه خوانها به عواملی از قبیل لحن صدا، حالات چهره و ژست و حالت بدن یعنی به طور کلی به فراپیام بیشتر از پیام ، بها میدهند. محتوای حقوقی صحبت همسرشان را با فرضیهسازیهای خود عوض میکنند. ذهن خوانی برای ایجاد صمیمیت بسیار مضر است، زیرا مسلمات را رها میکند و به خیالات میچسبد.
از دیگر مواردی که موجب عدم توجه و گوش دادن پویا میشود نگرانی برای جواب است گاهی به قدری نگران و درگیر جواب هستید که حرفهای گوینده را نمیشنوید .
گاه همه مطالبی را که میخواهید بگویید در ذهن تمرین میکنید. و یا مطالب را فیلتر میکنید، به این معنا که به بخشی از حرفهای گوینده، توجه میکنید اما از کنار سایر بخشها بیتفاوت عبور میکنید.
یکی از مشکلاتی که بین زوجین گاهی اوقات ایجاد تنش و دردسر میکند، اینست که آنها از ضمائر استفاده ی نامناسب میکنند افراد و بالاخص خانمها اگر در جایی که بهتر است شریک زندگیشان ضمیر «ما و برای ما» را به کار ببرد «من یا برای من» را استفاده کرد، جریحهدار میشوند.
مثلا اگر همسرشان گفت «میرم یک گشتی بزنم اگر دوست داشتی بیا» این لحن ممکن است وی را برنجاند چون به نظر میرسد آمدن یا نیامدن خانم برای همسر علیالسویه است و یا در جای دیگر که ضمیر من را به کار میبرد در واقع همسر را محصور کرده و یا جایی برای اشتراک باقی نمیگذارد.